اظهار عجز کرد = ناتوانی خود را به زبان آورد، خود را ناتوان نمایاند
ظهار فضل کردن = خودنمایی کردن، خود نمودن
اظهار نظر کرد = اندیشهاش را به زبان آورد، دیدگاه خود را در میان نهاد، اظهارنامه = خودگواهی، خودگزاری، گزارش
اعاده حیثیت کردن از خود = بازیابی آبرو، بازیافتن آبروی از دست رفته
اعانه = دستگیری، همیاری
اعانه جمع کردن = همیاری گردآوردن
اعتبار = ارزش، پشتوانه، ارج، آبرو، جایگاه، نام، پذیرفتگی، شناختگی، استواری؛ تنخواه، سرمایه، مایه
اعتباربخشیدن = ارزش دادن
اعتبارنامه = استوارنامه
اعتراض = گلهمندی، گلایه، خردهگیری، نکتهگیری، واخواهی، پرخاش، خروش، واخواست، واخواهی
اعتصاب = دست از کار کشیدن، ایست کاری
اعتقاد = باور، پایبندی، گرایش
اعتلا = پیشرفت، بالندگی، بهبود، برتری
اعتماد = باور، پشتگرمی، دلگرمی
اعتماد متقابل = باور دوسویه، همباوری
اعتنا نکردن = رویگردانی، روی نکردن
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید