دوستی چند روز پیش تماس گرفت و گفت در بسیاری از کشورها از جمله برزیل مدیریت نظام آموزش و پرورش از پایین به بالا عمل میکند؛ به این صورت که نهادهای همچون انجمن اولیاء ومربیان تصمیم گیرنده اصلی در مدرسه هستند. و لذا مشارکت خانوادهها در اداره مدرسه بسیار بالاست و بر خلاف نظام آموزشی عمومی ما که همه دستورات از بالا به پایین صادر میشود، یک دموکراسی آموزشی وجود دارد ومردم (خانوادهها) تصمیم گیرندگان اصلی هستند.
این دوست میگفت کاش در کشور ما چنین میشد. لذا تصمیمگرفتم ضمن طرح نظر ایشان، در تکمیل آن به نکاتی اشاره کنم:
١- اصولاً مفهوم دمکراسی عموماً به معنای دمکراسی سیاسی نیست. از دمکراسی سیاسی مهمتر دمکراسی اجتماعی است. به عنوان مثال در نهاد خانواده صرفاً پدر یا صرفاً مادر یا صرفاً فرزندان تصمیمگیرنده و مدیر نیستند، بلکه همه اعضاء با مشورت، خانواده را اداره میکنند. در بنگاههای اقتصادی هم سرمایهگذاران با اشتراک تصمیم میگیرند و فعالیت اقتصادی را مدیریت کنند.
٢- زمانی دمکراسی سیاسی کاملاً نهادینه میشود که دمکراسی اجتماعی در خانه، مدرسه، شرکت، نهادهای مدنی و ... نهادینه شود. از این جهت امید است همانطوری که جایگاهی به نام شورای دانشآموزی و انجمن اولیاء ومربیان پیشبینی شده، هیئت مدیره ای نیز برای هر مدرسه درنظرگرفته شود. بطوری که نه صرفاً شعاری و ظاهری بلکه در عمل، مدیریت آموزشگاه به آنها سپرده شود؛ در چنین صورتی:
١- خانوادهها دائم مدعی دولت برای امکانات هرچه بیشتر نیستند.
٢- مشارکت اقتصادی آنها برای اداره مدرسه خودجوش میشود.
٣- سطح نظارت کمی و کیفی در مدارس بالا میرود و در نتیجه کیفیت آموزشی رشد میکند.
٤- مدرسه و نظام آموزشی دستخوش سیاستهای حکومت نمیگردد.
٥- میزان مشارکت دانشآموزان به مراتب جدیتر و بیشتر میشود.
این دوست میگفت هنوز دانشآموزانی داریم که نحوه عبور از خط عابر پیاده را بلد نیستند در حالی که ابتداییترین چیزی که باید به دانشآموز آموخته شود همین مسئله است. جای آموزش مسائل جنسی و شناخت چالشهای آن و چگونگی رویارویی با سوءاستفاده جنسی از کودکان، نوجوانان و حتی جوانان خالی است.
امید است انجمنهای اولیاء و مربیان و شوراهای دانشآموزی از حالت کلیشهای خارج شوند و حداقل با تشکیل جلسات ماهانه در امور مهم مدرسه نظر دهند و با کمک و نظارت خود در تقویت مدیریت آموزشگاه سهیم گردند. إنشاءا...
شاد و سالم و موفق باشید