زین قند پارسی
اَشیا = چیزها (جِ شیء)
اصابت = برخورد
اصالت = ریشهداری، باخانوادگی، نژادگی
اصحاب = یاران، همنشینان، دوستان، همراهان، همدلان، (جِ صاحب)
اصرار = پافشاری
اصطکاک = سایش، ساییدگی، ساییدن
اصطلاح = زبانزد؛ کلیدواژه
اصغر = کوچکتر
اصفهان = اصفاهان = سپاهان
اصل = پایه، ریشه، بنیاد، بیخ، بن؛ نژاد، تبار، گوهر
اصله = بن، ریشه، یک نهال، یک درخت (یکای شمارش درخت)
اصلاح کردن = بازنگری کردن، درست کردن، بهسازی، بهینهسازی، بازنگریستن؛ پیرایش کردن، پیراستن
نظر شما