بازار کار تولیدات داخلی برای طراحان و صنعتگران، موانع و سختیهایی دارد که در هر لحظه ممکن است عطایش را به لقایش ببخشند. هر چند بیشتر این هنرمندان از سر ذوق و علاقه کار میکنند، اما باز هم نیاز به انگیزه و مشوق دارند. نیاز دارند کسی از آنها حمایت کند و برای آنها ارزش قائل شود.
سرای فاتح، خانه هنرمندان و صنعتگران نیریزی است. اما امسال علاوه بر فروشگاه صنایع دستی، نمایشگاه گرافیک نیز برای نخستین بار در آنجا برگزار شد.
برای آگاهی از چند و، چون کار، سری به سرای فاتح زدیم و به پای درد دل هنرمندان نشستیم.
گاهی یک حرف یا یک عمل باعث دلسردی هنرمند میشود
ایرج برهانی مسئول انجمن طراحان گرافیک نیریز با اشاره به تعداد آثار و معرفی آثار هنرمندان میگوید: «در این نمایشگاه ۱۷۰ اثر با موضوعات محیطزیست، معضلات اجتماعی، فرهنگی - هنری، ورزشی، پزشکی، معرفی اصناف و کارخانجات در قالب پوستر، نشانه، جلد کتاب و ... در معرض دید عموم قرار گرفته بود. آثاری که حاصل تلاش طراحان گرافیک شهرستان است و اکثر آنها فارغالتحصیل کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد در این رشته هستند.»
وی ادامه میدهد: «سالها طراحان شهر آرزوی تشکیل چنین انجمنی را برای شناساندن خود و فعالیتهای این انجمن داشتند و نیاز بود کاری صورت بگیرد که در ذهن و خاطر مخاطب ماندگار شود. ماهها برای برگزاری این نمایشگاه برنامه داشتیم، از این رو به بعضی از مراکز صنعتی و کارخانجات در شهرستان نامه استمداد مالی زدیم که متأسفانه حمایتی نشد. برای تبلیغ در سطح شهرستان نیاز به بیلبورد داشتیم که همکاری در سطح مورد انتظار صورت نگرفت. گذشته از عدم حمایت مادی، جای این گلایه است که با وجود ارسال دعوتنامه، بعضی از مسئولان ادارات نه تنها در این برنامه شرکتی نداشتند، بلکه کوچکترین حمایتی هم از طراحان نکردند. این نشاندهنده این است که بعضی ادارات برای هنر و هنرمند ارزشی قائل نیستند و شاید هم تفاوت قائل میشوند که کار آن طور که باید و شاید خوب پیش نرود؛ مثل رفتار یکی از اعضای شورای شهر که باعث دلسردی کار ما شد. با این وجود دلسرد نشدیم و با تمام توان به تبلیغ و ارسال دعوتنامه به تمام هنرمندان، مراکز چاپ و ادارات و مسئولان پرداختیم که استقبال خوبی شد.»
حق و حقوقی که رعایت نمیشود...
برگزارکننده نمایشگاه با اشاره به موضوعی که باعث رنجش و ناراحتی او شده بود، افزود: «حق و حقوق طراحان گرافیک نیریز پایمال میشود. روز دوم نمایشگاه یک طراح را دیدم که آثار خیلی خوبی داشت و میگفت خیلی دوست داشتم در این نمایشگاه شرکت کنم؛ اما چاپخانهای که در آن کار میکنم طرحهایم را تحویلم نداد و مانع حضورم در نمایشگاه شد. یا طراحی بود که اجازه نداشت اسم خودش را روی طرح کار کند و کار او به نام آن چاپخانه تمام شد. از همه بدتر یک طراح آمده بود که میگفت من بدون اجازه کارفرمایم آمدهام از نمایشگاه دیدن کنم؛ چون او تأکید کرده که من نباید به اینجا بیایم، اما من از سر علاقه و اشتیاقم آمدهام کار دوستانم را ببینم.»
هنری که هنوز خوب معرفی نشده است...
جواد قطرانی از جمله کسانی است که پابهپای هنرمندان، طراحان و ... در مسیر پیشرفت و انگیزه آنها گام بر میدارد، عنوان میکند: «مشکل طراحان گرافیک این است که کار آنها، آن طوری که باید، شناخته شده نیست و کسی ارزشش را نمیداند. نقطه ایدهآل ما این است که طراح گرافیک بتواند به عنوان شغلی مستقل در فضای کسب و کار معرفی شود. هنوز بسیاری از مردم، گرافیک و کاربردهای آن را نمیشناسند و طراح گرافیک را با نقاش اشتباه میگیرند. این دلیل بر ضعف ما در معرفی صحیح این هنر به عموم مردم است.»
سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد بازاریابی و آموزش بازاریابی به طراحان اضافه کرد: «یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده طراحان گرافیک بازار کار خوبی نداشته باشند، نداشتن ارتباط با طراحان سایر شهرها به خصوص شرکت در نمایشگاهها و رویدادهای بزرگ هنری در سطح کشوری و بینالمللی است. با وجود این که بخش تجاری این رشته بر پایه تبلیغ صحیح و تأثیرگذار برای کسب و کارهای مختلف بنا شده است، اما خود طراحان از تبلیغ برای هنر خود غافل ماندهاند.»
شغلی کاملاً سلیقهای است...
خانم است و خودش را معرفی نمیکند. او کسی است که طرح و رنگ را خوب میشناسد. میگوید: «کارشناسی رشته گرافیک دارم و چند سالی دنبال کار بودم؛ اما دریغ از یک تماس و یک کار خوب برای من در شهرستان. در این مدت برای دوست و آشنا لوگو، آرم و... کار میکردم تا این که وقتی مشتری کارش را برای چاپ برده بود، مسئول چاپخانه از من دعوت به کار کرد. کار ما خلاقیت و سلیقهای است؛ یکی طرح را میپسندد و یکی به تمسخر میگیرد. هر چند یک طراح گرافیک خودش را برای هر نظر و ایدهای آماده میکند، اما واقعاً برخوردها خوشایند نیست. این رشته نه بازار کار درستی دارد و نه کسی از شغل ما حمایت میکند تا بابت کاری که انجام میدهیم، حقوق اداره کار و بیمه داشته باشد.»
هنرمند فرزند ناخلف جامعه است
صمد دلدار کسی است که سابقهای دیرینه در طراحی و گرافیک دارد. او معتقد است یک طراح گرافیک کارش برقراری ارتباط بصری است. علاوه بر انجام سفارشات مشتری با کاری که انجام میدهد، تصویری از خود در ذهن مخاطب به جای میگذارد که این خیال و ایده او، محدود به یک شهر و یا یک مکان نیست. اثرش میتواند در دورترین نقاط کشور و شاید در جهان هم هنرنمایی کند. نمونه مشهور آن، طراحی نارنی است که به جرئت میتوان گفت در بیشتر سوپرمارکتهای کشور موجود است.»
خنده تلخی میکند و ادامه میدهد: «از دید من هنرمند، فرزند ناخلف خانواده است که هیچکس قدر کار و هنر او را نمیداند. کسی از دل پردرد یک هنرمند یا یک طراح گرافیک خبر ندارد. با چه خوندلی با کنار هم قرار دادن چند خط مورب و طراحی یک کلمه، طرحی را میآفریند که مورد پسند مشتری یا اداره و ... قرار بگیرد و چه بسا مجبور است آن طرح را بارها و بارها با سلیقه مشتری تغییر و طرحی همهپسند تحویل دهد. اما دریغ از یک تشویق و حمایت شغلی که انگیزه کارهای قویتر را برای یک طراح گرافیک فراهم کند.»
دلدار میگوید: «گرافیست خالق زیبایی در دنیای دیجیتال است. چند سالی میشود تبلیغات جایگاه خوبی در بین مردم شهرستان پیدا کرده و مردم بیشتر به سمت تبلیغ و گرافیک آمدهاند. ظرفیت بچههای نیریز و پتانسیل طرح و کار آنها در شهرستان جایگاه خیلی خوبی دارد و لازم است که سازمانهای دولتی نیز از آنها حمایت کنند. هر چند تا به الان ما حمایت درستی نه تنها در شهر خودمان، بلکه در کشور برای یک گرافیست ندیدهایم. اما یک خواسته از مسئولان شهرستان خودمان دارم و آن این که حداقل در آرامستان هم که شده قطعهای برای هنرمندان در نظر بگیرند.»
کسی تا به حال دنبال آموزشهای بازاریابی نبوده است
سارا سادات طباطبایی یکی دیگر از طراحانی است که معتقد است بازار کار برای طراحان گرافیک، پر از دشواری است. میگوید: «تا جایی که من اطلاع دارم، هیچ کدام از طراحان آموزش بازاریابی ندیدهاند و تنها راه بازاریابی آنها تحویل کار به چاپخانهها بوده یا معرفی طرح خود از طریق فضای مجازی. مشکل طراحان ما نرخگذاری و تعیین قیمت است. طراحی یک طرح گرافیکی کار آسانی نیست؛ اما مردم کمتر توجه میکنند که این طرح چقدر زمان برده، چقدر طراح خلاقیت به خرج داده و... به خاطر همین است که اکثر طراحان ثبات شغلی ندارند.»
محمد محمودیخواه یکی دیگر از طراحان گرافیک و نقاشان دیوارنگار که در زمینه زیبا سازی شهری فعالیت دارد، با بیان این که استفاده مناسب از رنگ و طرح در سطح وسیعی از شهر میتواند به القای شور و نشاط در شهروندان منجر شود، میگوید: «استفاده از ظرفیت اساتید متخصص انجمن طراحان گرافیک در راستای تخصصیتر شدن و زیباسازی شهری، میتواند به جذب گردشگر و معرفی سابقه فرهنگی و تاریخی شهر نیریز کمک قابل توجهی کند. لازم است که مسئولان ما از این توانمندیها برای هرچه زیباتر شدن شهر استفاده کنند.»
شغلی بدون حمایت، اما پرآوازه برای کارفرما...
نغمه بنایی که چندین سال است کار طراحی انجام میدهد، میگوید: «حق و حقوق یک طراح آن طوری که در شأن او است رعایت نمیشود. چه بسا بسیاری از همکاران ما در مراکزی مشغول به کار هستند که همه وقت و دقت خود را روی کار گذاشتهاند؛ اما نه حقوق درستی دریافت میکنند و نه بیمهای دارند. اینها دردی است که طراح گرافیک به دوش میکشد و دم نمیزند؛ چون عاشق شغلش است.»
*****
در سرای فاتح جمعی از هنرمندان و اکثراً بانوانی هنردوست گرد هم آمدهاند و صنایع دستی خود از جمله ظروف چوبی، گوهرتراشی، گلهای مصنوعی، کارهای چرم، گردنبندهای زیبا، فرش و قالیچه دستباف و... خود را به نمایش و فروش گذاشتهاند تا همه صنایع دستی شهرستان در یک مکان ثابت باشد.
بازار فروش ما بر پایه سابقه و کار ما است
فاطمه حسینی مسئول گالری صنایع دستی آترین در سرای فاتح، هدف از راهاندازی این فروشگاه را حمایت از صنعتگران دانست و گفت: «بالارفتن نرخ مواد اولیه و نبود بازار فروش، دو مشکلی است که صنعتگران ما با آن روبرو هستند. وجود این مشکلات سبب شد تا ما با حمایت رئیس اداره میراث فرهنگی در این مکان گرد هم آییم و صنایع دستی را در همین محل در معرض فروش قرار دهیم تا سرای فاتح نیریز هم مثل سرای مشیر شیراز مکانی شناخته شده برای مسافران و علاقهمندان به صنایع دستی باشد.»
حسینی که حدود ۹ تا ۱۰ سال سابقه کار در رشتههای چرم، سفال، بافت گلیم و فرش دارد، ادامه میدهد: «بیشترین خرید وسایل اولیه ما در شیراز انجام میشود. مردم شهرستان باتوجه به شناختی که از ما و سابقه کارمان دارند به اینجا میآیند و خرید خود را انجام میدهند و یا در نمایشگاههایی که برگزار میشود، بیشتر تولیداتمان به فروش میرسد.»
او اشارهای به سال ۱۳۹۷ میکند و ادامه میدهد: «در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۷ با همکاری اداره آموزش و پرورش در یکی از روستاهای آبادهطشک کلاسهای آموزشی در رشته فرش برگزار کردم. همان سال هنرجوها در جشنواره و نمایشگاه مقام آوردند و این برای من خیلی خوشایند بود. اما متأسفانه الان استقبال کم شده است. ما با خیلی از مراکز مثل کمیته امداد و اداره بهزیستی صحبت کردیم تا برای مددجویان کلاسهای آموزشی برگزار کنیم؛ ولی متأسفانه خبری نشد. آموزش این دورهها واقعاً کاربردی و مفید است؛ چرا که هم هنری را یاد میگیرند و هم دارای مدرک فنی و حرفهای و میراث فرهنگی میشوند و میتوانند با گذراندن این دورهها کاری برای خود دست و پا و خود را بیمه کنند.»
صنایع دستی از خلاقیت و به روزشدن دور مانده است
راضیه. م که فقط برای دیدن نمایشگاه آمده، میگوید: «من سه سال پیش یکی از این دورههای فنی و حرفهای را آموزش دیدم که واقعاً خوب بود. اما در کل فرآیند تولید صنایعدستی از مواد اولیه گرفته تا فروش آنها، با مشکلات جدی روبرو است. نه کسی حمایت میکند و نه به این راحتیها، وام بدون بهرهای به کارآفرین تازهکار میدهند. این عدم توجه سبب شده تا هنرمندان مشکلات زیادی را تجربه کنند و صنایعدستی از خلاقیت و بهروز شدن دور بماند. وقتی این مشکلات باشد، صنعتگر حتی دست و دل این را ندارد که دوره بازاریابی را آموزش ببیند؛ چون با دست خالی که نمیشود کار کرد.»
ادامه کار صنعتگر فقط بر حسب علاقه او است
مریم پدرام نزدیک ۲۰ سال است که کار تولیدات کارهای چوبی اعم از معرق و منبت را انجام میدهد. میگوید: «بازار فروش صنایع دستی کساد است. البته به صورت تکفروشی بد نیست؛ ولی آن هم طوری نیست که صنعتگر را راضی نگه دارد. یک صنعتگر اگر کار خود را ادامه میدهد، صرفاً بر حسب علاقه است، نه درآمد و منفعت هنرش.»
او که تا به حال برای آموزش بازاریابی به اتاق بازرگانی فارس مراجعه نکرده، ادامه میدهد: «ما برای ادامه و پیشرفت کارمان باید سفارش قبول کنیم و لازمه این امر داشتن نیروی کمکی است که ما پیگیر این قضیه شدیم. حتی حاضر شدیم به صورت رایگان آموزش دهیم؛ اما متأسفانه استقبالی صورت نگرفت.»
مسئولان سر میزنند؛ اما دریغ از کوچکترین کمک و حمایت.
محمدباصری، اما نظری متفاوت با سایر صنعتگران دارد. او که تخصصش در زمینه ساخت جاعودی و ظروف چوبی آشپزخانه است، میگوید: «بازار فروش خوب است و بازاریابی خوبی انجام شده است؛ به طوری که تا به امروز بازار فروش ما علاوه بر شهرستان، در استانهای شمال، جیرفت، اصفهان و ... بوده و سعی داریم تا چندماه آینده کارهایمان را به خارج کشور نیز صادر کنیم.»
او گلایهای هم از مسئولان شهرستان دارد و ادامه میدهد: «تا به امروز به جرئت میتوانم بگویم بیشتر رئیس و رؤسایی که آمدهاند و از کارگاه بازدید کردهاند، همه نظر مساعدی داشتند و حتی وعده و وعید همکاری و کمک دادند. متأسفانه جز یکی دو مورد، هیچ کدام به وعدههای خود عمل نکردند و این واقعاً برای یک کارآفرین دلسردی میآورد. چرا که نزدیک به ۵۰ نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم با ما همکاری دارند و با وجود این تعداد باز هم عرضه و تقاضا همخوانی ندارد. نبض بازار دست ماست و سفارش داریم؛ اما متأسقانه حمایت نکردن مسئولان و نبود سرمایه کافی، باعث خلل در روند کار ما شده تا نتوانیم تولید خوبی داشته باشیم.»