بخش پنجم
در بخش پیشین به طاق بستان اشاره کردیم و گفتیم در سنگ نگاره آن، خاندان سلطنتی در حال شکار گوزن مشاهده میشوند و چنگنوازانی در قایقها به چشم میخورند و در قایق دیگر خوانندگانی هستند که با دست زدن همراه رامشگران، وزن موسیقی را حفظ می کنند.
دوره پارسی یا ساسانی(بخش دوم)
در دیواره مقابل، صحنه بزرگی روی سنگ حجاری شده که رامشگران را نشان میدهد و خوانندگان زن همزمان با آنها برای حفظ وزن موسیقی دست میزنند و پشت سر آنان ردهای از شش چنگنواز با چهار نوازنده سازهای سُرنا و دف و ارغنون دیده میشوند. در حضور شاه که با چتر شاهی مشخص است سه شیپور نواز، دو کوس و یک طبل به چشم میخورند و بین اینها سه نفر دیگر هستند که ممکن است خواننده باشند. این صحنهها نشانگر رواج موسیقی در دربار ساسانی است.
در کتاب پهلوی خسرو و غلام فهرستی از سازهای رایج دوره ساسانی به زبان پهلوی آمده است که عبارتاند از: عود معمولی، عود هندی (وین)، چنگ (که احتمالاً ساز اصلی بوده است)، بربط، تنبور، عود بزرگ، کنار، زنگ، نای، طاس، تنبور کوچک، طبل بزرگ، تمبک و سمبال.
در میان آوازخوانان زن، کسی که صدای زیرتر (تیزتر) داشته پسندیدهتر دانسته شده است.
خسرو و غلام رسالهای است به زبان و خط پهلوی دوره ساسانی که در آن پسر جوانی به نام «خوش آرزو»، از نجبای دربار خسرو پرویز، نقش پاسخگو را به عهده دارد. خسرو پرویز برای آزمودن او پرسشهایی را مطرح میکند و پسر جوان درباره بهترین خوراکها و لباسها، دلپذیرترین موسیقیها، خوشبوترین گلها و عطرها، زیباترین زنها و غیره به خسرو پاسخ میدهد. جوان پس از موفقیت در این آزمون، هدیهای از خسرو دریافت میکند و از طرف او به سمت مرزبان مفتخر میشود. در بخش نهم رساله یاد شده، خسرو از جوان سؤال میکند: کدام خنیاگر خوشتر و بهتر است و او پاسخ می دهد: جاویدان باشید. این خنیاگران از همه خوشتر و بهترند: چنگنواز (درمتن پهلوی چنگ سرای آمده است)، وین نواز (نوعی بربط)، وین کنار نواز (بربط دسته بلند با کاسهای شبیه تخم شتر مرغ)، مُشتک نواز (از واژه مشت و سازی شبیه مشت به شکل سیب زمینی از گل پخته یا چینی بایک سوراخ برای دمیدن و چند سوراخ برای انگشتگذاری و صدایی سوت مانند، یا نوعی ساز بادی مانند ارغنون که از چندین نای کوتاه و بلند ساخته شده و مانند سازدهنی در آنها میدمند)، تمبور نواز (تمبور یا تنبور از سازهای زهی باستانی با کاسهای طنینی و دستۀ بلند با دو و گاه سه وتر)، بربطنواز و ناینواز و دُمبلک (دُمبک) نواز (از واژه دُمب در زبان پهلوی به مناسبت داشتن دمبالچه در شکل و ساخت ساز) و تمبور نواز بزرگ. ولی کنیزک چنگ نواز در شبستان بهترین است که با بانگ تیز و آواز خوش باشد.
ترجمه بخشی از این رساله را ابومنصور ثعالبی (284-356ق.) آورده است که از اصل رساله به زبان پهلوی خلاصهتر است .
در اصل رساله پهلوی هرجا منظور نوازندگی بوده، از واژه «سرای» استفاده شده است.
مانند بربط- سرای، ناذ(نای) - سرای و غیره؛ و هرجا منظور بازیها بوده، از واژه پهلوی «واچیک» استفاده شده است مانند شمشیر بازی، زنجیر بازی و غیره.
در رساله ثعالبی از قول جوان، بهترین خنیاگران عبارتند از نوازندگان سازهای عود (بربط) با چهار وتر و نی ساده و بهترین الحان (آهنگها) اصفهان و نهاوند و مقام نیشابور و به طور کلی آوازی که از دهان ساده و زیبا (بدون سبیل) برآید!
درباره موسیقی دوره مورد نظر میتوان از روایات تاریخی و نیز قطعاتی از موسیقی ایرانی که از تأثیر موسیقی اروپایی برکنار ماندهاند آگاهیهای مبهمی به دست آورد، زیرا موسیقی سنتی ایرانی از نظر تحول و تطور بسیار محافظه کار بوده است. در مورد موسیقی دوره ساسانی چنین به نظر میرسد که قطعات به طور متناسب و به دنبال هم ترتیب یافته بودند و تقریباً با قلمرو محدودتری میتوان آنها را شبیه به مقامهای کنونی موسیقی ایرانی دانست که هر کدام بر موتیفِ واحدی استوارند، ولی راه همواره برای بداهه سرایی نوازنده باز است. (موتیف= کوچکترین واحد دارای مفهوم در موسیقی)
در موسیقی آن دوره، همنوازی نی و عود یا نی با نوعی تمبور و چنگ با سنج معمول بوده است. نقشهای این سازها بر آثار باستان، مانند طاق بستان را نمیتوان دلیلی بر وجود نوعی چندصدایی (پولیفونی ) تلقی کرد.
یکی از باستانیترین و طبیعیترین شیوههای تولید اصوات موسیقی اوایی «آواز» است. در دوره خسرو پرویز (سلطنت از 590-628.م) از مردی خواننده به نام نکیسا یاد شده و نظامی نیز در منظومه خسرو و شیرین از او یاد کرده است. از نوازندگان آن دوره از سرکش (سرگئی) (سرکیس) و رامشگر جوانتری به نام «باربد» نام برده شده است.
ثعالبی مینویسد که سرکش و باربد هر دو از رامشگران خسرو پرویز بودند. ولی سرکش نسبت به باربد حسادت میورزید و روایت شده است که به همین علت او را مسموم کرد (کریستین سن، 1335ق). در نقشهای موزاییک سنگی مکشوف در ویرانههای کاخ شاپور اول در بیشاپور، رامشگری با چنگ دیده میشود. در ظرفهای نقره عهد ساسانی که حدود هزار پارچه آن در موزه ارمیتاژ سنپترزبورگ موجود است و نیز روی سه جام نقره نفیس موزه ایران باستان رامشگران دوره ساسانی دیده میشوند. در این نقشها رامشگران در حال نواختن بربط (با دسته کج مانند عود) هستند (انگشتگذاری با دست چپ و مضراب در دست راست) و نوازندگان ارغنون با پنج لوله با طولهای مختلف و لوله دهنی برای دمیدن و نوعی قاشقک (چغانه) با دودست، و سرنا دیده میشوند که بیشتر توسط زنان نواخته میشدهاند.
از رامشگران اواخر عهد ساسانی اینها را میتوان ذکر کرد: باربد، نکیسا، سرکش، بامشاذ، رامتین، سرکب، آزاده چنگنواز و کنیز بهرامگور، به قول منوچهری، چنگنواز مخصوص خسروپرویز. بزرگترین نوازنده عصر خسروپرویز باربد بوده است. وی اهل جهرم (یا مرو) بوده و سرود خسروانی را که سرودی مسجع بوده از ساختههای او میدانند.
پایان قسمت دوم دوره ساسانی
ادامه دارد
منابع :
1- خالقی، روحاله (1399) سرگذشت موسیقی ایران، تهران: انتشارات صفی علیشاه.
2- سپنتا، ساسان (1382) چشمانداز موسیقی ایران، تهران: نشر ماهور
3- بینش خراسانی، محمدتقی (1387) تاریخ مختصر موسیقی ایران، تهران: انتشارات هستان
4- مشحون، حسن (1380) تاریخ موسیقی ایران، تهران: فرهنگ نشر نو