تعداد بازدید: ۵۷۹
کد خبر: ۱۵۸۵۳
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۲ - 2023 04 February
خبرنگار: فاطمه زردشتی نی ریزی

«بهشت زیر پای مادران است!»؛ جمله‌ای که بار‌ها و بار‌ها شنیده‌ایم آن را... به راستی آیا بهشت برای زیر پای مادران بودن کم نیست؟ اصلاً تا به حال به عمق دغدغه‌های یک مادر دقت کرده‌اید؟ از حرص خوردن برای سرماخوردن فرزندان گرفته تا گذاشتن لقمه صبحانه برای مدرسه و استرس امتحانات فرزندان و نگرانی آینده‌اشان و هر چیز دیگر... 


شاید به چشم نیاید؛ اما در واقع بسیاری از روز‌ها مادران به جز اندک زمانی کوتاه، وقتی برای خود ندارند و اگر همراهی پدر خانه نباشد، مسئولیت فرزندان و به عهده‌گرفتن کار‌های آن‌ها به مراتب مشکل‌تر خواهد بود. در این بین، اما هستند مردانی که هنوز نگهداری از فرزند، بازی کردن با او و در واقع وقت گذاشتن برای کودک و فرزند را کاری زنانه و وظیفه مادر می‌دانند. به عنوان یک پدر شما از کدام نوع هستید؟ رابطه‌اتان با فرزندان  چگونه است؟

رابطه‌ای گرم و صمیمی
حجت‌اله شمسی از پدر‌هایی است که رابطه‌ا‌ی گرم و صمیمی با پسر هفت ساله‌اش دارد.  ‌
می‌گوید: «در طول روز به خاطر مشغله کاری فرصت نمی‌کنم بیشتر از یکی دو ساعت با پسرم باشم؛ اما روز‌های جمعه، همه وقتم را با او می‌گذرانم. به طوری که حتی گوشی‌ام را خاموش می‌کنم تا بتوانم بیشتر وقتم را صرف خانواده‌ام کنم.»
او می‌گوید: «من فکر می‌کنم بچه‌های امروزی رابطه بهتری با پدرهایشان دارند. بچه‌های قدیمی از پدرهایشان حساب می‌بردند و اگر پدر می‌گفت فلان کار را انجام بده، باید حتماً آن کار انجام می‌شد؛ ولی پدر‌های امروز نه!»

وقت زیادی نمی‌ماند!
عوض خدایی‌دوست، سه بچه هفده، هفت و سه ساله دارد. او که کارگر معدن است، می‌گوید: «۲۵ روز سرکاریم و فقط ۵ روز در خانه‌ایم. از این رو بیشتر کار‌های بچه‌ها با مادرشان است و مسلماً بیشتر با او وقت می‌گذرانند. خب زمان‌هایی هم که خانه‌ایم، به استراحت نیاز داریم و از این رو زمان زیادی برای وقت گذاشتن با بچه نمی‌ماند.»
«مگر بهشت زیر پای مادران نیست؟» 
«مگر بهشت زیر پای مادران نیست؟» این را آقای الف می‌گوید. مردی که دو بچه  شش و سه ساله دارد.
در مورد این که چند ساعت از وقتش را در روز به فرزندانش اختصاص می‌دهد، می‌گوید: یکی دو ساعت.  
چند لحظه‌ای ساکت می‌ماند و ادامه می‌دهد: «چرا دروغ بگویم؟ در حد بیست دقیقه تا نیم ساعت که همان هم اگر غرغر‌های خانم نبود،  انجام نمی‌دادم. نه این که دوست نداشته باشم وقتم را با بچه‌هایم سپری کنم؛ نه. اما بازی کردن با بچه اعصاب می‌خواهد. اصلاً هر کس در خانه وظیفه‌ای دارد و این هم وظیفه مادر خانه است. به خاطر همین هم بوده که از همان قدیم گفته‌اند بهشت زیر پای مادران است!»

یادم نیست کی بچه‌ها را برده‌ام پارک!
مجتبی عابدی دختری نه ساله و پسری شش ساله دارد.  ‌

می‌گوید: «راننده جاده‌ام و شاید در هفته یکی دو روز بیشتر خانه نباشم. یادم نیست کی بچه‌ها را برده‌ام پارک. اصلاً تربیت بچه به عهده زن است. مرد بیچاره که باید همیشه بدود دنبال یک لقمه نان و دیگر وقتی برای این جور کار‌ها نمی‌ماند. البته بچه‌های امروزی هم بچه‌های متوقعی شده‌اند و هر کار برایشان کنی، به چشمشان نمی‌آید. بچه‌های قدیم قدرشناس‌تر بودند و بیشتر احترام می‌گذاشتند.»

کم است، نه؟
حسن صالح‌زاده دو پسر هفت و سه ساله دارد.
حدوداً روزی ۴۰ دقیقه از وقتش را به فرزندانش اختصاص می‌دهد و خودش می‌گوید: «کم است، نه؟»
اعتراف می‌کند: «تا ساعت دو سرکارم و به خانه هم که برمی‌گردم بیشتر وقتم صرف گوشی می‌شود تا بچه‌ها! کلاً مادرشان به کار‌های بچه‌ها بیشتر رسیدگی می‌کند تا من.»

عادلانه تقسیم می‌کنیم
آقای محمد ن و همسرش هر دو کارمندند.  ‌
می‌گوید: «در خانواده‌هایی مثل ما که هم مرد و هم زن بیرون از خانه کار می‌کنند، به نسبت کار‌های خانه و مسئولیت بچه‌ها به نوعی تقسیم می‌شود. به گونه‌ای که تقریباً بچه‌ها به طور یکسان من و مادرشان را می‌بینند. من و خانمم سعی می‌کنیم طوری کار‌ها را که شامل کار‌های بچه‌ها نیز می‌شود تقسیم کنیم که به دیگری فشار زیادی وارد نشود و فکر می‌کنم این طور عادلانه‌تر است.»

قدیم و جدید ندارد!
علی‌اکبر حاجی‌زاده ۵۵ ساله است و نوه‌اش را بغل کرده. چهار فرزند دارد و رابطه‌اش با بچه‌هایش بسیار گرم است.

معتقد است: «رابطه پدر و فرزند، قدیم و جدید ندارد و بیشتر بستگی به محیط خانه و خانواده هر فرد دارد.»

از نظر او چه بسیار پدر‌هایی که در زمان قدیم رفتار خوبی با بچه‌هایشان داشتند و هستند پدران زیادی که امروزه رفتار خوبی با فرزندانشان ندارند.  

اضافه می‌کند: «البته پدر‌های قدیمی مشغله بیشتری داشتند و پدر‌های امروزی به خاطر راحتی نسبی شغل‌شان، می‌توانند برای فرزندانشان وقت بیشتری بگذارند.»

شوهرم بیشتر حرص بچه‌ها را می‌خورد
زهرا مریدی دختری هفت ساله و پسری سه ساله دارد. در مورد رابطه‌ی بچه‌ها با پدرشان می‌گوید: «عالی است؛ به طوری که بیشتر وقت همسرم در خانه صرف بچه‌ها می‌شود. تکالیف دخترم را با او کار می‌کند و مدام با پسرمان بازی می‌کند. اگر بیمار شوند، بیشتر از من حرص می‌خورد و جوش می‌زند. خب در اصل هم باید همین طور باشد. بالاخره زن خانه هم ساعتی برای استراحت و نفس کشیدن می‌خواهد.»

رابطه موش و گربه‌ای!
برخلاف رابطه بچه‌های خانم مریدی با پدرشان، رابطه بچه‌های محبوبه «س» با پدرشان اصلاً خوب نیست.

در مورد رابطه بچه‌ها با پدرشان که می‌پرسم، خانم «س» می‌گوید: «بلانسبت شما موش و گربه! کارد و پنیر! برای نیم ساعت نمی‌توانند با هم کنار بیایند. نه این که همسرم دو فرزندم را دوست نداشته باشد؛ نه! یا دارد اذیتشان می‌کند و جیغشان را درمی‌آورد یا سر هر چیز فکر کنید دعوا است. از شبکه پویا و کانال‌های تلویزیونی گرفته تا بازی‌های توی گوشی و... حالا به نظر شما این‌ها می‌توانند کنار هم بازی کنند؟ گاهی فکر می‌کنم به جای دو تا بچه، سه تا بچه توی خانه دارم.»

خدا کند بابا دیرتر بیاید!

مریم دختر حدوداً ۳۰ ساله‌ای است که بچه ندارد؛ اما معتقد است رابطه بچه‌های امروزی با پدرشان بد است.‌

می‌گوید: «بچه‌های قدیمی و خصوصاً دختر‌ها رابطه بهتری با پدرانشان داشتند. من خودم زمان بچگی یک ساعت قبل از آمدن پدرم چادر سفید گلدارم را سر می‌کردم و بَست منتظر می‌نشستم تا پدرم برسد؛ اما بچه‌های امروز چه؟ بعضی‌هایشان را می‌بینم که می‌گویند خدا کند بابا دیرتر به خانه بیاید! زودتر بیاید که چه بشود، وقتی مدام غر می‌زند که این کار را بکن و آن را نه!»

رابطه پدر و فرزندیگــرم و صمیمــی یا موش و گربه؟!

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها