به کوشش کمیل امینپور
مدرس و نوازنده تار و سهتار و مدیرمسئول مؤسسه فرهنگی هنری نواسازان هنر اول سار نیریز
بخش نخست
مقدمه
مقوله تحقیق و پژوهش، آن هم موسیقی، بنابر نظر اکثریت کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند کاری بس دشوار است. تحقیق وپژوهش در موسیقی ایرانی سختی صد چندانی دارد ولیکن به دلایلی همچون مخالفتهای عقیدتی در طول سالیان، اسناد و مدارک زیادی را به تاریخ کنونی منتقل نکرده است.
مطالب زیر برگرفته از چند منبع است که گردآوری آنها سختیهای بس زیادی در پی داشته و وقت زیادی صرف شده. در اینجا به بازخوانی و بازنویسی تجمیعی این منابع میپردازیم تا حداقل قدمی در راستای پیشرفت این هنر برداشته باشیم.
یکی از دغدغههای نگارنده که چندین سال را صرف یادگیری این هنر نموده، انجام پژوهشی از سیر تحول موسیقی ایرانی از زمان اساطیری تا قبل از اسلام و از بعد از اسلام تاکنون میباشد تا ناشنیدههای این هنر فاخر و اصیل و البته مهجور بیشتر ملموس شود.
دوران باستانی دوره اساطیری
با آنکه از این دوران اطلاع قابل ملاحظهای در دست نیست ولی به استناد مدارک موجود میتوان به استمرار موسیقی در آن دوران پرداخت. به عنوان مثال فردوسی در شاهنامه، ساختن بعضی از سازهای ایرانی را به شهریاران باستانی و اساطیری ایران نسبت میدهد. این اثر حماسی مبتنی بر روایتها و مدارک باستانی است که در عین دخالت تخیل شاعرانه و پرداختهای ادبی نباید به کلی نادیده گرفته شود. از آن جمله میتوان طبل بزرگ هوشنگ و علاقه جمشید به سرنا یا سرنای (سرنا) را نام برد.
فردوسی در این راستا نای سفید را به منوچهر و افراسیاب نسبت داده ولی ابن خردادبه در کتاب اللهو و الملاهی کشف نای سفید را به کردان و نای سیاه را به ایرانیان نسبت میدهد. همچنان که دونای و چنگ را ساخته ایرانیان ميداند.
در مقابل این روایتهای اساطیری، آثار مکشوفه و بازیافته از دورانهای باستانی، به خوبی نمایانگر استمرار هنر موسیقی در ایران باستان است. قدیمیترین اثری که میتوان به آن اشاره نمود اثر مُهر استوانه است متعلق به هزاره چهارم قبل از میلاد که به وسیله پروفسور پینهاووسدلوگاز و دکتر هلن کانتور در بین سالهای 1961 تا 1966 میلادی در چغامیش دزفول کشف شد و کهنترین همنوازی را نشان میدهد و احتمالاً مربوط به یک ضیافت توأم با مراسم مذهبی است.
شكل زير:
پروفسور پینهاووسدلوگاز درباره این اثر ارزشمند باستانی چنین اظهار نظر کرده است: «یکی از این نمونهها نخستین سندی است که بشر از موسیقی به شکل هنری سازمان یافته دارد. این تصویر گروهی نوازنده را نشان میدهد که در واقع پیشرو و بنای ارکسترهای امروزی را مجسم میکند. چنگی بزرگ دیده میشود که پشت سر آن نیم رخ نوازنده زانو زدهای به چشم میخورد و علاوه بر آن فرد دیگری مشاهده میشود که با دستهای باز طبل مینوازد. سپس دیگری دو آلت شاخ مانند را به دست گرفته است. در آغاز میپنداشتیم به لحاظ خمیدگی ممکن است دارای زبانه باشد ولی دیدیم که انتهای آن دو آلت به دهان نوازنده میپیوندد. این بود که چنین نتیجه گرفتیم این نوازنده نوعی آلت بادی را که شاید بوق باشد مینواخته است و آن دیگری هم که به دست گرفته است ظاهراً زدنش با دیگری متفاوت است. نفر چهارم آوازهخوانی است که دست را زیر گوش گذاشته است و این همان حالتی است که در هنر مصر باستان نیز دیده میشود و هم اکنون به عنوان رسمی در خاورمیانه باقی مانده است.
بنابراین تصویر فوق ارکستری را نشان میدهد که در آن سازهای بادی، زهی و کوبهای بودهاند و آوازهخوان با نوازندگان همکاری میکنند. اما این ارکستر گوشهای از صحنه اصلی محسوب میشود. نوازندگان به استثنای نوازنده طبل همگی به سمت راست چرخیدهاند و در برابر فردی دیده میشود که روی بالشت یا مسندی نشسته است و در جلوی خود میزی دارد که احتمالاً بر روی آن خوراکیهایی دارد و خدمتکاری از آن پذیرایی میکند.»
در دوران باستان نوعی بوق صدفی و نوعی شیپور سیاه به نام کُرنا در ایران رایج بوده است، که هنوز نیز در برخی از مناطق آسیای میانه و ایران و هند به همین نام در برخی مراسم مورد استفاده واقع میشود. جزء اول کُرنا در زبان فارسی باستان kara به معنای مردم و سپاه و جزء دوم آن، نای در سانسكريت nada بوده است.
دکتر ساسان سپنتا در کتاب خود مینویسد:
در بهار سال 1369 برای ایراد سخنرانی و شرکت در کنگره بزرگداشت یک هزار و چهارصدمین سالگرد باربد، موسیقیدان مشهور عهد ساسانی، که در تاجیکستان برگزار شد به آن دیار عزیمت کرده بودم. در یکی از بازدیدها به اتفاق شادروان محمد عاصمی رئیس گروه کنگره و عضو پیوسته آکادمی علوم شوروی سابق و کمالالدین عینی رئیس انجمن خاورشناسان جمهوری تاجیکستان به دره رودخانه وخش رفتیم. اهالی محل از زن و مرد با همان لباسهای سنتی و رنگارنگ خود طی مراسمی به شیوه قدیم از ما استقبال کردند. چند نفر که با دُهُل و کُرنا قطعات موسیقی اصیل و سنتی خود را مینواختند نزدیک شدند و دخترانی که لباسهای محلی به تن داشتند مقداری نان تازه خانگی و نمک به ما تعارف کردند و سپس طی مراسم گلریزان که از دوران باستان به یادگار مانده بود به مرکز شهر هدایت شدیم.
پایان دوره اساطیری
ادامه دارد
منابع :
- سرگذشت موسیقی ایران، روح اله خالقی
- چشمانداز موسیقی ایران، دکتر ساسان سپنتا
- تاریخ مختصر موسیقی ایران، محمدتقی بینشخراسانی
- تاریخ موسیقی ایران، حسن مشحون
- تاریخ موسیقی خاور زمین، هنری جرج فارمر
نظر شما