از در که وارد شدیم بی‌بی گفت:
- وووووی، ووووی یا ابوالفضل... اینجا بهشته؟
- بهشت؟ بهشت کجا بوده؟ خونه‌ی زینت خانومه دیگه بی‌بی.
لم داد روی مبل...
- نپه بری چه ایطو خُنکه؟ خونه‌ی ما خو ایطو نی...
سر کرد توی گوشم.
- ده دفه بری‌ای اسمال گور به گور شدو گفتم کولرو رِ یَی طوری دُرُس کن که ایطو باد خُنک بزنته، می‌نی؟
آرام سرم را بردم سمتش.
-، ولی بی‌بی این که باد کولر نیس، باد اسپیلته!
- باد چی‌چی؟
- اسپیلت بی‌بی. اسپیلت...
- چی‌چی هه اسمیلت؟
- اسمیلت نه بی‌بی، اسپیلت، کولر گازی.
- حالا هر چی. هی امشو می‌ریم یکی می‌سونیم...
- باشه بی‌بی... حالا رفتیم خونه در موردش حرف می‌زنیم.
***
هنوز درست و حسابی به خانه برنگشته بودیم که بی‌بی گفت:
- خو، حالا چنن؟
- چی بی‌بی؟
- هی اسمیلت دیه.
- اسپیلت بی‌بی. بعدم قیمتاشون متفاوته دیگه. فک کنم از هفده هجده میلیون تومن باشه تا سی چهل میلیون دیگه...
- چن؟
- گفتم که بی‌بی. از هفده هجده تومن هس تا بیس سی میلیون...
- یا امااااام غریب... تا هی ده دوازه سال پیش با سی‌چل ملیون یی خونه‌ی میشد بسونیه!
- بله بی‌بی...، اما گذشت... بعدشم من میگم بی‌خیال شین. سر می‌کنیم با همین کولر. بدم نیس.
- باشهههه! ینی خون زینتو اَ خون من رنگین‌تره؟! او می‌تونه باخابه زیر اسمیلت من نیتونم؟
- الله اکبر بی‌بی!
- مرضضضض، پوشو، پا بوشو بیریم بازار بینیم چنی‌ان، چیطو میشه بسونیم...
****
بی‌بی گفت:
- درجه‌شه زیاد کن گلااااب...
- وا! خوبه بی‌بی، یخ می‌کنینا!
- پتو را کشید رویش...
- اصن می‌فمی چی‌چیه گلاب؟ باحالیش ایه که شعله‌شه زیاد کنی و بیری زیر پتو!
- وا! شعله چیه بی‌بی؟ درجه! بعدم چه کاریه آخه؟ اینقد برق مصرف کردن...
- شد من یی کاری کنم تو اقد حرف مفت نزنی، هو دفه‌ی اول بیگی چشم بی‌بی؟
- چشمممم بی‌بی‌ی‌ی‌ی.
****
بی بی قبض برق را داد دستم...
- وووی روم سیا ننه!ای نوشته چن؟ سی تومن یا سیصد تومن؟ بشمار بین چن تا صفر دره... خاک عالم شد تو سرُم... نوشته سیصد تومن؟ میه چه خوره؟
قبض را گرفتم دستم...
- سه میلیون بی‌بی...
بی‌بی دو زانو نشست روی زمین...
- یا پیغمبرررر، چنننن؟
سه ملیون تومن بی‌بی... این کولر گازیا مصرف برقشون خیلی زیاده، خصوصاً شما که اونو میذاشتین درجه‌ی آخر و بیس و چار ساعته روشن بود...
-ای خداااااا، تلافی هرچی خُنکی کشیدم در اُمد... بلال شدم. بلالللللل!
