در روزهای اخیر موضوع کاندیداتوری ترامپ در آمریکا و تلاش مداوم تبلیغاتی و ترور نافرجامش سرخط خبرهای جهانی است. در ایران هم تحلیلها و برداشتهای مختلفی در مورد احتمال رأی آوردن او و اثرش بر ایران ارائه میشود. تصمیمات غیر قابل پیشبینی ترامپ به ویژه در مورد سیاست خارجی گمانهزنیهای مختلفی را موجب شده است.
به ویژه اینکه زیر میز برجام زد و ضربه شدیدی به اقتصاد ایران وارد کرد. بیانیه جهانی دکتر مسعود پزشکیان رئیس جمهور جدید خطاب به کشورهای منطقه، خاورمیانه و جهان نکات محوری کارشناسی شدهای را مطرح کرد که بر این پایه میتوان نکاتی را مورد توجه قرار داد:
- سیاست خارجی ما در گام اول باید با کشورهای حوزه خلیج فارس و همسایگان مورد تجدید نظر قرار گیرد و بر پایه منافع مشترک تنظیم و تحکیم شود. باید ایران هراسی زدوده گردد.
- مذاکره با آمریکا و رسیدن به یک توافق جامع با رعایت کامل منافع ملی بسیار ضروری است؛ چه ترامپ رئیس جمهور شود، چه بایدن یا کس دیگری سیاست کلی خارجی آمریکا در ماهیت تغییر نمیکند. چه اینکه پایه سیاست کلان خارجی این کشور تقریباً ثابت است همانطور که دولت بایدن تحریمهای گسترده و اصلی وضع شده در دوره ترامپ را نه تنها لغو نکرد بلکه بر آنها افزود. در این زمینه بهترین راهکار این است که به طور مستقیم و علنی مذاکره با آمریکا شروع شود.
- سیاست کلان خارجی آمریکا سالهاست در رقابت با چین و تا اندازهای روسیه تدوین و اجرا شده است. آمریکا در رأس سرمایهداری جهانی قرار دارد و میزان تولید ناخالص سالانهاش همچنان رتبه اول جهان را دارد، اما رشد اقتصادی چین نیز کم نیست و رتبه دوم جهانی را داراست و به آمریکا تنه میزند. از این جهت آمریکا چندان رغبتی به انرژی گذاشتن برای خاورمیانه و سایر کشورها حتی قدرتهای نوظهوری، چون هند ندارد. این فرصتی است برای کشور ما تا با تحکیم روابط با همسایگان و کشورهای منطقه کشور را از نوسانات دنیای غرب و شرق مصون نگه دارد.
- ما قراردادهای منتشر نشدهای با چین و روسیه داریم. این نقطه مثبت و مفیدی است، اما کافی نیست. چین در حذف و لغو تحریمهای اِعمال شده توسط آمریکا علیه ما تاکنون نتوانسته کمکی به ما کند؛ کمک که نکرده هیچ بلکه آنها را اجرا میکند و ارز صادرات مواد نفتی و غیرنفتی ما را به بهانه تحریم سیستم بانکی ایران برنمیگرداند.
- چین که میتوان از آن به عنوان ابر قدرت شرق یاد کرد سالانه شش تریلیون دلار تجارت خارجی دارد که بیشتر آن با آمریکا و اروپاست. همینطور میزان تجارتش با کشورهای حوزه خلیج فارس بسیار از ما بیشتر است لذا نفع اقتصادیش ایجاب میکند که طوری حرکت کند و موضع گیرد که نه با آمریکا و اروپا درگیر شود و نه با کشورهای حوزه خلیج فارس و خاورمیانه و به همین خاطر در ادعای امارات بر سه جزیره تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی جانب امارات را گرفت. کاری که روسها هم انجام دادند.
- اکثر اقتصاددانان کشورمان بر این باورند که تا روابطمان با منطقه و غرب حسنه نشود و تحریمها لغو نگردد موانع تجارت خارجی ما -که سهم عمدهای در حل معضلات اقتصادیمان دارد- حل نمیشود. فقط به میزان ارزهای بلوکه شده ما در کشورهای منطقه؛ کره جنوبی، چین و غیرو بنگرید اگر همین ارز بلوکه شده به خزانه کشور واریز شود گشایش بزرگی روی خواهد داد.
- منفعت ملی ما اقتضا میکند رابطهای مبتنی بر موازنه با شرق و غرب داشته باشیم. همانطور که کشورهای عربی مانند عربستان سعودی با وجود وابستگی زیاد به آمریکا چند سالی است در حال تجدید نظر هستند و ضمن حفظ روابط با غرب روابط مستحکمی را با چین شروع کرده و آرام آرام خودشان را از درگیریهای منطقهای همچون یمن کنار کشیده اند.
امید است با درایت مدیران ارشد و استفاده از نظرات علمی و کارشناسی اقتصاددانان، حقوقدانان، علمای علم سیاست و جامعه شناسان و به کارگیری مدیران توانمند و دلسوز در سطوح عالی، میانی و پایه بتوانیم توسعه ملی را تحقق بخشیم. انشاءا...
شاد و سالم و موفق باشید