هنوز درست و حسابی سلام نکرده بودم که بیبی گفت:
- خَوَر مرگُت معلومه کجا هسی؟
- رفته بودیم با زری خرید، بهتون گفتم که بیبی.
- ماخام صد سال سیا نری خرید. بیا بیشین اینجو.
- چیکارم دارین بیبی، لباسامو عوض کنم میام چشم.
- لازم نکرده، گفتم بیا بیشین اینجوووو.
- چشم بیبی، گفتم که میام، دستامو بشورم حداقل...
- قلم شه او دسات به حق علی. دختر میگم بیا بیشین اینجو کارُت درم.
نشستم کنارش...
- جانم بیبی؟ چیکارم دارین؟
گوشیاش را داد دستم.
- بیگیر.
- گوشی را گرفتم.
- بین چشه؟
- چیش چشه بیبی؟
- نه ایسنتا واز میکنه، نه سایپا، نه اِیتا، نه بله، نه خیر، نه هیچ کوفت و زرمار دیه.
نگاهی به گوشیاش انداختم.
- بستهتون تموم شده بیبی.
- بَسَم؟ بسه چیچی؟
- بسته اینترنتیتون بیبی دیگه. همین ده روز پیش براتون ده گیگ اینترنت گرفتم، تمومش کردین؟
- واویلا! تموم شد؟
من خو کاریش نکردم.
جون خودُت، جون چشُت، کور بیشی اگه دروغ بگم گلاب، فقط اَ تُرُشییِی که دُرس کردودم عسک گرفتم گذوشتم تو هی گروها.
تازه داشتم مشتری جم میکردم. حالا بری چه بهای زودی تموم شده؟
- اینترنت گرون شده بیبی.
- گیرون شده؟
- بله...
- اَی خدا وروشون دره، دیه چی هه که گیرون نشه؟
یَی روز گوشت گیرون میشه، یَی روز کفسول گیرون میشه، یَی روز مرغ گیرون میشه، یَی روز اینترنت گیرون میشه.
میترسم طوری بشه نفسم بکشیم بِخیم پول بیدیم.
- الان چیکار میکنی بیبی؟
- گِل میگیرم سرُم...
- اینترنت رو میگم بیبی.
میخواین بسته جدید بخرین یا نه؟
- دختر میه میتونم نسونم؟
حالا چِت کردن با بقیه هیچی، ترشی لیته رِختم، چه ترشی، عسک گرفتم بفرسم بری بقیه...
گوشی را داد دستم.
- بیا. شیش گیگ بسون، ولی خدا کنه اَ گُلوشون پویین نره!