شوخی با جناب حافظ:
«گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات»
یک شعبه زده بر لب من رود فرات
هر کس که از این آب بنوشد فوراً
نازل بشود بر او هزاران برکات
صاف است و زلال و گچ نباشد در آن
کردم جهت شادی روحم خیرات!
در حالت سخت و وضع بحرانی آب
باشد لب من واجد صدها حسنات
نه آب بها برای آن خواهی داد
نه کم بشود فشار آن در دفعات
گویی که شده تصفیه مادرزادی
شیرینتر از انگبین و قند است و نبات
هر کس بخورد کمی از این آب حیات
هرگز نکند جان شما فکر وفات
خاصیّت آب معدنی هم دارد
البته معاف باشد از خمس و زکات
حافظ گفتا لطیفه گفتی «جاوید»؟
«شادی همه لطیفه گویان صلوات»؟!
نظر شما