اقداماتی که متأسفانه در هفته اخیر انجام شد و از سخنرانی آقای دکتر علی مطهری و آقای دکتر صادق زیبا کلام در مشهد و قزوین جلوگیری گردید بسیاری از مردم، خصوصاً دلسوزان انقلاب و اهل اندیشه را سخت نگران نمود.
متأسفانه شبیه این اقدامات قبلاً در شیراز و قم نیز اتفاق افتاد و به نظر میرسد سکوت اهل قلم ظلمی بزرگ باشد بر:
١- نظام جمهوری اسلامی
٢- رهبری انقلاب
٣- مردم
٤- تئورسینهای انقلاب اسلامی
این، هم ظلم به جمهوریت نظام است و هم به اسلامیت؛ چون جلوگیری از
اظهارنظر، ارائه اندیشه و افکار هیچ سنخیتی نه با آموزههای جمهوریت دارد و
نه آموزههای اسلام.
استاد مرتضی مطهری که یکی از معدود ایدئولوگهای انقلاب اسلامی است بر این
باور بودند که «هر مکتبی که به ایدئولوژی خود ایمان و اعتقاد و اعتماد
داشته باشد، ناچار باید طرفدار آزادی اندیشه و آزادی تفکر باشد؛ برعکس هر
مکتبی که ایمان و اعتمادی به خود ندارد، جلوی آزادی اندیشه و آزادی تفکر را
میگیرد.» (مطهری، ١٣٥٧: ١١)
ایشان تا آنجا معتقد به آزادی بیان و اندیشه بودند که در زمان استادی در
دانشکده الهیات دانشگاه تهران، به مدیریت این دانشکده مینویسند در این
دانشکده کرسی مارکسیسمشناسی تأسیس کنید؛ در حالی که همگان میدانند
مارکسیسم یک ایدئولوژی کاملاً الحادی است. ایشان تأکید میکنند که در
دانشکده الهیات مارکسیسم تدریس شود آن هم به وسیله استادی که مارکسیست باشد
و به خدا ایمان نداشته باشد.
استاد مطهری در سخنرانی که روز سهشنبه دوم بهمن سال ١٣٥٧ در دانشکده الهیات ایراد مینمایند، میگویند:
«من در همین دانشکده، چند سال پیشنامهای نوشتم به شورای دانشکده و در آن
تذکر دادم؛ یگانه دانشکدهای که صلاحیت دارد یک کرسی را اختصاص بدهد به
مارکسیسم، همین دانشکده الهیات است. ولی نه اینکه مارکسیسم را یک استاد
مسلمان تدریس کند، بلکه استادی که واقعاً مارکسیسم را شناخته باشد و به آن
مؤمن باشد و مخصوصاً به خدا اعتقاد نداشته باشد. میباید به هر قیمتی شده
از چنان فردی دعوت کرد تا در این دانشکده مسائل مارکسیسم را تدریس کند. بعد
ما هم میآییم و حرفهایمان را میزنیم. منطق خودمان را میگوییم. هیچکس
هم مجبور نیست منطق ما را بپذیرد. نباید اینگونه فکر کرد که چون اینجا
دانشکده الهیات است، نباید در آن مارکسیسم تدریس شود. خیر مارکسیسم باید
تدریس شود، آنهم توسط استادی که معتقد به مارکسیسم است، فقط باید جلو دروغ
و حقهبازی را گرفت یعنی دیگر یک مارکسیست نباید تمسک به آیه قرآن بکند و
بگوید فلان آیه قرآن اشاره به فلان اصل مارکسیسم است. ما با این شیوه
مخالفیم. این خیانت به قرآن است. »(همان: صص ١٣ و١٤)
از طرف دیگر رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیتا.... خامنهای بارها بر
راهاندازی کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها تأکید نمودهاند. علاوه بر
آن قرآنکریم میفرماید: «پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش
فرامىدهند و بهترين آن را پيروى مىكنند.
اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان.» (الزمر / ١٧ و ١٨)
با این تفاسیر کسانیکه مانع سخنرانی اهل اندیشه و اهل قلم در مراکز علمی و
دانشگاهی میشوند از چه منطقی پیروی میکنند و چه استدلالی برای کار خود
دارند؟!
کار آنها با کدام اصل از اصول قانون اساسی، آموزههای دینی و دیدگاههای
مقام معظم رهبری سازگار است؟! آیا به بازخورد تصمیمات و اقدامات خود
اندیشیدهاند؟!
از اهل اندیشه و صاحبان قلم که بگذریم اگر یک نماینده مجلس در جمهوری
اسلامی اجازه اظهارنظر و بیان دیدگاههای خود را نداشته باشد، چه جایی
برای دیگران باقی میماند؟! هرچند دکتر علی مطهری علاوه برسمت نمایندگی و
نائب رئیسی مجلس شورای اسلامی، اندیشمندی برجسته است که براساس اصول مصرح
در قانون اساسی و حقوق اساسی شهروندان حق بیان نظرات خود را دارد.
به نظر میرسد لازم است شورای عالی امنیت ملی با تصمیمی قانونی اما قاطع
برای همیشه به این مسئله پایان دهد؛ چه اینکه اینگونه امور تاکنون
هزینههای سنگین سیاسی و اجتماعی در داخل و خارج کشور ایجاد کرده است.
شاد و سالم و موفق باشید
منبع:
مطهری، مرتضی (بیتا) پیرامون انقلاب اسلامی، تهران: انتشارات صدرا