تعداد بازدید: ۷۱۷
کد خبر: ۱۳۸۱۸
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۳:۵۱ - 2022 18 June
مردم و مشاور می‌گویند:
باید حرف زد،‌ چشم در چشم. نباید اجازه داد حرفها بماند و عقده شود و بغضی سر راه گلویت را ببند. باید حرفها زده شود تا سوءتفاهمی پیش نیاید و زودتر مشکلات حل شود. 
خبرنگار: سمیه نظری

چند وقت پیش مطلبی خواندم؛ در یکی از خبرها آمده بود که یک خانواده‌ سالم باید روزانه ۱۵۰۰ کلمه با یکدیگر صحبت کنند. پس می‌‌توان گفت، گفتگو کردن هنر و مهارتی است که باید آموخته شود و شاخص سلامتی یک رابطه، نحوه‌ صحبت کردن افراد با یکدیگر است.

پیرامون مسئله اهمیت گفتگوی زن و شوهر، بر آن شدیم که نظر مردم کوچه و بازار نی‌ریز را در همین راستا بدانیم:

ذات زن دنبال عشق و پیوند عاطفی است 
آقای معلم که در یکی از خیابانهای نی‌ریز در حال خرید است، تمایلی به معرفی کردن خود ندارد. ‌می‌گوید: «زنها از لحاظ روحی و عاطفی دوست دارند مرد حالت درونی و عشق خود را بروز بدهد و دلخوش به همین هستند. چون ذات زن دنبال عشق و پیوند عاطفی است و با بیان آن، آرام می‌شود. اما مردها کلی‌نگر هستند و همین تفاوت فردی منجر به اختلاف و درک نکردن متقابل می‌شود. خانواده‌ای موفق است که به این تفاوتها احترام بگذارد و با شناختی که از طرف مقابل دارد، زمان و موضوع گفتگو را با شرایط بسنجد.»

باید موقعیت شناس باشی
طیبه تاتی مغازه‌دار است و 45 سال سن دارد. می‌گوید: «اگر حرف نزنم دیوانه می‌شوم. باید روزی یک‌ساعت هم که شده با همسرم حرف بزنم و خوشحالم که آدم فهمیده‌ای است. ‌وقتی می‌گویم می‌خواهم حرف بزنم، شرایطم را درک می‌کند و برایم وقت می‌گذارد؛ ‌چون می‌داند با حرف‌ زدن آرام می‌شوم.»

ادامه می‌دهد: «کاش همه اهل حرف زدن باشند؛ چه مرد و چه زن. ما بیشتر حرفهایمان در مورد بچه‌ها و‌ آینده آنها است؛ خودمان که دیگر حرفی نداریم. هر وقت که به بن‌بست می‌خورم یا از پس خواسته‌های بچه‌ها برنمی‌آیم، ‌سعی می‌کنم‌ خودم خونسرد باشم تا شوهرم از سرکار بیاید، برایش چای یا میوه‌ای بیارم، خستگی بگذارد و بعد شروع می‌کنم به حرف زدن. اگر به حرفهایم با دقت گوش داد،‌ می‌دانم الان وقت حرف زدن است. اما ‌اگر دیدم حوصله ندارد، می‌گذارم برای یک وقت دیگر. برای حرف‌زدن باید دنبال موقعیت باشی؛ وگرنه هر زمانی نمی‌شود حرف زد و توقع نتیجه مطلوب داشت.»

گوش شنوا نیست!
ز . ش 41 ساله و کارمند است.‌ می‌گوید: «از همان اول اهل حرف‌زدن نبود و من هم تلاشی نکردم. چون هدفهایم برایم اولویت داشت تا حرف‌زدن و راهنمایی‌های او و هیچ راهی را برای به حرف کشیدنش امتحان نکردم. الان نزدیک 11 سال از زندگی مشترکمان می‌گذرد. من بیشتر حرفهایم را با دوستان و خانواده‌ام می‌زنم. با همسرم یا حرف نمی‌زنم یا اگر هم شروع به حرف زدن کنیم، به دعوا و ناسزا کشیده می‌شود. پس ترجیح می‌دهم اصلاً دنبال حرف زدن با او نباشم. جز خرید شیرخشک و یا وسایل مورد نیاز خانه، حرفی برای گفتن نداریم.»

سکوت مرد خطرناک است
علی زردشت 64 ساله و افسر ارشد بازنشسته ارتش است. می‌گوید: «زن‌ها بیشتر از مردان حرف می‌زنند. اگر بین زن و مرد یک صحبتی می‌شود، این گفتگو برای مرد تمام است و بعد از آن تمرکزش روی کار دیگری است؛ اما زن تا مدتی بعد، هنوز در فکر آن بحث است و دوباره تکرار می‌کند.»

ادامه می‌دهد:‌ «بیشتر حرف‌زدن ما درباره زندگی بچه‌ها و خرید وسایل منزل است و وقتی هم حرف می‌زنیم، بیشتر دوستانه است. با حرف زدن، راحت‌تر آن مسئله و یا فکری که درگیر آن هستیم، از ذهنمان پاک می‌شود.»

زردشت می‌گوید: «مردها وقتی حرف نمی‌زنند، ‌موقعیت خطرناک می‌شود. زن باید مرد را درک کند و بداند کی حرف بزند؛ ‌زمانی که مرد خسته نباشد و حوصله داشته باشد، نه وقتی که تازه از سرکار آمده و او بخواهد مو به مو همه چیز را تعریف کند. آن زمان است که مرد سکوت می‌کند و این سکوت خطرناک است. نه تنها زن به نتیجه‌ای نمی‌رسد، بلکه اعصاب خود و مردش را بیشتر خُرد می‌کند.»

حرفهایمان از خاطرات گذشته است
«زن‌ها حرف نزنند؟ اصلاً چنین چیزی امکان ندارد.»

این جمله را بشیر نیک‌سرشت می‌گوید و ادامه می‌دهد:‌‌ «من که بازنشسته‌ام و همیشه خانه هستم و از هر موقعیتی برای حرف‌زدن استفاده می‌کنم. شبانه‌روز با هم هستیم؛‌ چه در خانه و‌ چه در خیابان، در مورد هر موضوعی که فکرش را بکنید، با هم حرف می‌زنیم. خدارحمت کند، زن اولم هم که زنده بود، باوجودی که در ارتش کار می‌کردم و گرفتاری داشتم، همیشه با هم حرف می‌زدیم. حتی الان هم که به رحمت خدا رفته، شعرهای زیادی برایش سروده‌ام.»

همسرش که در کنارش است،‌ در ادامه سخنانش می‌گوید: «بیشتر حرفهایمان از خاطرات گذشته‌اش است. نیک‌سرشت آدم با منطقی است و من در کنارش احساس خوشبختی می‌کنم. »

چون حرف می‌زنیم، تعامل خوبی داریم
پریوش شفیعی 42 ساله و دارای یک فرزند است.می‌گوید: «بیشتر حرفمان در مورد کارهای روزمره است و بعضی وقتها درددل ‌کردن. ما هر دو اهل حرف زدن هستیم و به خاطر همین هم است که تعامل خوبی بینمان وجود دارد. جالب است که هر دوی ما عادت کرده‌ایم قبل از این که تصمیم قطعی برای هر کاری بگیریم، به محض این که جرقه آن کار در ذهنمان خورد، به همدیگر می‌گوییم و بعد روی آن فکر می‌کنیم و هر کسی نظرش را می‌دهد.»
از نظر خانم شفیعی، بهترین زمان برای گفتگو وقتی است که بینمان ناراحتی نباشد. ادامه می‌دهد: «مرد اگر اخلاق خوبی داشته باشد،‌ زن میدان حرف‌زدن پیدا می‌کند. بهترین کار این است که زمان حرف‌زدن جبهه نگیریم و کسی را در مشکلات مقصر ندانیم. برای فراهم کردن موقعیت، نباید اول برویم سر اصل مطلب؛ ‌اول باید از مسائل روزمره حرف زد. بعد اگر همه چیز آرام بود، از مشکلات گفت.»

هماهنگی قبل از صحبت‌کردن
زهرا پرتقالی مشاور و مدرس حوزه علمیه، بهترین وقت برای گفتگو را زمانی می‌داند که مورد توافق دو طرف باشد. ‌می‌گوید: «فراهم کردن این موقعیت باید با کسب اجازه باشد. مثلاً می‌توان گفت: «می‌خواهم در مورد مطلبی نیم ساعت حرف بزنم؛ کی فرصت داری؟» با این گفتمان، مرد زمانی را مشخص می‌کند. پس وقتی برای گفتگو می‌آید که هم انرژی دارد و هم از طرفی می‌داند که بیشتر از نیم ساعت طول نمی‌کشد و حوصله می‌کند. پس این حرف‌زدن در موقعیتی خوب و به بهترین شکل و با حوصله انجام می‌شود.»

می‌گوید: «درست است مردها به اندازه زنها اهل حرف زدن نیستند؛ اما اگر موضوعاتی رعایت شود، ‌مرد شنونده خوبی است. در صورتی که جایگاه مرد به عنوان مدیر و بزرگ خانه رعایت شود، مرد از گفتن و شنیدن خسته نمی‌شود. ما خودمان معمولاً زمانی که از کار روزانه‌ فارغ شده‌ایم، مثلاً بعد از ناهار یا شام که بچه‌ها مشغول کار خود هستند و البته گاهی هم در حضور بچه‌ها، حتماً در مورد مسائل زندگی‌ا‌مان از بچه‌ها گرفته تا مسائل و وقایعی که در روز برایمان چه در خانه و چه در جامعه پیش آمده، حرف می‌زنیم.»

از آینده خودمان و فرزندمان می‌گوییم
فاطمه محمودی 22 ساله، خانه‌دار است. می‌گوید: «شوهرم دو هفته سرکار است و دو هفته منزل.‌ دو هفته‌ای که منزل نیست، بیشتر تلفنی حرف می‌زنیم و سعی می‌کنم اگر مسئله مهمی نباشد، از مشکلات برایش نگویم. چون شغلش حساس است و نمی‌خواهم ناراحتش کنم. از طرفی حرف‌زدن باید رو در رو باشد تا بتوانی احساس طرف مقابل را ببینی. دو هفته‌ای هم که خانه است، من بیشتر در مورد آینده‌ خودمان و فرزندمان حرف می‌زنم. ‌اما او از گرانی‌ها؛ چون درگیر درست کردن خانه هستیم، بیشتر فکرش اقتصادی است.»

ادامه می‌دهد: «بهترین موقعیت برای من زمانی است که خودش حرف می‌زند. من هم در ادامه حرفهای او اول از چیزی حرف می‌زنم که او به شنیدنشان علاقه دارد. کمی از حرفهایم را می‌زنم، اگر چراغ سبزی نشان داد، همه حرفهایم را می‌زنم. اگر نه، همه آن روز اعصابم خرد است و فکرم مغشوش.»

برای رفع مشکلات، بهترین روش ‌حرف زدن است
آقا 28 ساله است.‌ نمی‌خواهد خودش را معرفی کند و می‌ترسد همکارانش برایش دست بگیرند. می‌گوید: «خوشبختانه من و همسرم هر دو کم‌حرف هستیم و حرف‌زدنمان بستگی به شیفت کاری‌ام دارد. اما اگر سرکار نباشم، تقریباً در روز 1 الی 2 ساعت حضوری حرف می‌زنیم و بیشتر حرفمان پیرامون مسائل مملکت و گرانی است که با وجود این مشکلات، چگونه می‌توانیم به اهدافی که در سر داریم برسیم.» 

معتقد است باید حرف زد.‌ می‌گوید:‌ «برای رفع مشکلات، بهترین راه‌حل گفتگو است و من به این باور رسیده‌ام که با مشورت و صحبت‌کردن می‌شود بهترین کار را انجام داد. اما بهترین زمان آن وقتی است که چه زن و چه مرد خسته جسمی و روحی نباشند. در زمان حرف زدن نباید نیش و کنایه بزنیم؛ چرا که نوک کنایه تیز است و رابطه‌ را خراب می‌کند.» 

اختلاف سلیقه‌ها می‌تواند بحث جالبی باشد
سمانه. 35 ساله می‌گوید: «هم به صورت حضوری و هم تلفنی، در مورد مسائل روزمره زندگی، مسائل خانوادگی و مواردی که برای هر دوی ما دوست داشتنی باشد حرف می‌زنیم. البته گفتگویی که در آن کشمکش نباشد و اگر تضادی است، دو نفر را در مقابل هم قرار ندهد. گفتگو در مواردی که در آنها اختلاف سلیقه است، می‌تواند جالب باشد و باعث صمیمیت بیشتر شود.»
معتقد است خانمها بیشتر صحبت می‌کنند و این مربوط به تفاوتهای فردی زن و مرد است. می‌گوید:‌ «زنها صحبت کردن را بیشتر دوست دارند و نمی‌شود گفت مردها اهل حرف زدن نیستند. اتفاقاً مردها وقتی یک نفر را خیلی دوست دارند، حالا ممکن است همسرش یا دوستش باشد یا هم‌جنس یا جنس مخالف، با آن فرد خیلی صحبت می‌کنند و از حرف‌زدن هم لذت می‌برند. بهترین زمان،‌ وقتی است که مرد یا خیلی خوشحال است یا خیلی ناراحت و یا زمانی که مشکلی پیش می‌آید.»
 *****
در ادامه، سری به مرکز مشاوره مهرآیین زدیم تا نظر کارشناس این مرکز را در مورد گفتگوی زوجین و تأثیر آن در زندگی مشترک جویا شویم.

شاهراه حل مشکلات گفتگو است
ناصر اله‌یار کارشناس ارشد مرکز مشاوره در این مورد می‌گوید: «در روانشناسی خانواده و مشاوره زوجین، اعتقاد بر این است که شاهراه حل مشکلات گفتگو است. اما در کنار گفتگو، ما نیاز به یک هم‌شنوایی داریم؛ یعنی نه تنها مهارت بیان خواسته‌های خود را داشته باشیم، بلکه شنونده خوبی نیز برای یکدیگر باشیم. چون صرف بیان، کمکی شایانی به بهبود روابط نمی‌کند. البته شاید در کوتاه مدت ما را آرام کند و در حقیقت مُسکن باشد، اما در واقع یک برون‌ریزی هیجانی موقت است و در دراز مدت مسئله‌ای را حل نمی‌کند. باید دانست که در بیان، همدلی و اعتباربخشی و احساس ارزشمندی شفاف نیست؛ بلکه دریافت احساس همدلی و ارزشمندی زمانی اتفاق می‌افتد که فرد خواسته‌های خود را بیان کند و فرد مقابل یک شنونده فعال باشد. یعنی خوب ‌بشنود و واکنشهای حمایتی مناسب داشته باشد و اعتبارآفرینی کند.»

هدف مشترک زوجین،‌ حفظ رابطه است
ادامه می‌دهد: «در روابط زوجین، زمانی که هر دو هم نظر و هم‌رأی هستند، معمولاً مشکلی پیش نمی‌‌آید. اما مشکل زمانی بروز می‌کند که یکی از زوجین نظری متفاوت یا مخالف با دیگری دارد. در این موارد، اگر بخواهیم یک گفتگوی ثمربخش و کارآمد داشته باشیم، یک قالب گفتاری وجود دارد. در این قالب مخالفت‌جویی، توهین، توجیه، سرزنش، تحقیر، مقایسه و ایجاد ترس و نگرانی از آینده نیست؛ زیرا موارد مذکور مخرب هر رابطه‌ای هستند. در این قالب هدف مشترک زوجین حفظ رابطه است و گوینده و شنونده از قواعد و مراحلی پیروی می‌کنند که ضمن بیان خواسته و شنیده شدن، فضای عاطفی میان آنها مخدوش نشود. در گام اول بهتر است:1- زوجین در ابتدا بررسی کنند که همسرشان آمادگی جسمی، عاطفی و ذهنی برای گفتگو و شنیدن را دارد؟2- اگر شرایط مهیاست، بهتر است درباره یک موضوع مشخص با توافق هم گفتگو صورت پذیرد.3-پیشنهاد می‌شود گوینده صحبتهای خود را در قالب جملاتی بیان کند که همسرش متهم نشود و تمرکزش صرفاً بر احساس یا نظر خود درباره موضوع باشد. (جمله مناسب: من از این که دیر به مهمانی رسیدیم ناراحتم. جمله نامناسب: تو باعث شدی دیر به مهمانی برسیم!) 4- ارتباط چشمی و حذف محرکهای مزاحم محیطی مانند موبایل، تلویزیون و... در هنگام بیان وگوش دادن مهم است و به انتقال بهتر احساس و افکار زوجین به هم کمک می‌کند. 5- مشخص کردن زمان شروع و پایان گفتگو، به هدفمند شدن آن کمک می‌کند. (مثلاً تعیین یک زمان 45 دقیقه‌ای برای صحبت) 6- شنونده نیز بهتر است پس از گوش دادن به صبحتهای همسر، خلاصه‌ای از آن رابه او انعکاس دهد. (برای مثال، منظور شما این است که ... می‌خواهی بگویی من... دوست داشتی که...) 7- همچنین شنونده تلاش کند از ارائه راه‌حل، قضاوت کردن و کم اهمیت نشان دادن موضوع مورد بحث پرهیز نماید. 8- در هنگام گفتگو ممکن است یکی از زوجین عصبانی شود. در این شرایط بهتر است فرد عصبانی اعلام کند که در حال حاضر آمادگی ادامه را ندارد و زوج مقابل نیز گفتگو را تمام کند و هر دو با توافق هم، زمان مناسب دیگری را برای گفتگو انتخاب کنند.»

تأیید احساسات همسر
اله‌یار عنوان می‌کند: «در صورتی که گفتگو و هم‌شنوایی منجر به یافتن راه حل شود، نتیجه حاصل شده؛ درغیر این صورت، یعنی تداوم تفاوت و اختلاف نظر، بهتر است فرد مخالف از تکنیک تأیید همسر بهره ببرد. بنابراین گام بعدی تأیید احساسات همسر است. در این جا منظور، تأیید احساسات آزاردهنده همسر است (برای مثال: می‌دانم که ناراحتی.... حق داری عصبانی باشی... شاید هر کسی هم جای تو بود، نگران می‌شد...» در این حالت ممکن است ازگفتگو هیچ نتیجه‌ای حاصل نشود، ولی هیجانات مدیریت شده و ضمن این که رابطه آسیب نمی‌بیند و احساس رضایت نسبی از گفتگو ایجاد می‌شود. 

در واقع هدف ما از گفتگو و هم‌شنوایی این نیست که زوجین همه مسائلشان را حل کنند؛ زیرا در یک رابطه متعهدانه طولانی‌مدت، وجود تفاوت و اختلاف نظر عادی فرض می‌شود و قسمتی از مسائلی که زوجین با آن روبرو می‌شوند، به ندرت حل می‌شود. بنابراین، هدف از گفتگو در گام اول می‌تواند حل مسئله و در گام بعد رسیدن به احساس رضایت و آرامش باشد. 

همچنین توجه به تفاوتهای ساختاری زن و مرد هم ضروری است. آگاهی هر زوج از ویژگی‌های زنانه و مردانه، کمک می‌کند تا زوجین متناسب با نیازها وتفاوت‌های هم رفتارکنند و سطح انتظارات خود را نسبت به هم مدیریت نمایند.» 

گفتگو کلید راهگشای خانواده

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها