تعداد بازدید: ۳۶۳
کد خبر: ۲۰۱۲۰
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۴ - 2024 17 May
ما نسازیم می‌سازند با روایت خودشان
حشاشین سریالی که این روز‌ها در ایران سر و صدا به پا کرده است.
author
روزنامه نگار: محمد جلالی

سریالی عربی ساخت کشور مصر که در شب‌های رمضان از کشور‌های عربی پخش شد و مورد استقبال قرار گرفت، اما چرا در ایران این سریال ممنوع شد؟

در حالی که یک قسمت از آن در پلتفرم‌های نمایش خانگی به نمایش درآمد به ناگاه ساترا اعلام کرد پخش آن به دلیل آنچه که سریالی ضد ایرانی قلمداد شد، متوقف گردیده است.

ساترا در بیانیه خود آورده است:

«ممنوعیت نمایش سریال «حشاشین» در ایران توسط ساترا صرفاً از این باب نبود که بخواهیم از مشاهده این اثر توسط مخاطبان ایرانی جلوگیری کنیم بلکه از این جهت هم موضوعیت داشت که در مقابل تولید و انتشار اثری که چهره نادرستی از ایرانی‌ها نمایش می‌دهد موضع‌گیری رسمی کنیم و نشان دهیم که در‌های شبکه نمایش خانگی ایران به روی اثر ضد ایرانی باز نیست.

سریال «حشاشین» اخیراً به دلیل آنچه «تحریف تاریخ اسلام» و «ساخت مغرضانه سیاسی» خوانده شده، در پلتفرم‌های کشور ایران مجوز انتشار ندارند.».

اما چند نکته مهم در اینجا مطرح است:

واضح است که اگر شخصیت‌های تاریخی خودمان را با روایت واقعی بیان نکنیم دیگران خواهند ساخت و برخی به مذاقمان خوش خواهد آمد و برخی مثل «حشاشین» خیر.

به عنوان نمونه در دهه ۶۰ و در سالروز میلاد پیامبر اسلام تنها فیلمی که از تلویزیون ایران پخش می‌شد فیلم سینمایی «رسالت» که در ایران به نام «محمد رسول الله» شناخته می‌شود به کارگردانی مصطفی عقاد (کارگردان سوری - آمریکایی) و با بازی درخشان «آنتونی کوئین» بود.

سال‌ها بعد و در سال ۱۳۹۴ با هزینه ۶۳ میلیارد تومانی آمدیم روایت خودمان از «پیامبر خدا» را مطرح کردیم و حتی این فیلم را برای اسکار نیز معرفی نمودیم و برای هزینه‌های میلیاردی آن ابرو خم نکردیم، اما نشد آن فیلمی که انتظارش را داشتیم و در دنیا مثل رسالت با استقبال روبرو نشد با وجود آنکه کارگردان آن مجید مجیدی نامزد جایزه اسکار بود.

فروش گیشه این فیلم در ایران ۱۴.۶۲۰.۲۶۴.۰۰۰ تومان بود.

اگر کمی به جلوتر برویم فیلمی مثل ۳۰۰ را خواهیم دید که ایرانی‌ها را احمق، بازنده جنگ با چهره‌های اهریمنی نشان می‌دهد.

۳۰۰ یک فیلم تخیلی آمریکایی در ژانر درام تاریخی- حماسی به کارگردانی «زک اسنایدر» است که در سال ۲۰۰۶ اکران شد. این فیلم یک دید تخیلی از داستان نبرد ترموپیل بین سپاه هخامنشی و نیرو‌های یونان را روایت می‌کند.

در آن زمان هم اعتراض ما ایرانی‌ها بالا گرفت هرچه داد زدیم که این ما نیستیم، اما در سطح جهانی پخش شد و روایت، روایت آنان است و قطعاً مورد طبع ما نبود، اما اینکه منتظر بمانیم تا یک روزی فردی از ایران اساطیری بلند شود و برایمان از خاطرات خوب تاریخ بزرگ ایران بگوید خیالی خام است...

حال نیم نگاهی به سینما بیندازید؛ سینما‌های کشور خودمان ایران که این روز‌ها «مست عشق» را روایت می‌کند از شمس و مولانا می‌گوید هرچند آن روایتی نیست که باید از این دو اسطوره بیان شود و فیلم به شدت خلاصه شده و پرش در تدوین و معرفی شخصیت‌ها آزاردهنده است، اما همین که توسط دو کشور بزرگ یعنی ایران و ترکیه ساخته شده و از بازیگران شاخص بهره می‌گیرد و رقص سما در آن غوغا به پا می‌کند به یکباره آمار فروش سینمای طنز پسند ایران را تغییر می‌دهد و می‌شود پرفروش‌ترین فیلم و تا امروز رکورد‌های عجیبی را جابجا کرده است.

برگردیم به حشاشین یا به زبان خودمان قاتلان!

رخداد‌ها در یک بستر تاریخی، در سده یازدهم اتفاق می‌افتد. در آن زمان «حسن صباح» رهبری گروه حشاشین را عهده‌دار بود که بر پایه گفته‌های فیلم به انجام ترور‌های خونین شخصیت‌های برجسته مشهور می‌پردازد.

حسن صباح چهره ایرانی است که ما فیلم و سریالی از آن نساختیم و آن‌ها ساختند با تحریف تاریخ!

اما عدم پخش این سریال دردی را دوا نمی‌کند همانگونه که فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی و خارجی در کسری از ثانیه در کانال‌ها و گروه‌های مختلف تلگرامی و فضای مجازی قاچاق می‌شوند بی‌تردید رسیدن به سریال حشاشین با زیرنویس و حتی دوبله چندان سخت نیست.

در این ارتباط باید این را مدنظر قرار داد که قرار دادن این فیلم در کنار میوه‌های ممنوعه سبب می‌شود تا عطش دیدن آن بیشتر از قبل شود، ولی قطعاً هیچ ایرانی از تاریخ تحریف شده‌اش استقبال نخواهد کرد، همانگونه که از ۳۰۰ استقبال نشد، اما باید دقت کرد که تاریخ زمانی به دست خودمان روایت می‌شود که خودمان آن را کارگردانی کنیم؛ سپردن به تقدیر می‌شود آنچه که ما نیستیم از زبان دیگران!

البته ما هم در تحریف سریال‌های خارجی پشتکار عجیبی داشتیم و داریم.

در دهه ۶۰ ایران، راه‌های ارتباطی فقط تلویزیون بود و بس و هر چه حکم می‌شد، حکم جعبه جادوی ایرانی بود؛ مثلاً می‌شد برخی روایت‌ها را از طریق دوبله تغییر داد به عنوان نمونه سال‌های دور از خانه و یا به قول خودمان اوشین!

الگو قرار دادن سبک فکری و ظاهری، لباس‌های تاناکورا و پوشش اوشین آن زمان در ایران غوغا به پا کرد، اما داستانش نه آن چیزی بود که ما دیده بودیم، ولی خوب اثری فاخر و ماندگار با ایرانیزه شدن آن به جا گذاشت.

تولید فیلم و سریال با همکاری کشور‌های مختلف می‌تواند مقبولیت آن را در سطح دنیا بیش از پیش کند روندی که ایران دیر، اما به نظر می‌رسد آغاز کرده است که پرچمدار آن همین «مست عشقی» است که حال با استقبال روبرو شده است؛ البته دقت داشته باشیم که نباید دقیقاً همان چیزی روایت شود که خودمان دوست داریم؛ تحریف تاریخ استقبالی ندارد و ماندگار نمی‌شود...

 

به قلم: محمد جلالی

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها