زین قند پارسی
اعجاب آور = شگفتانگیز، شگفتآور
اِعجاب انگیز = شگفتانگیز
اُعجوبه = شگفتی، پدیده
اعدام کردن = به نیست کردن؛ دار زدن، به دار آویختن
اعزام کردن = فرستادن، روانه کردن، گسیل کردن
اِعسار = ورشکستگی، بیچارگی، بدبختی
اَعصاب = (جِ عصب) پی ها؛ روان
اَعصار = (جِ عصر) روزگاران، دورهها، دورانها
اَعضا = (جِ عضو) اندامها؛ هموندها؛ کارمندان، کارکنان
اَعضا و جوارح = اندامها
اعضای شورا = هموندان رایزنی
اَعقاب = پدران، نیاکان، پیشینیان
اَعلا = برتر؛ تک
اِعلام = آگاه کردن، به آگاهی رساندن، آشکار گفتن
اعلان = آگهی
اعمّ از = دربرگیرنده، دربردارنده، فراگیرنده، فراگیر، بزرگتر از
اَعمال = کارها، کردار، کردهها، کنشها
اِعمال = بهکارگیری، به کار بستن، کاربست
اِعمال حاکمیت = فرمانروایی
اِعمال سلیقه = بهکارگیری پسند
اِعمال قدرت = بهکارگیری زور، زورگویی
نظر شما