آیا در بین شما عزیزان خواننده این مطبوعه، درمانگر، روانکاو، روانپزشک یا هر مدل متخصص روانی وجود داره؟!
آخه عمه شوکتم به شدت حالش بده و کل شبانهروز رو توی توهّم سیر میکنه!
داستان مریضی عمه شوکت از آنجا آغاز شد که پارسال با یک تور مسافرتی که قسطی هم بود، به کشور بغلیمان ترکیه، برای یک تور ۴ روزه همراه شد!
اما از روز اول برگشتش به ایران تاکنون، کلاً تاریخ و زمان و مکان را بر اساس آن سفر کذایی تنظیم کرده است!
وقتی فامیل و فرزندانش برای احوالپرسی با او تماس میگیرند و از او میپرسند: کجایی؟! در جواب میگوید: ایران هستم؟!
هوا گرم میشود میگوید ترکیه چند درجه خنکتر بود!
سرد میشود میگوید ترکیه گرمتر بود!
خرید میکند میگوید ترکیه ارزانتر بود!
با پیرزن همسایه سر زبالههای سر کوچه دعوایشان میشود میگوید ایرانیها فرهنگ ندارند!
همین امروز عصر که برای خرید میوه به ترهباری سر کوچه رفته بودم دیدم عمه شوکت بر سر نرخ و شکل و رنگ گوجه فرنگی با میوه فروش دعوایش شده!
عمه در حالی که گوجهها را زیر و رو و سوا میکرد، مرتب میگفت اجناس ایرانی کیفیت ندارن! حیف آدم که توی ایران بمونه!
میخواستم (اول) بدانم کسی میداند بیماری روانی عمهی من چیست؟!
آیا ترکیبی از یک خودشیفتگی حاد آمیخته با اسکیزوفرنی همراه با شخصیت چند قطبی پیشرفته است؟!
دوم اینکه کسی میتواند عمه را درمان کند و مژدگانی خیلی تپلی از طایفه ما بگیرد؟!
به خدا آبرومون رفت!
آخه یه سفر۴ روزه قسطی با دختر بتول سر کوچه، آن هم ترکیه، اینقدر میتونه شخصیت یه آدم را متحول کند!
خواهش میکنم کمک کنید! شهر در خطر است!
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید