- بریم بی‌بی؟
- نوچ...
- بریم دیگه...
- نووووچ...
- خواهش می‌کنم بی‌بی.
- نوووووچ...
- به خاطر من!
- چی‌چی؟ به خاطر تو؟ لااقل بخاطر یَی چی بوگو که ارج و قُربی داشتاشه! به خاطر تو خو هیچی، تو بوگو به خاطر آزادی، به خاطر زندونیِی بی‌ملاقاتی، به خاطر سه تن، رفیق و ناموس و وطن...
- وا! بی‌بی؟ اینا چیه میگی؟
- وااااا و مرضضضض... نذاشتی بقیه‌شه بگم.
- بریم دیگه بی‌بی، خواهش می‌کنم...
- من نِیّیییامممم... کجا بیام؟ درم یَی کیلو گوشت می‌سونم کیلو ۸۰۰ تومن، یَی کیلو قَن ۶۰ هزار تومن. پاشم کجا بیام؟
- مگه نمیخوای وضع دُرُس شه بی‌بی؟ مگه نمیخوای بهتر از این شه؟ مگه نمیخوای گرون‌تر نشه؟ خب. پس باید بیاین پای صندوق رای...
- نِیییاااامممم...
- لج نکنین بی‌بی، پاشین بریم دیگه...
- نِیااااامممم. اصن اومَدن نامدن من چه فرقی می‌کنه. یَی نفرم من.ای یَی رأیو چه تأثیری دره؟
- داره بی‌بی. داره. قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود... یه نفر و دو نفر و سه نفر و چار نفر، رو هم رفته میشه خیلی... میشه هزار نفر. میشه یه میلیون نفر...
- نِیّااااااممم. آسمون بیری، زمین بییِِی من نِیام...
- ینی نمیاین بی‌بی؟
- نوچ. نیاااااممم.
- مطمئنی بی‌بی؟
- هاااااا.
- ینی نظرتون عوض نمیشه؟
- نیشه.
- حتمن؟
- ها... هاااااا. هاااااا...
- باشه بی‌بی جان. پس اگر اینطوریه من برم دنبال مش موسی، چون گفته بیاین با هم بریم... منتظره بنده خدا...
- هااااااا؟
- میگم برم دنبال مش موسی. بریم ما رأی بدیم دیگه. شمام که نمیای...
- با کی؟ مش موسی؟
- آره دیگه؟
- ماخا بیا ینی اوَم؟
- آره بی‌بی. چرا نیاد؟ بنده خدا کلی تأکیدم کرد که بریم رأی بدیم.
کیفم را برداشتم.
- من برم دیگه. شمام که نمیای.
- ووووی خاک عالم میه میشه نیام دختر؟ پوشو، پوشو... نَیام خو دیَم دودُش تو چیش خودمون میره. دروغ میگم؟
