به کوشش: امید شهدان
جنگ جهانی اول تلخترین و مرگبارترین حادثه برای مردم ایران در طول تاریخ معاصر است. در این جنگ اگر چه ایران بیطرف بود اما بیشترین صدمه را از نیروهای نظامی خارجی دریافت کرد. بزرگترین خسارتی که به ایران وارد شد، کشته شدن و نسلکُشی حدود ۴۰ درصد از مردم ایران تحت عنوان «قحطی بزرگ» بود.
محمدقلی مَجد نویسنده کتاب «قحطی بزرگ» معتقد است که هیچ کشوری مانند ایران در جنگ جهانی اول آسیب ندید. اما قحطی، پایان ماجرا نبود و در انتهای جنگ بیماری واگیرداری به نام ویروس «آنفلوانزای اسپانیایی» که مردم آن را «زکام فرنگی» مینامیدند در کشور شیوع پیدا کرد.
این بیماری را سربازان متجاوز وارد کشور کرده و به دامن مردم ایران انداختند. ویروس آنفلوانزای اسپانیایی جان بسیاری از هموطنان ایرانی را گرفت و بنا به برخی نوشتهها، بین ۱۰ تا ۲۵ درصد مردم به دلیل گسترش این ویروس به کام مرگ فرو رفتند. آنفلوانزای اسپانیایی که ویروسی همهگیر در جهان بود به نسبت دیگر کشورها تلفات بسیار زیادی در ایران داشت.
در شهر شیراز طی مدت یک ماه، یکپنجم مردم شهر تلف شدند و همچنین با وزش باد به یکباره وارد تهران شد و چهره شهر را تیره و تار کرد.
عینالسلطنه در اینباره نوشته است: اول مهر ۱۲۹۷ خورشیدی، باد و طوفانی به شهر تهران رسید که بعد از آن روز بدون اغراق از هر ۱۰۰ نفر تهرانی ۹۰ نفر مبتلا به تب و ناخوشی شدند و اوضاع بهگونهای شد که بازارها و دَکاکین بسته شد. عموم مدارس تعطیل و در ادارات بیش از یک سوم اعضا حاضر نمیشدند. در هر خانه روی هم روی هم مریض ریخته بود و کسی پیدا نمیشد بیمار را درمان کند. این مرض با علائم سینهدرد، سردرد و سرگیجه همراه بود!
اگر چه نام ویروس اسپانیاییست اما منشأ آن اسپانیا نبود و افراد زیادی محل تولد آن را آمریکا میدانند. البته سه فرضیه در خصوص مرکز شیوع آنفلوانزا مطرح شده است که نظریه اول مربوط به چین و ویتنام است چرا که دولتهای آمریکا، کانادا و انگلیس برای مشارکت در جنگ، دهها هزار چینی را از کانادا به فرانسه و جبهههای غربی اروپا منتقل کردند. دومین تئوری، مربوط به انگلیس و فرانسه است که گفته میشود ویروس از کمپ بیمارستان بریتانیا در شمال فرانسه آغاز و به سراسر جهان تسری یافت. در سال ۱۹۱۸ میلادی، ۲میلیون نظامی بریتانیایی، کانادایی، استرالیایی، نیوزلندی، چینی، هندی، آفریقای جنوبی، پرتغالی، فیجیایی و ... در ارتش بریتانیا در شمال فرانسه در حال جنگ بودند.
اما مهمترین و رایجترین اِنگاره، مربوط به آمریکاست!
هر چند بسیاری از تحقیقات نشان میدهد که این آنفلوانزا از فرانسه یا چین آغاز شده اما بررسیهای زیادی تأکید بر این دارد که منشأ ویروس آمریکا بوده است. «مک فال المنبتر» محقق سیستم ایمنی بدن و برنده جایزه نوبل که مطالعاتش در حوزه آنفلوانزاست، استدلال میکند که منشأ آن آمریکا بوده و دلیل انتشار بیماری در فرانسه، بهخاطر ورود سربازان آمریکایی به آن کشور بوده. این ویروس به چند کشور جهان منتقل شد و نخستین کشوری که به آن توجه کرد اسپانیا بود و دیگر کشورها از جمله آمریکا از اعلام آن خودداری کردند. اسپانیا در جنگ جهانی اول شرکت نداشت و ضرورت شفافیت و اطلاعرسانی در خصوص آنفلوانزا را درک نمود و مردم را نسبت به وجود چنین میکروبی آگاه ساخت. از این رو، ویروس زاییدهی جنگ جهانی اول، آنفلوانزای اسپانیایی در جهان نام گرفت.
گفته میشود یکسوم مردم جهان حدود ۵۰۰ میلیون نفر به آنفلوانزای اسپانیایی دچار شدند که از این تعداد، بین ۱۷ تا ۵۰ میلیون نفر جان خود را از دست دادند. بیشترین تلفات در کشورهای جهان سوم بود که ایران در این میان تلفات بسیار زیادی داشت. تلفات این ویروس در جهان، معادل کشتهشدگان جنگ جهانی اول بود.
خسرو معتضد کارشناس ارشد تاریخ و مجری مستند «مارستان» روایت میکند: یکی از بیماریهایی که در ایران سابقه نداشت، «آنفلوانزا» بود. آنفلوانزایی که به قول عبدا... مستوفی: جوجه دکترهای دارالفنون این کلمه را در سال ۱۳۰۷ مهشیدی برای آن گذاشتند که با برف و سرمای زیاد وارد ایران شد.
زکام مهلک، آنفلوانزا را در آن زمان بر سر زبانها انداخت و خیلیها مُردند. در تمام خانههای تهران این بیماری مُسری بود. حتی کار به پاشیدن محلول اسید فنیک با آب به اتاقها و سر و بَر اشخاص هم رسید.
حاج میرزا نصرا... مستوفی گرگانی روزی پس از بازگشت از دربار آثار این مرض در او نمایان شد. پس از ۲ روز منجر به ذاتالریه (سینه پهلو) گردید که آدم را میکُشت.
سرانجام با وجود معالجات عدیده در سن ۸۳ سالگی درگذشت.
مردم از آن به بعد عبارت «آنفلوانزا» را شناختند.
آنفلوانزا بار دوم در سال ۱۲۹۷خورشیدی و در پایان جنگ جهانی اول به ایران سرایت کرد.
در شیراز از ۵۰ هزار جمعیت حدود ۵ هزار نفر فوت شدند.
در کرمانشاه گزارش داده شد که یک درصد اهالی شهر جان دادهاند. میزان تلفات در قُرا(اعراب) به ۲۰ درصد رسید. در تهران نیز مرگومیر چندان زیاد نبود.
عفونت از ۳ جانب وارد ایران شد. یکی در مرزهای غربی از بغداد آغاز و ضمن انتقال به تهران، شهرهای بینراهی را آلوده کرد ضمن اینکه واکسنی هم در آن زمان نبود. در کرمانشاه در مردادماه، همدان از 10 شهریور، قزوین و تهران از ۱۳ شهریور ۱۲۹۷ آلودگی شروع گردید. در شمال کشور، عفونت از ۳ محل وارد شد. اواخر مردادماه از عشقآباد (جمهوری ترکمنستان کنونی) آغاز و تا هفته اول شهریور به بیرجند رسید و در هفته دومِ شهریور در سیستان رؤیت شد. اَنزلی از هفته نخست شهریور آلوده شد و دلیل آن مسافرانی بود که از باکو به اَنزلی سفر میکردند. آنفلوانزا، از تفلیس و جلفا وارد تبریز شد. در جنوب کشور، بنادر خلیجفارس در مهرماه بیماری را از هندوستان دریافت کرد و به طرف شیراز و کرمان انتقال داد.
آن زمان مملکت قرنطینه نداشت. کلنل کاساکوفسکی که در سالهای آخر سلطنت ناصرالدین شاه وارد ایران شد و طی سلطنت مظفرالدین شاه همهکاره بود نوشته است: ما قزاقها را به قرنطینه میفرستادیم؛ زیرا کشتیهایی که میآمدند افرادش حامل ویروس طاعون بود.
در سال ۱۲۹۷ خورشیدی به مردم توصیه گردید از قطرههای ضدعفونی بینی و همینطور غرغره استفاده کنند. مصرف قرص و ویتامینها نیز توصیه میشد. فرد مبتلا هم میبایست استراحت و از معاشرت با دیگران خودداری مینمود.
زمان دیگری که آنفلوانزا در ایران پهناور شد و تلفات زیادی را بهدنبال داشت، دهم تیرماه ۱۳۳۶ بود که وزارت بهداری ژاپن اطلاعیه صادر نمود که این بیماری در خاور دور انتشار یافته. از آن پس آنفلوانزا در بیشتر کشورهای آسیایی به طور اپیدمی گسترش یافت و میلیونها نفر را مبتلا کرد. این ویروس دارای سویههای جدیدی هم بود که ناشناس بودند و هر لحظه ممکن بود در ایران سرایت کند. این سویه از سنگاپور آغاز و در مناطق استوایی (پاکستان و هند) سرایت کرد. دکتر راجی وزیر بهداری وقت ایران طی سخنانی در مجلس شورای ملّی گزارش داد که این بیماری فرد را مبتلا میکند ولی زیاد نمیکُشد.
این بیماری طی ۳ روز به اوج رسید و با چند قرص آسپرین معالجه شد.
سازمان جهانی بهداشت مالاریا، سل و جزام را از بیماریهای مهم بعدی میدانست و در مریضخانهها قسمتی برای آنفلوانزا درنظر گرفته شده بود که میگفتند فضا کافی نیست و بنا شد بیمارستانهای بیشتری برای این موضوع اختصاص یابد.
بیماران به بیمارستانهای لقمانالدوله، فیروزآبادی و شفای تهران مراجعه میکردند.
در آن دوران، نمونه کشت حلق(گلو) بیماران به وسیله هواپیما به لندن فرستاده میشد تا در مرکز تجسسات ویروس مورد آزمایش قرار گیرد.
همچنین در سال ۱۳۴۴ خورشیدی بیماری «وبا» مشاهده شد که باعث نگرانی مردم شد و عده زیادی برای دریافت واکسن مراجعه و از رشد آن پیشگیری کردند.
آنفلوانزا، بیماری خطرناکی بود که روزنامهها مینوشتند خطری که سراسر جهان را تهدید میکند!
در سال ۱۳۳۶ بود که لنجهایی در سطح آبهای ساحلی، تمام کشتیها را مورد بازرسی قرار میداد و با لحن تذکر میگفت: دست ندهید، روبوسی نکنید، کسی را در آغوش نگیرید و ....
نکته حائز اهمیت این است که بسیاری از بیماریهای واگیردار به دلیل دست دادن، روبوسی و تعارفات مخصوصاً استفاده از ظروف عمومی است!
مرتضی قلیخان صنیعالدوله در اوایل قرن ۲۰ در کتابی با عنوان «از ماست که بر ماست» نوشته، شخصی به نام ابوالحسن بزرگاُمید وقتی به محفلی رفت بشقاب، قاشق و چنگال شخصی به همراه داشت. بر این عقیده بود که هر کس باید قاشق، چنگال، لیوان و فنجان جداگانه داشته باشد و با دست هم غذا نخورد چرا که دست منبع آلودگی است.
شما هم تاکنون دیدهاید، هنگامی که پزشکان میخواهند عمل جراحی کنند بمدت ۱۰ الی ۱۵ دقیقه دست خود را شستشو و تازه در دستکش هم میکنند!