/ معنی «الذین هم فی صلوتهم دائمون» بدین معنی نیست که دائماً انسان سر به مهر باشد و این که گفتند بعضی بزرگان شب سرشان را بر مهر میگذاشتند و صبح بر میداشتند یا صبح سر به سجده میگذاشتند و شب بر میداشتند، اینها همه کنایه است.
/ مقام ومرتبتی بالاترازمحب خدابودن در عالم نیست.
/ رندی بدین معناست که انسان بفهمدکسی غیر از خدا نیست و پشت پا بزند به هرچه غیر از دوست هست و ماسوی الله را از نظر محو کند.
/ علت اینکه ما را به عالم هجران مبتلا کردند این است که در دعوی عشق صادق نیامدیم و اگر صادق باشیم، ما را در همین عالم کثرت به وحدت سوق میدهند.
/ انسانها، چون اهل کثرت هستند با خدایان بیشتر میتوانند کنار بیایند، چون در عالم کثرت هستند فکر میکنند که فلان نفر، فلان احتیاجشان را رفع میکند و به همین جهت خدای ازدواج دارند خدای طلاق دارند و یک خدا ندارند که بدانند از کجا باید مدد بگیرند و به مرتبه ایاک نعبد و ایاک نستعین نرسیدند و اینها بیشتر خوش دارند با همین خدایان متکثر.
/ اگر همه لذتها را بدون جهد و کوشش در اختیار ما میگذاشتند از ذوق و مطلوبیت میافتادند. این که آدم یک چیزهایی را ندارد و میخواهد به آنها برسد خودش خیلی خوب است.
/ هرحرفی میخواهید بزنید ببینید این حرف از کجا میآید. اگر دیدید از کینه میآید پس نزنید.
/ دیوهای بیرون، از درون ما هستند که در بیرون ظاهر میشوند و بلکه همین خود ما هستیم که تبدیل میشویم به دیوهای بیرون برای دیگران و چه بلایی از این بالاتر که انسان نگاه کند به خودش و ببیند به همان کسی تبدیل شده که خودش بیشتر از همه از او میترسد و زیر بار فشار وجود خودش خرد بشود.
/ نظربازی عبارت است از یافتن جلوه خاص الهی در هر موجودی و لذت بردن از هر موجودی در هر تجلیای.
/ از مشخصات انسان الهی این است که دیدار او انسان را به یاد خدا، زیبایی و خوبی میاندازد و در مواقعی که دیگران عصبانی میشوند او نمیشود و جاهایی که دیگران به خاطر منافعشان شروع به غیبت میکنند او نمیکند و انسان الهی غیب است و به ظاهر در کنار ما نشسته، ولی در واقع بر قله انسانیت تکیه زده و الهی بودن انسان به ظاهر انسان نیست. چون هر کسی میتواند ظاهرش را به آن شکل در بیاورد.
/ انتظار مسافر از خودتان داشته باشید و انتظار این که در یک جایی آسایش داشته باشید نیست. اینجا محل عبور ماست و در فکر اینکه اینجا استقراری پیدا کنید نباشید و در فکر این باشید که اینجا چه چیزهای قیمتیای هست که آنها را بردارید؛ وضعیت ما در این دنیا مثل کسی است که خانهاش را فروخته و مهلتی چند وقته به او دادهاند تا خانه را تخلیه کند.