/ همه انسانها باید دائماً در حال مراقبه باشند تا نعوذُ بالله بدگویی کسی را نکنند. امّا آدمی نیز باید به نحوی رفتار کند که حرکات و گفتارش، موضوعی برای غیبت دگران نشود و با دست خویش اسباب بدگویی خود را فراهم نکند. روزی به من اینگونه حالی کردند که: اگر کسی به واسطهی رفتار و کردارش، موجبات غیبت را فراهم کند، او هم در گناه آن غیبت، شریک است.
/هرگاه که دلت برای خدا تنگ شد، دروازهی دل را به سوی او باز کن و دائم بگو: «من تو را دوست دارم» که این زیباترین ذکر خاطرخواهی است.
/اگر به واسطه ذکر، صفتی در انسان پیاده نشود، آن ذکر فقط لقلقه زبان است و بس. هدف از ذکر، متّصف شدن به اخلاق الله است؛ و در درجه دوم، مقدّمهای است برای توجّه مداوم.
/انسان با هر کسی که بنشیند، خواسته و ناخواسته، نقشی از او در آینه دلش حک میشود، که قلب او را تاریک یا روشن میکند. پس بهتر است که همنشین محبّت خداوند بشویم، تا آب و رنگ خدا را بگیریم.
/ زمانی ریاضت قشنگ است که او به تو بچشاند. اگر او به تو گرسنگی یا سختی داد، آن وقت است که ریاضت کشیدن و صبر کردن بر آن، شیرین میشود؛ و به همان اندازه، اثربخش است.
/یک عمر به خیال خودمان مجاهده میکنیم و از حلال و حرام زندگیمان میزنیم؛ امّا آخرالامر هر جا که مینشینیم، میگوییم که: من این کار را کردم، من این صفت را کُشتم، من این عمل بد را کنار گذاشتم! چهل سال همه بتها را میشکنیم، امّا غافلیم از اینکه عاقبت، تبر را بر دوش بت بزرگِ «من» گذاشتهایم؛ و هنوز هم نفهمیدیم که همه این کارها، برای آن است که خودمان را از ما بگیرند!
آن زمانی که «من» از آدمی جدا شد، جانها خلاصی مییابد؛ و آن وقت است که میشود نَفَس تازهای کشید.
/ رفقا، تزکیه نفس خیلی هم سخت نیست؛ ولی، چون ما با دستان خودمان نفس را بزرگ کردهایم، به نظرمان سخت میآید.
/مراقب باشید تا در منزل، توهین یا بیادبی از شما صادر نشود! زیرا زن و فرزند، در برابر شما قدرت مقاومت ندارند؛ لذا، چون نیروی مردی شما به آنان غلبه دارد، بسیار دلشکسته و غمگین میشوند.