/ «خلاف» را بردار، نه «مخالف» را. هر کس با شما اختلاف دارد؛ اختلاف را حل کن، نه مخالف را از پا در بیاور!
ادفع بالّتی هی احسن السّیئه (مؤمنون / ۹۶) بدی را با نیکی درمان کن، مرض را که با مرض معالجه نمیکنند. مرض را با دارو معالجه میکنند. این پیام قرآن است. فرمود: شما میدانید بدی یعنی چه، بد هم یعنی چه کسی؛ مبادا «بدی» را رها کنی، «بد» را از پا در بیاوری! با هر مخالفی سعی کن که «خلاف» را برداری، نه «مخالف» را! نه مرد بد را بردار، بدی را بردار، سعی کن خلاف نکنی.
این فکر جهانی است. مخصوص به ایران نیست. غرب هم باید بداند اگر بخواهد متمدّنان زندگی کند، باید اختلاف خود را با دیگران حل کند، نه مخالف را تحریم کند، نه مخالف را فشار بیاورد، نه مخالف را زیر پای خود لِه کند؛ شرق هم همچنین است.
/ ماری دارد میرود، کاری با کسی ندارد، در معرض خطر هم نیست؛ ظلم به این حرام است. ماری دارد میرود، تشنه هم هست، شما میخواهید یک کار خیر بکنید، خُب یک قدری آب جلویش بگذار.
/ خدای سبحان انسان را «کریم» آفرید؛ قرآن کریم همواره انسان را به کرامت و حیا دعوت کرده است. در فرهنگ قرآن کریم، مسئله تنبیه آخرین مرحله است، آن هم به شرطی که تربیت و تأدیب اثر نکند؛ لذا مهم است که انسان با ایمان به این اصل که خداوند همواره ناظر ماست، خود را اصلاح نماید.
/ خدای سبحان مردم را کریم آفرید؛ و لقد کرّمنا بنی آدم. به تحقیق فرزندان آدم را گرامی داشتیم (اسرا/70). روی این اصل، کشور را کمیته امدادی اداره کردن بر خلاف فرهنگ خلقت است. خداوند انسان را با «کرامت» خلق کرد و دستور داد «کرامت انسان» محفوظ باشد. به دلیل همین تأکید، «مزدوری» در اسلام نهی شده است.
سفارش اسلام این است که شما باید کنار سفره خود بنشینید. پیامبر(ص) دست کارگری را که برای خود کار میکرد، بوسید نه فردی که برای دیگری کار میکند.
/ این نیش زدنها، آبرو بردنها، زخمزبان زدنها به صورت یک تیغ در میآید، که فرمود: لیس لهم طعام الّا من ضریع. غذایی جز از ضَریع [= خار خشک تلخ و بدبو] ندارند؛ (غاشیه/6)
فرمود: اینها در دنیا که بودند، مرتب با آبروی مردم کار داشتند، نیش میزدند، افراد را آزار میکردند؛ همان نیش زدنها به صورت «ضریع»، یعنی بوته پر تیغ در می آید.
/ ما در نیایشها میگوییم: و الحقنی بالصّالحین، پروردگارا مرا به صالحان ملحق فرماى (شعراء/83) ولی امیرِ ما علیبنابیطالب (سلام خدا بر او باد) فرمود: اگر میخواهی این دعایت که گفتی (و الحقنی بالصّالحین) مستجاب شود، «تخفّفوا تلحقوا»، سبکبار شو تا به صالحین ملحق شوی.
/ از نظر فلسفه و کلام، اصول اعتقادی اصل اوّل است؛ امّا از نظر جامعهشناسی، اقتصاد حرف اوّل را میزند.
در اسلام، از «مال» به ستون فقرات یک ملّت تعبیر شده؛ چرا که گاهی مشکلات اقتصادی باعث میشود حتّی یک حکومت بزرگ سقوط کند. در بیان قرآن کریم، مال عامل قیام یک ملّت است. اگر ملّت بخواهد بایستد باید جیبش پُر باشد. فقیر به معنای ندار نیست، بلکه کسی است که ستون فقراتش شکسته است. کسی که ستون فقراتش شکسته است، حرف شنوی از حکومت ندارد.
/ کارمندی که رشوه بگیرد وقتی به مقام بالاتری برسد اختلاس می کند! معنایی ندارد ادارات دولتی برای راه انداختن کار مردم پول بگیرند، این کار وظیفه آنهاست.
خیلی بدیهی است که در کشور نباید اختلاس و حقوقهای نجومی باشد. فهم این مسئله نیاز به سواد خاصی ندارد. در کشور بودجههای فراوانی هست، اما اختلاس هم فراوان است! اختلاسها توسط کسانی انجام میشود که پیچ و خمهای قانونی را بلدند و میدانند باید با چه کسانی همکاری کنند تا به مقصودشان برسند! باید قوانین اصلاح و جلوی این افراد گرفته شود!
برخی از کشورهای اروپایی به اندازه یک استان ما هم نیستند اما با گل فروشی اقتصاد خود را اداره میکنند. اما کشور ما با داشتن این همه امکانات از قبیل نفت و معادن، «بیعرضگی برخی مدیران» جلوی پیشرفت آن را گرفته است.
️ برخی از کسانی که این روزها در خیابان شیشه میشکنند، شاید به خاطر مشکلات اقتصادی قبلاً شیشه خانه خود را شکسته باشند، این وظیفه مسئولین است که برای حل مشکلات اقتصادی کشور و جوانان چاره اندیشی کنند!
ما قبلاً هم گفتیم که پول یارانه باید خرج کارخانهها و تولید شود تا اقتصاد کشور رونق بگیرد. قرار نیست فقط شکم مردم سیر شود، بلکه باید زندگی عزتمندانهای هم داشته باشند!