زین قند پارسی
از عمد = آگاهانه، به دلخواه، خودخواسته، بهخواست خود
از عهده کاری برآمدن = از پس کاری برآمدن، توان به پایان رساندن کاری را داشتن
از قِبَلِ = از نزدِ، از پیشِ
از قبیلِ = مانند
از قدیم = از گذشته، از دیر باز
از قصد = آگاهانه، به دلخواه، خودخواسته، بهخواست خود
از قضا = از پیشامد روزگار
از قلم افتادن = فراموش شدن
از قلم انداختن = فراموش کردن، از یاد بردن
از لحاظ = از دیدگاه، از دید، از نگاه
ازاله = از میان بردن
ازدواج = همسرگیری، زناشویی
اسائه ادب = گستاخی، بیادبی، بدرفتاری، کج رفتاری
اساس = پایه، بنیاد، زیرساخت، شالوده، پی
اساساً = از ریشه، از پایه، از بن
نظر شما