تعداد بازدید: ۱۵۰
کد خبر: ۲۰۳۳۹
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۸ - 2024 09 June
ماجراهای من و بی‌بی
نویسنده : گلابتون

بی‌بی گفت:

- اَی خنازیلللللللل... اَ ی دونِی داغ! بچه بُتُمرگ. سرُم رفففف...

نگاهش رفت سمت عمو منصور...

- دیَم تولَته وردوشتی اُوردی اینجا که چه بشه؟ ها؟ میه ای ننه ندره که تو بچه‌داری می‌کنی؟  برو او چارتِی نخ سیبیلُته بزن، اسم مرد نذا رو خودُت. اصن می‌فمی چی‌چیه؟ من نبویه اسم تورِ میذاشتم منصور، بویه میذاشتم منصوره!

عمو نگاهش کرد.

- چیکا کنم ننه؟ خودُت خو شاهدی تو ای وضع و اوضاع بیکاری من، شهین دره جور خونه رِ می‌کشه. اگه همی شهین خیاطی نیکرد، الان ما بویه چیکار می‌کردیم؟ حالام تا ای چن روزی من بیکارم و کار گیرُم میا، دو ساعت بچو رِ نیگه میدرم، طوری نیشه خو...

- اَی خاک عالم بشه تو سرِ تووووو، نه! بشه تو سرِ من با ای پسر زِییدَنُم. ها دیه، اَ دو ساعت بچه‌داری شروع می‌شه، بعد میشه ظرف شُسَن و چی پختن و جاروف کردن و هزار کوفت و زَرمار دیه. اَصن خودُش خیاطی می‌کنه دُرُس، ننه‌اش خو خیاطی نیکنه، ننه‌ش خو نمرده، بده او نیگرُش دره. 

عمو منصور دوباره نگاهش رفت سمت بی‌بی.

- ننه جان، تو خو اَ همه بیتر می‌دونی نَنش حال خوشی ندره. بعدم حالا میه چیطو شده؟ دو ساعت ای بچو رِ  نیگه داشتم. طوری نشده خو!

- دیَم میگه چیطو شده! دیَم میگه چیطو شده. مردَم مردِی قدیم. اصن اگه منم میگم اَ صب تووه و تختِیَ‌م بری خودُت روبرا کن نونم بپز. تو خَلارَم بوشور! 

پیش از اینکه بی‌بی حرفش تمام شود، عمو از جایش بلند شد. چایش‌ را خورده و نخورده،خداحافظی کرد، دست بچه را گرفت و رفت.

عمو که رفت، بی‌بی نق‌نق‌هایش شروع شد.

- ‌دلوم خوشه پسر زِییدم، خجلتم نیکشه، شده بچه‌نیگه‌داره ضِیفه! هی کارا رِ می‌کنن که زناشون روشون می‌ره بالا نه!

- بی‌بی‌ی‌ی‌ی‌ی... چرا فتنه می‌کنی آخه؟ بنده خدا زن عمو منصور که خیلی زن خوبیه. والا خیلی‌ام زن خوبیه که تو این بیکاری عمو منصور صب تا شب خیاطی می‌کنه و صداش درنمیاد. بعدم دو ساعت بچه ‌نگه داشتن که این حرفارو نداره دیگه. 

- تو یکی حرف نزن که هر چی می‌کشم اَ دسِ توئه!

- وا! به من چه بی‌بی؟
صدای تلفن نگذاشت بی‌بی غرغرهایش را ادامه دهد...
شیرجه زد سمت گوشی...

- اَلوووو، ننه! مَناز تویی؟ خودُت خوبی؟ شووَرُت خوبه؟ هاااا، مام خوبیم ننه! قربونُت بشم. چی‌چی؟ کِی؟ بری ساعت شیش؟ وقتِ چی‌چی داشتی؟ مانی‌کورِ ناخون؟ خاکِ عالم، خو بری چه نرفتی ننه؟ شیش و نیمه خو... بچو؟ بچو رِ میذاشتی بری بُواش!‌ نپه بُوا شده بری چی‌چی؟!!!!



نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها