تعداد بازدید: ۲۴۵
کد خبر: ۱۸۸۸۰
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۴۰۲ - ۲۲:۲۰ - 2023 16 December
گاهی دلت لک می‌زند برای خاطره‌هایی دور... برای ساعتی فارغ از فکر کردن به مشکلات و گرفتاری‌ها.
خبرنگار: فاطمه زردشتی نی ریزی

برای یک دورهمی ساده و خنده‌هایی از ته دل...  برای شب یلدا...

قصه دورهمی شب چله، قصه دیروز و امروز نیست.

رسم دیرنه‌ای است که سال‌ها با آن زندگی کرده‌ایم و خاطره‌ها از آن داریم...

آئینی که با وجود دنیای مجازی و گرانی، هنوز پابرجاست؛ هر چند برگزاری آن برای عده‌ای سخت...

تخمه برای از ما بهتران!  

از ح. ع ۷۰ ساله در مورد شب یلدا می‌پرسم؛ می‌گوید: شب یلدا بچه‌ها می‌آیند پیشمان و یک پذیرایی معمولی در حد وسع‌مان انجام می‌دهیم. هندوانه، چای و میوه می‌آوریم. تخمه هم که برای از ما بهتران است! رنگینک را هم باید زن‌ها درست کنند که زن‌های امروزی خدا را شکر اهل کار نیستند! پس نمی‌خوریم.  

البته شب چله از همان دوران قدیم باب بود، ولی خب اسمش را که می‌آوردیم پیرزن پیرمرد‌ها می‌گفتند خیلی زیرش را بالا نده! یعنی در مورد آن حرف نزن که خرج‌شان بالا نرود.

خرج آنچنانی هم نداشت آن موقع. مثل الان نبود که یک کیلو آجیل ۵۰۰-۴۰۰ هزار تومان باشد.

الان دورهمی‌های شب یلدا هم مثل قبل نیست.

بچه‌ها مدام سرشان توی گوشی است و انگار نه انگار که آمده‌اند تا دور هم باشیم.

گر هم صحبتی باشد، صحبت از گرانی و بیکاری است.

یک شب گوشی‌هایمان را کنار بگذاریم

حسین ایثارگر۵۲ ساله و بازنشسته آموزش و پرورش است.

از کسانی است که شب یلدا به چند جا سر می‌زنند.  ‌

می‌گوید: البته گاهی هم بقیه می‌آیند خانه‌مان تا تعادل حفظ شود.

درست است خوراکی‌ها گران است، اما از آجیل، انار و هندوانه شب یلدا نمی‌توان گذشت.

به قول معروف یک شب هزار شب نمی‌شود و با این روابط کم امروزی، ارزش خرج‌کردن در حد متعارف را دارد.

البته شب‌های یلدای زمان قدیم چیز دیگری بود.

جمع شدن در خانه پدربزرگ و مادربزرگ با بچه‌های عمو، دایی و... لطف دیگری داشت.

پدربزرگ و مادربزرگ‌ها از زمان‌های دور قصه می‌گفتند و واقعاً شب خاطره‌انگیزی برایمان رقم می‌زدند.

یلدا‌های امروزی مانند زمان قدیم نمی‌شود، اما تنها کاری که ما الان انجام می‌دهیم این است که سعی می‌کنیم در این یک شب گوشی‌هایمان را کنار بگذاریم و ساعتی دور هم خوش باشیم.

در مورد نامگذاری شب یلدا به «ترویج فرهنگ مهمانی و پیوند با خویشان» می‌گوید: آب در هاون کوبیدن است این کار‌ها  تأثیری ندارد. رسوم اصیل را با اسم نمی‌شود عوض کرد، خصوصاً آئینی که ریشه در تاریخ ۲۵۰۰ ساله ما دارد.

نه پول خرید شیرینی داریم، نه آجیل، نه هندوانه!  

خانم ز. ش ۵۰ ساله است.‌

می‌گوید: نه پول خرید شیرینی داریم، نه آجیل، نه هندوانه. اگر بتوانم یکی دو کیلو نارنگی بخرم برای بچه‌ها.

خدا هیچ پدر و مادری را شرمنده‌ی اولاد نکند. دستمان خالی است و خجالت می‌کشیم جلویشان، شب یلدا هم که دیگر بدتر.

کم به زبان می‌آورند، اما گاهی از سفره‌های رنگین بقیه در شب یلدا می‌گویند که این درد ما را چند برابر می‌کند.

قدیم که این طور نبود، نه اینکه شب یلدا را نگیریم، می‌گرفتیم.

خود، کشمش، پسته، انجیر، انار و حتی بادام و توت خشک می‌خوردیم.

این طور نبود که قیمت‌ها سر به فلک بکشد و عده‌ای وسع‌شان نرسد.

کم و بیش همه داشتند.

مثل الان نبود که یک کیلو انار ۳۰ هزار تومان باشد و یک کیلو تخمه ۲۰۰ هزار تومان.

هر کس چیزی می‌آورد

زهرا محمدی ۳۴ ساله است.‌

می‌گوید: شب یلدا می‌رویم خانه پدرم.

شام و حلواخرما را مادرم درست می‌کند.

از آن طرف هیچ‌کس هم دست خالی نمی‌رود و یک چیزی با خودش می‌آورد تا به پدر و مادرم فشار نیاید، از پفیلا و  ژله گرفته تا کیک و هندوانه...

از عصر برای کمک می‌رویم خانه‌اشان. چند ساعتی می‌نشینیم و بعد هم سری به خانه مادرشوهر می‌زنیم.

هر دو طرف را برای خودمان نگه می‌داریم. یک سال خانه مادرم شام می‌خوریم و یک سال خانه مادرشوهرم.

دو تایشان هم پیرند، هم مادرم و هم مادرشوهرم و مجبوریم برای شام، خودمان دست به کار شویم.

شام را هم یک چیز ساده مثل الویه یا ساندویچ درست می‌کنیم که زیاد گران نشود و فقط دور هم باشیم.

از هر دری تعریف می‌کنیم و قصه می‌گوییم. ما حرف می‌زنیم و بچه‌ها گوشی دست می‌گیرند و با گوشی‌ها بازی می‌کنند.

البته شنیده‌ام کسانی هم هستند که شب یلدا دور هم جمع می‌شوند و دف می‌زنند و بزن و بکوب دارند، اما ما کمتر.

این را هم بگویم که از وقتی کرونا و البته گرانی‌ها آمده، رفت و آمد‌ها و دورهمی‌ها خیلی کمتر شده.

الان ۲  کیلو تخمه را می‌گویند ۵۰۰ هزار تومان. چه خبر است؟

در مورد نامگذاری شب یلدا به «ترویج فرهنگ مهمانی و پیوند با خویشان» می‌گوید: شب یلدا قشنگ‌تر نیست؟ خدایی قشنگ‌تر است.

ک چیزی است که بین ما جا افتاده دیگر.

نیمی سوی خود می‌کش و نیمی می‌پاش

محمد عابدنژاد ۸۷ ساله و معلم بازنشسته است.  ‌

می‌گوید: یلدای امسال را تصمیم داریم برویم شیراز پیش بچه‌ها.

البته اغلب شب یلدا آن‌ها می‌آیند خانه ما، حافظ می‌خوانیم و با آجیل، انار، پرتقال و هندوانه از آن‌ها پذیرایی می‌کنیم، اما امسال قرار شده ما برویم منزل آن‌ها.  

ادامه می‌دهد: خیلی‌ها مراسم شب یلدا را تشریفاتی برگزار می‌کنند که به نظر من اگر با همین هزینه اضافی دست یک نیازمند را بگیرند خیلی بهتر است.

کلاً در هر کاری، افراط و تفریط خوب نیست، به قول شاعر....

چون تیشه مباش و جمله زی خود متراش.  

چون رنده ز کار خویش بی‌بهره مباش

تعلیم ز اره گیر در امر معاش

نیمی سوی خود می‌کش و نیمی می‌پاش

استوری سفره‌های شب یلدا برای خودنمایی

زهرا فریدونی ۳۰ ساله شب یلدا را در خانه پدرش می‌گذراند.

پدری که بزرگ فامیل است و به همین خاطر در شب یلدا خانه‌اش شلوغ...‌

می‌گوید: عمه، خاله، خواهر، برادر، همه خانه‌ی پدرم جمع می‌شوند.

گوشی‌هایشان را جمع می‌کنند و می‌گذارند کنار، چون پدرم روی این موضوع حساس است.

شام درست می‌کنیم، حالا مرغ، قیمه، یا هر چیز دیگر. بعد از آن هم آجیل، هندوانه، انار، یا با هر چیزی که مادرم خریده باشد از خودمان پذیرایی می‌کنیم، سعی می‌کنیم خیلی تشریفاتی برگزار نکنیم.

دیده‌ام کسانی را که سفره‌های مفصلی برای شب یلدا می‌اندازند و سریع هم آن را استوری می‌کنند.

راستش را بخواهید این سفره‌های مجلل را هم بیشتر برای به رخ کشیدن و استوری گذاشتن می‌اندازند که خب اصلاً درست نیست.

در مورد نام جدید شب یلدا می‌گوید:

خدایی «ترویج فرهنگ مهمانی و پیوند با خویشان» هم شد اسم؟ باید بیست بار روی آن بخوانی و بنویسی تا بلکه آن را حفظ کنی! والا ما همان یلدای خودمان را می‌خواهیم.

ذره ذره می‌خرم

کبری بیات از آمدن هر سال دخترش در شب یلدا به خانه‌شان می‌گوید.  

- پسرم اینجا نیست.

همین است که دخترم هر سال شب یلدا به خانه‌مان می‌آید.

آجیل می‌خرم، شیرینی، انار و میوه خشک. سعی می‌کنم از مدتی پیش و ذره ذره بخرم که هزینه آن فشار زیادی وارد نکند.

می‌خوریم و از هر دری تعریف می‌کنیم.

با دوستانمان بیشتر خوش می‌گذرد

از شب یلدای وحید ۲۷ ساله که می‌پرسم، می‌گوید:

با بچه‌ها می‌رویم بیرون، با دوستانم. بساطی داریم برای خودمان.

قلیانی چاق می‌کنیم و جای دوستان سبز، می‌کشیم.

میوه، تخمه، شیرینی، آجیل، همه چیز را هم دانگی می‌خریم و کنارش جوجه کبابی هم می‌زنیم.

حوصله جمع‌های بزرگتر‌ها را نداریم.

یا از گرانی می‌نالند، یا از درد پا و کمر، دروغ چرا؟ با دوستانمان بیشتر به ما خوش می‌گذرد.  

ساعت ۸ می‌خوابم! خدا نبخشدتان با این گرانی‌ها

اگر هر شب ساعت ۱۰ می‌خوابیدم، شب یلدای امسال، ساعت ۸ چراغ‌ها را خاموش می‌کنم و می‌خوابم!  

این را خانم م. م  ۶۵ ساله می‌گوید.

ندارم، حالا شما کف دستی که مو ندارد را هر چه می‌خواهی بِکَن.

باید یک چیزی داشته باشم که بگذارم جلوی بچه‌ها! چند سال پیش، نه خیلی سال پیش هم، همین ده دوازده سال قبل؛ از ده پانزده روز قبل از شب یلدا، تدارک آن را می‌دیدیم.

تخمه بو می‌دادیم و شیرینی یا کُماچ درست می‌کردیم.

هی سال به سال گذشت و گرانی بیشتر شد و دست ما تنگ‌تر و سفره یلدا کوچک‌تر، امسال، اما دیگر واقعاً ندارم.

چراغ‌ها را خاموش می‌کنم تا بچه‌ها نیایند، فوقش هم آمدند یک چایی خودشان درست کنند، بخورند و بروند.

شوخی است مگر؟ یک کیلو آجیل را می‌گویند ۵۰۰-۴۰۰ هزار تومان. دو کیلو از ارزانترین میوه‌ها را می‌گویند ۵۰ هزار تومان.

کیسه برنجی را که ما می‌گرفتیم ۱۰ هزار تومان و بعد‌ها شد ۵۰ هزار تومان، الان می‌گویند ۶۰۰ هزار تومان.

گوشت گاو شده کیلویی ۴۲۰ هزار تومان. گوشتی که از همان قدیم می‌گفتند شیرش دواست، روغنش شفا و گوشتش وبا! می‌گفتند وبا، چون گوشت خوب  نبود و کسی آن را زیاد نمی‌خورد.

الان اگر من بخواهم با همین گوشت وبا، در شب یلدا برای بچه‌هایم یک شامی درست کنم چقدر می‌شود؟ می‌گویند تحریم هستیم، بابا خاک و زمین‌مان که دیگر تحریم نیست که زمین شده قواره‌ای  دو سه میلیارد تومان. فلج شدیم از گرانی، به خدا فلج شدیم.

کاش دیگر نمی‌خواستند اسم شب یلدا را عوض کنند و آن را «ترویج فرهنگ مهمانی و پیوند با خویشان» بگذارند.

خدا نبخشدتان که با همین گرانی‌ها، فرهنگ مهمانی و پیوند با خویشان را نابود کردید!

عکس: مریم روانشاد/ سرای آبی‌بی

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها