پنجشنبه چهارده مرداد همزمان است با یکصد و دهمین سال پیروزی انقلاب مشروطه در ایران. این که چگونه این انقلاب آغاز شد، چه فراز و نشیبهایی طی کرد، طی چه فرایندی فرمان مشروطه صادر شد، و پس از پیروزی چه اتفاقاتی افتاد موضوع بحث این مقاله نیست. بلکه اشارهای است مقدماتی، به اصل نهضت مشروطیت ایران؛ تا زمینهای باشد برای ارائه مقالهای عمیقتر و تحلیلی در شماره بعد.
از زمان عباسمیرزا شاهزاده وطنپرست قاجار که ولیعهد فتحعلیشاه بود و به
دنبال شکستهای تلخ ایران از روسیه در دو دوره جنگ که شوربختانه به انعقاد
دو قرارداد «گلستان» و «ترکمانچای» منجر شد، ایرانیان با اروپا و در ادبیات
آن زمان «فرنگ» آشنا شدند.
اعزام دانشجویان ایرانی و سفرهای مقامات ایرانی به اروپا رفتهرفته ایرانیان را با فرنگستان آشنا نمود.
از همان زمان مقایسه وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و نظامی ما با
اروپا آغاز شد. کمکم قشر روشنفکر در ایران بوجود آمد. ایرانیان احساس
عقبافتادگی سیاسی، اقتصادی، علمی و نظامی کردند. بسیاری میخواستند در
مدتی کوتاه به سطح توسعه اروپا برسند و لذا هرکس نظریهای میداد، کتابی
مینوشت، مقاله و روزنامهای منتشر میکرد.
روشنفکران خواهان تحول سیاسی در ایران شدند و بطور مشخص محدود کردن قدرت مطلقه پادشاه، تأسیس مجلس شورا و عدالتخانه را مطرح کردند.
در یک فرآیند ٤٠ ساله، رابطه روشنفکران با علمای دینی، خصوصاً علمای تراز اول زیاد شد و قشری به نام روشنفکران دینی شکل گرفت.
آن زمان هنوز حوزه علمیه قم تأسیس نشده بود و حوزه نجف مرکز علمی تشیع
محسوب میشد و مراجع تقلید عموماً ساکن نجف بودند. علمای تراز اول داخل
کشور نیز عموماً ساکن تهران بودند که در ادبیات سیاسی آن زمان
«دارالخلافه» نامیده میشد.
مراجع ثلاث نجف اشرف یعنی آخوند خراسانی، آخوند مازندرانی و آخوند تهرانی، و
علمای بزرگ تهران همچون آیها... سید محمد طباطبایی و آیها... سید
عبدا... بهبهانی خواهان سلطنت مشروطه شدند. نهایتاً در ١٤ مرداد ١٢٨٥
خورشیدی مظفرالدینشاه قاجار به خواستههای مشروطهخواهان گردن نهاد و
فرمان مشروطه را که دستور تأسیس مجلس شورای ملی در آن گنجانده شده بود،
امضاء کرد.
دراین میان برخی علما که در رأس آنان آیتا... شیخ فضلالله نوری قرار
داشت، با اصطلاح مشروطه، آزادی و قانون به مخالفت پرداختند و شعار «مشروعه»
را به جای «مشروطه» مطرح کردند.
با صدور فرمان مشروطه و در پی آن تشکیل مجلس و نوشتن اولین قانون اساسی،
اختلاف شدت گرفت و جبهه مشروعهخواهان روبهروی جبهه مشروطهخواهان قرار
گرفت.
برای رفع این جدال، یک سال بعد متمم قانون اساسی نوشته شد. در اصل دوم این
متمم پیشبینی شد که ٥ نفر مجتهد بر مصوبات مجلس شورای ملی نظارت کنند تا
مصوبات آن منطبق بر موازین شرعی و اسلامی باشد. همچنین در اصل سیو پنجم
آمده بود: «سلطنت ودیعهای است که به موهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه
مفوض شده.»
اما جدال پایان نیافت و نهایتاً به توپ بستهشدن مجلس بوسیله محمدعلیشاه و
شروع دورهای به نام «استبداد صغیر» و پس از آن پیروزی مجدد مشروطهخواهان
را در پی داشت.
در شماره بعد تحلیلی بر این جدال خواهیم داشت.
شادو سالم و موفق باشید