به میان مردم رفتیم تا نظرشان را در این باره جویا شویم:
شب دیر میخوابند و صبحها هر وقت بیدار شدند
زهرا ولیزاده ۳۴ ساله، یک فرزند پسر کلاس دومی دارد.
او معتقد است: اوقات فراغت برای روحیه کودکان مفید است چرا که بچهها بدون دغدغه و ترس از مدرسه، شب تا هر ساعتی که دوست دارند بیدار میمانند و صبح هم با آرامش بیدار میشوند. من این انرژی پسرم را که میبینم به نظرم مناسب کلاس فوتبال است و، چون خودش هم پیشقدم شده هفتهای سه جلسه و در واقع ۴ تا ۵ ساعت وقتش را صرف کلاس میکند، همین چند ساعت ۳ روزش را درگیر میکند و حس میکنم از نان شب برایش واجبتر است چرا که با ورزش انرژیاش تخلیه میشود.
عاشق تابستان و کلاسهایش
امیرعلی ۱۱ ساله عاشق تابستان است و کلاسهایش.
میگوید: «نه معلمی گیر میدهد و نه رفتن و نرفتنش دردسر است. خودم دوست دارم کلاس شنا، رباتیک و فن بیان بروم؛ اما مادرم اجازه نمیدهد میگوید بین دو کلاس شنا و رباتیک یکی را باید انتخاب کنی، چون هزینه یکی را میتوانم بدهم ولی من دوست دارم هر سه کلاس را شرکت کنم.»
نمیتوانم شرایط بهتری برایشان فراهم کنم
کارگر است میگوید: «هر دو دخترم مدرسهای هستند و اوقات بیکاریشان یا تلویزیون میبینند، یا با گوشی بازی میکنند، به نظر من تابستان باید بچهها را سفر برد، ولی متأسفانه آنقدر همهچیز گران شده که حتی جرئت نداریم، به آن فکر کنیم. خودشان امسال برنامهریزی کردهاند کلاس شنا بروند، ولی شهریهها زیاد بود و از عهدهاش برنمیآیم ولی چارهای نیست باید بفرستمشان کلاس. گناه دارند! خواستههایشان باید برآورده شود. با وجودی که روزها کارگری میکنم و شبها مسافرکشی «نترو» را دارم باز هم نمیتوانم شرایط بهتری برایشان فراهم کنم.»
اعظم مرادی دو پسر ۱۲ و ۱۶ ساله دارد، میگوید: «کاش مسئولیتی در این شهر داشتم مکان دولتی با هزینه کمتر از باشگاههای خصوصی برای بازیها و ورزشهای مختلف داشته باشند تا خانوادهها با خیال راحت بتوانند فرزندشان را بفرستند و در ادامه خودشان با توجه به علائق و استعدادشان کلاسی را که دوست دارند، انتخاب کنند.
بچههای نیریز استعدادهایی دارند که شکوفا نمیشود، چون یا استعدادشان را کشف نکردهاند یا توان پرداخت شهریه هرساله بابت شناخت استعداد خود را ندارند و این باعث سرخوردگی آنها میشود.
من دوست دارم پسرانم به دنبال آموزش زبان انگلیسی باشند، اما خودشان دنبال کاراته هستند من هم دخالتی نمیکنم.»
اعتماد به نفس پایین با بیمسئولیتی پدر
مریم. دختر ۱۴ ساله و پسر ۷ ساله دارد؛ از بیمسئولیتی پدر بچهها گلایه دارد، میگوید: «همسرم معتقد است همین که مدرسه میروند برایشان کافی است. دخترم تا همین چند سال پیش نمره اول کلاس بود، اما الان دو سه سالی میشود نه از خانه بیرون میرود نه درس و اوقات فراغت برایش مهم است.
پسرم فوتبال و شنا را دوست دارد، اما توانایی پرداخت کلاس شنا را نداریم. تمام تلاشم این است که به کلاس فوتبال بفرستمش؛ چون خودش علاقهمند است. من اگر مربی ورزش بودم وقتی مادری یا فرزندی را میدیدم که مشکل مالی دارد با هزینه کمتر فرزند او را در کنار دیگر فرزندان قبول میکردم.»
هزینه بالای کلاسها
دو فرزند میثم غفاری به کلاسهای تابستانی علاقه دارند و در کلاس تقویتی زبان شرکت میکنند، او نیز معتقد است هزینه کلاسها زیاد است و مسئولین باید با کمک آموزشگاهها، برای مشارکت بیشتر بچهها مخصوصاً برای خانوادههای دو فرزندی و بالاتر که در کلاسها شرکت میکنند هزینهها را نیمبها کنند.
میخواهد والیبال بازی کند، اما به خاطر شهریه، نمیتواند
آقای ف. کارمند است میگوید مادرشان مسئول برنامهریزیهای کلاس تابستانیاشان را بر عهده دارد. کلاسهای هنری و ورزشی میروند. اما شهریهها واقعاً بالا است. من همین ماه، یک میلیون بابت کلاس والیبال همسر و دخترم پرداخت کردم برای سه روز در هفته.
هدفم بیارزش کردن کار و حرفه مربی نیست. اما شما برآورد کن دختری همسن دختر من که ۱۲ سال سن دارد و از خانوادهای با درآمد پایین است، میخواهد والیبال بازی کند، اما به خاطر شهریه، نمیتواند.
کاش مربیان ورزشی مدارس متوسطه اول و دوم خودشان کلاس ورزش را به صورت دولتی در مدارس با هزینه خیلی کمتری برگزار میکردند. چه ایرادی دارد هفتهای ۶ ساعت صرف پیشرفت بچهها کنند؟!»
۱۰ ساعت بازی با گوشی
زهرا. ش ۱۵ ساله میگوید: «۱۰ ساعت وقتم را با گوشی میگذرانم و بیشتر فیلم میبینم، اگر پول داشتم کلاسهای موسیقی شرکت میکردم، اما الان هفتهای سه تا دوساعت کلاس جبرانی ریاضی میروم. در فضای مجازی روبیکا هستم که هزینه اینترنت هم ندهم. در گروههای مجازی با اسم مستعار بزرگترین سرگرمی من شده. در شهری که حتی یک سینما هم ندارد.»
انتخاب کلاس به سلیقه خود فرزند
مدیریت زمان برای زهرا رحیمی ۳۵ ساله مهم است چه کلاس آموزشی باشد، چه هنری و چه ورزشی. یک دختر ۷ ساله دارد، میگوید: «فرزندان بزرگترین سرمایه زندگی ما هستند باید با توجه به استعداد و علاقه خودشان پیش برویم نه کمبودهای خودمان. من خودم دوست دارم او را به کلاس کاراته بفرستم، اما دختر من عاشق نقاشی و کار با گواش است و از ورزش استقبالی نمیکند. من تا هر زمان که بخواهد و دوست داشته باشد او را به کلاس نقاشی میفرستم تا بزرگتر شود و خودش تصمیم بگیرد. الان دو روز در هفته به کلاس میرود، اما در طول روز ساعتها برای نقاشی وقت میگذارد.»
اوضاع اقتصادی بزرگترین فاجعه
علی آقا اوضاع اقتصادی را بزرگترین فاجعه میداند و میگوید: پسر ۹ ساله و دختر ۶ ساله دارم پسرم در درس ریاضی مشکل دارد و کلاس ریاضی ثبتنام کرده است. دخترم ثبتنام مدرسه، پول لباس فرم، سرویس مدرسه، عکس آتلیه، جشن و هزار خرجی که پیشبینی نمیکنی و... متأسفانه تجملات و چشمهمچشمیها زیاد شده. بچهها باهوش هستند وقتی میبینند پولی در بساط نیست حرفی نمیزنند. من دو سال است به پسرم قول دادم که برایش دوچرخه بخرم، اما واقعاً نمیتوانم. کلاس بوکس هم دوست دارد، اما وقتی هزینه تاکسی و رفت و آمدش را حساب میکنم، چون از پس آن برنمیآیم بیخیالش میشوم.»
کلاسهای تابستانی غنیمت هستند.
اما مرضیه میگوید: «فقط کلاس! حالا فرقی نمیکند آموزشی، هنری، ورزشی! باید تمام اوقات فراغت بچهها را پر کرد تا خسته شوند. پسرم ۱۱ سالش است از در و دیوار بالا میرود و مرتب خواهر ۴ سالهاش را اذیت میکند خوشش میآید جیغ او را در بیاورد. من کلاسهای جور واجور، آن هم بدون نظر خودش ثبتنام کردهام. کلاس قرآن که هزینهای ندارد، عصرها فوتبال و کلاس زبان، شبها هم تنیس؛ روزهای جمعه هم گیمنت میرود. این کلاسهای تابستانی غنیمت است برای مادران.»
هیچوقت سه ماه تابستان را تعطیل نمیکردم
مرضیه خانم خوشحال است که تمام وقت پسرش درگیر کلاس است هرچند خودش سرویس ایاب و ذهاب او است و برایش وقتگیر، اما همین که با پرکردن وقت فراغت پسرش در خانه آرامش است، حس خوبی دارد.»
در قدیم بچهها در تابستان شغل خود را انتخاب میکردند
علی حسینی ۶۱ ساله میگوید: «برعکس الان، قدیم تابستان بهترین فصل برای خانوادهها بود فرزندانشان در فصل تابستان کنار پدر اوقات فراغتشان طی میشد. مغازهداری میکردند، کشاورزی، دامداری و از همان موقع شغل خود را انتخاب میکردند.»
رشتههای فنی خیلی خوب هستند
طیبه عادلیان خودش معلم است و دخترش دیپلم خیاطی را گرفته و میگوید: «رشتههای فنی خیلی خوب هستند، هم آموزش میبینند هم در تمام فصول سال وقت فراغتشان پر است. من در نیریز در زمینه کلاسهای آموزشی، ورزشی و حتی فنی کمبودی حس نمیکنم. فقط لازم است که مسئولان از خانوادهها بیشتر حمایت کنند و بچهها نیز به پشتوانه آنها پیشرفت کنند.»
کلاسهایی که در روستا برگزار نمیشود
فاطمه و فریماه صمیمیپور دو خواهر هستند که کلاس نقاشی و کاراته ثبتنام کردهاند و میگویند: «هفتهای ۴ روز به کلاس ورزشی و نقاشی میرویم. همه کلاسی در نیریز برگزار میشود و کمبودی نیست.»
مادر امیرعلی زارع میگوید: «جعفرآباد زندگی میکنیم کلاسی جز کلاسهای تقویتی برگزار نمیشود. پسرم ۸ سال دارد و کلاسهای فارسی و زبان شرکت میکند، نقاشی را هم خیلی دوست دارد که متأسفانه برگزار نمیشود. پیشنهادم به مسئولان این است به روستاها هم توجه بیشتری کنند تا کودکان روستایی نیز بتوانند تابستان مفیدی داشته باشند.»
مکانی برای کشف استعدادها
حسین قرایی دو فرزند ۱۲ و ۷ ساله دارد معتقد است بچهها باید هم در کلاسهای آموزشی شرکت کنند هم ورزشی. دخترش نقاشی و کاراته میرود و پسرش فوتبال و زبان. میگوید: «شخصی که مسئول است، مسئولیت دارد مثلاً باید مکانی راهاندازی کند تا استعداد بچهها شناسایی شود و اجباری باشد که خانوادهها استعداد فرزند خود را شناسایی کنند، بعد در مورد کلاسها تصمیم بگیرند.»
برای آموزش تیراندازی به استهبان میروم
خانم ح. هاشمی یک فرزند پسر ۱۳ ساله و دختر ۶ ساله دارد میگوید: «به عنوان یک مادر اعتقاد دارم تا قبل از هجدهسالگی هر بچه باید یک زبان خارجی، یک مهارت و یک ورزش را به صورت حرفهای بلد شود. برای مثال الان پسر من شطرنج و تیراندازی را در سطح عالی کار میکند، ولی هدفش فوتبال است که دیر فهمیدیم. متأسفانه در نیریز استعدادیابیها خوب انجام نمیشود.»
او همچنین از نبود کلاس تیراندازی در نیریز گلایه دارد و به دلیل علاقه فرزندش به این رشته مجبور است برای آموزش به استهبان برود.»
نیریز نیازمند کارگاههای فنی است
عصمت. ک مادر سه فرزند است که تصمیم دارد پسران ۱۵، ۱۲ و ۶ ساله خود را در کلاسهای ورزشی، هنری و قرآن شرکت دهد، میگوید: «من اگر مسئولی بودم در نیریز کارگاههای کوچک مثل تعمیر دوچرخه، تعمیرات ساده موتور، تعمیر وسایل برقی ساده، را در نیریز برگزار میکردم، چون پسرها از یک سنی به بعد معمولاً به کارهای فنی بیشتر علاقه دارند و در نیریز جایی نیست که بتوانند هم آموزش ببینند هم تمرین کنند. کلاسهای فنی حرفهای هم خیلی کوتاه و کلی است، ولی بودن یک کارگاه کوچک با چند مربی که هر مربی دو سه نفررا آموزش دهند و به صورت عملی کار انجام دهند، سفارش تعمیر بگیرند و زیر نظر مربی انجام دهند بنظرم جالب است و کاربردی.»
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید