علم به آموختن نیست. علم فقط نوری است كه در دل كسی كه خداوند تبارک و تعالی اراده هدایت او را نموده است واقع میشود. پس اگر علم میخواهی، باید در اوّلین مرحله در نزد خودت حقیقت عبودیّت را بطلبی؛ و بواسطه عمل كردن به علم، طالب علم باشی؛ و از خداوند بپرسی و استفهام نمایی تا خدایت تو را جواب دهد و بفهماند.
- حقیقت عبودیّت سه چیز است: این كه بنده خدا برای خودش درباره آنچه را كه خدا به وی سپرده است مِلكیّتی نبیند؛ چرا كه بندگان دارای مِلک نمیباشند، همه اموال را مال خدا میبینند، و در آنجایی كه خداوند ایشان را امر نموده است كه بنهند، میگذارند؛ و اینكه بنده خدا برای خودش مصلحت اندیشی و تدبیر نكند؛ و تمام مشغولیّاتش در آن منحصر شود كه خداوند او را بدان امر نموده است و یا از آن نهی فرموده است.
بنابراین، اگر بنده خدا برای خودش مِلكیّتی را در آنچه كه خدا به او سپرده است نبیند، انفاق نمودن در آنچه خداوند تعالی بدان امر كرده است بر او آسان میشود. و چون بنده خدا تدبیر امور خود را به مُدبّرش بسپارد، مصائب و مشكلات دنیا بر وی آسان میگردد. و زمانی كه اشتغال ورزد به آنچه را كه خداوند به وی امر كرده و نهی نموده است، دیگر فراغتی از آن دو امر نمییابد تا مجال و فرصتی برای خودنمائی با مردم پیدا نماید.
پس چون خداوند، بنده خود را به این سه چیز گرامی بدارد، دنیا و ابلیس و خلائق بر وی سهل و آسان میگردد؛ و دنبال دنیا به جهت زیادهاندوزی و فخریّه و مباهات با مردم نمیرود، و آنچه را كه از جاه و جلال و منصب و مال در دست مردم مینگرد، آنها را به جهت عزّت و علوّ درجه خویشتن طلب نمینماید، و روزهای خود را به بطالت و بیهوده رها نمیكند.
و این است اوّلین پلّه از نردبان تقوی. خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
آن سرای آخرت را ما قرار میدهیم برای كسانی كه در زمین اراده بلندمنشی ندارند، و دنبال فَساد نمیگردند؛ و تمام مراتبِ پیروزی و سعادت در پایان كار، انحصاراً برای مردمان با تقوی است.
ادامه دارد