/فرشتگانی در وجود ما هستندکه از محبت غذا میخورند. میکائیل در وجود ماست؛ جبرائیل در وجود ماست. جبرائیل وجودمان وقتی لبخند و محبت نمیبیند از گرسنگی میمیرد. الان دنیا دارد از بیلبخندی و بیمحبتی میمیرد. دو تا چیز دارد دنیا را از بین میبرد: یکی آتش هوی و هوس و دیگری یخ بیمهری. ما هم اگر به هم محبت نداشته باشیم و چهره مهربان هم را نبینیم و دلمان در گروی محبت هم نباشد میمیریم و دیگر آدمیزاد نیستیم و فقط یک کامپیوتر متحرکیم.
/مردم از جهالت میگردند دنبال اسم اعظم و پیدا هم نمیکنند. به تصور اینکه اسم اعظم یکی از همین هزار و یک اسمی است که برای خداوند برشمردهاند که خاصیتهایی دارد مثل زنده کردن مرده و برآوردن حاجت، و فکر میکنند که این خاصیتها مال آن اسم است، و چه بسیار جستجوها که به ثمر نمیرسد چون اصل جستجو باطل است. مانند این که کسی یارش را در آسمان گم کرده باشد ولی به جای آسمان تمام زمین را دنبال او بگردد.چه بسیار جستنها از این نوع هست که آنجا که نباید، دنبال میگردند. چون اصل ماجرا را در نیافتهاند که خاصیتها مال اسمها نیست بلکه اسم اعظم دل انسان است وقتی که شفاف و صیقلی میشود و عکس جمال الهی در آن آشکار میشود.
/انسان بایدهنگامی که زنده است شهید بشود و وجودش را در طبق اخلاص بگذارد و تقدیم کند.و ما همه میتوانیم شهید شویم. هر روزموقعیتی پیش میآید که انسان باید خودش را به دست تیغ حقیقت بسپرد و نباید جلوی اصابت تیر حق به خودش را بگیرد. هر وقت پیش آمد که متوجه شدیم که حق با من نیست و حق با دیگری است آنجا باید تسلیم شد در مقابل حق و شهید شد.
/ فقط موقعی که آدم فکرخوب میکند قیافهاش زیبا میشود. هر فکر بدی آدم میکند قیافهاش زشت میشود و این زشتی کمکم در قیافه انسان میماند.
/ روزه یک سنت طبیعی است در کل کائنات که به محض اینکه مشکلی پیش میآید یک سری چیزها را قطع میکند تا فرصت اصلاح پیدا کند. ما باید از هر چیزی که شیطانی است روزه بگیریم و پرهیز کنیم.
/هرکس که شوق وصال آن معشوق ازلی در دلش پیدا شد به چنین کسی میگویند گنج و گنجی که زیر خرابهها دفن است گنج نیست رنج است. گنج باطلی است که همه بر سرش میمیرند و کسی وارث آن نمیشود.
/ همه آدمها مسیح هستند به این معنی که هرکسی حضورش یک چیزهایی را در دل آدم زنده میکند. اگر پاک باشد فرشتگان را زنده میکند و اگر ناپاک باشد دیوها را زنده میکند.