تعداد بازدید: ۵۵
کد خبر: ۲۰۵۴۳
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۰ - 2024 29 June
ماجراهای تبعه موجاز
نویسنده : نجیب

بالاخره یَک امیدواری در این وَلایت پَیدا کردم تا بَتوانم شاد باشم. مَی‌پرسید چَطور مَی‌توان در این اَوضاع وَلایت شاد بود؟ گفتَه مَی‌کونم:

در یَک گروه واتس‌آپی خواندَه کردم با خوردن برخی خوراکی‌ها مَی‌توانم شاد باشم و شادی از سر و رویم بَبارد...

درست است که اینجا غم و اندوه زیاده کرده و از توان دوا و داکتِر هم گوذشته است؛ اما هر چَه باشد، خوراکی بهتر از این دوا‌های ضد ناخوشی و خواب‌آور است که توان کندَه‌کاری را از من گرفته مَی‌کوند.

در موبایل نوشته کرده بود خوراکی‌هایی مَثال ماهی سالیمون، گردو و پیسته و بادام، زعفیران، شکلات تلخ، عسل،  رَوغن زَیتون، مَوز، نارگیل و آناناس، جَگر و... بَخورید تا شاد باشید.

این نوسخه را روی کاغذی نوشته کردم و یَک روز بعد از کندَه‌کاری راهی بازار شدم.

بَگویم خدا چَه بر سر کسی که این را نوشته کرده نیاورد...

الآن سه روز و سه شب است که در بخش سی‌سی‌یو شفاخانَه نَی‌ریز بستری هستم و بَ جز افسردگی، دوچار حملَه قلبی هم شده‌ام. نَدانم چَرا خودم بَ ذهنم نَرسید که اگر کسی توان خرید این چیز‌ها را داشتَه باشد، چَه دلیلی دارد عصبی و افسرده باشد؟ حالا مَی‌فهمم چَرا اربابان این وَلایت این قدر عصبی و ناخوش‌اند و با مردم چنین مَی‌کونند. حتماً آن‌ها هم مَثال رعیت جماعت زیندَگانی مَی‌کونند دیگر.

اما از میان همَه خوردنی‌های شادی‌آوری که نوشته کرده بود، تنها توان خریده کردن یک چیز را دارم؛ فلفل قیرمز و حبوبات.

همین فردا که مورخص شدم، خریدَه مَی‌کونم و نَظاره کونید چقدر توند و تیز مَی‌شوم...

اصلاً چند کیلو خریدَه مَی‌کونم و میان مردمان وُلسوالی پخش مَی‌کونم؛ خودَتان خواستَه‌اید...  

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها