۱. برخلاف رأی متینِ بیهقی بزرگ، اینکه میگوید: «هیچ کتاب نیست که به یک بار خواندن نیرزد»، بسیار کم کتاب میتوان یافت که به یک بار خواندن در این عمرِ بیبازگشت بیرزد.
۲. اگر کتابی، گلوگیر و فطیر و ناخوشخوان از آب درآمد، هیچ احساس گناه نکنید و سریعاً کنارش بگذارید؛ زیرا بهاندازهٔ چند برابرِ فرصت و عمر ما، کتاب خوشخوان هست. بهجای آنکه بگویید: «نتوانستم این کتاب را بخوانم»، بگویید: «این کتاب نتوانست خوانده شود.»
۳. قُدما با ۱۰۰ تا ۲۰۰ کتاب که با حضورقلب و بهتلقین و تکرار میخواندند، دانشمند واقعی میشدند؛ اما هرچه بیشتر میخوانیم، فقط به اِمتلاءِ ذهن و تُخَمهٔ اطلاعات (overcognition) دچار میشویم. چارهاش این است که بعضی کتابهای مهم، مثل رباعیات خیام، شاهنامه، کیمیای سعادت، تاریخ بیهقی، شعر سعدی و مولانا و حافظ و نثر بزرگان دیگر را، بهجای خواندن کتابهای متعدد، بازخوانی کنیم تا مانند قُدما به روغن بنشینیم و مثل شمعِ درروغننشسته، روشنیبخش دلها و محفلها باشیم.
آری. بازخوانی بهتر از بسیارخوانی است.
* اِمتلاء: پر شدن - تُخَمه: بدگوارشی.
از: کانال ویراستاران به نقل از: کتاب کژتابیهای ذهن و زبان، ص۱۵۳.