سواد زندگی؛ توسعه توانمندیهای فردی؛ مریم طرزی- تعلل، طفره رفتن، دفع الوقت یا امروز و فردا کردن، پشت گوش انداختن یا دست دست کردن؟ اصلا شما هر نامی که می خواهید به این رفتار ِ آزارنده خاموش یعنی به تعویق انداختن کارها، بدهید.
انجام کارها خواسته یا ناخواسته به تعویق می افتند؛ رفتاری تلخ که بیش از هر کس دیگری خود ِ شخص را آزار می دهد، چرا که تعهدی را به گردن گرفته است، مسئولیتی را قبول کرده است، و اکنون راه برگشت ندارد و باید که انجامش دهد. اما متاسفانه حس و حال انجام کار نیست! کار پیش نمی رود! چرا؟
دلیل این همه دست دست کردن چیست؟ چرا دقیقه نود تازه دست به کار می شویم؟ با ما همراه باشید تا ببینیم پشت پرده این " وقت کُشی" چه خبر است.
خیلی وقت ها افرادی که عادت دارند کارها را به تعویق بیاندازند، برچسب تنبلی و اهمال کاری می خورند ، اما مساله به این سادگی ها هم نیست؛ نمی شود همه چیز را بیاندازیم گردن تنبلی، مساله پیچیده تر از این حرف هاست.
بسیاری از کسانی که به قول معروف هی وقت می کُشند و امروز و فردا می کنند، خودشان بار روانی زیادی را تحمل می کنند. آنان می خواهند کار را به نحو احسن انجام دهند، اما متاسفانه کار پیش نمی رود.
خُب، بسیار مهم است که این افراد اگر برآنند که بهره وری در کار یا شغل شان را بالا ببرند، اما به خاطر همین دست دست کردن، دست شان بسته می ماند؛ ابتدا چاره ای به حال وضعیت روحی و روانی شان بکنند .
تعلل کردن در واقع به تعویق انداختن انجام کارها یا تعهدات تا آخرین لحظه است، حتی ممکن است گاهی انجام یک کار به تأخیر بیافتد. ناامید کننده ترین چیز در مورد این تجربه این است که فرد اغلب وقت خود را برای بی اهمیت ترین فعالیت ها، مانند ساعت ها گشت زدن در رسانه ها و شبکه های اجتماعی تلف می کند.
وقتی فرد آگاه است که مسئولیت انجام کاری برعهده اش است، اما مدام وقت کشی می کند احساسات منفی بسیاری را پنهان می کند.
از منظر علم روانشناسی بار احساس گناه، خشم گرفتن بر خود، احساس سرخوردگی و دلسردی از اولین احساساتی اند که فردی که کارش را به تعویق می اندازد، تجربه می کند.
بنا بر پژوهش و تحقیقی که روی جامعه آماری پروژه های دانشجویی دانشجویان انجام شده و نتایج آن اخیراً در نشریه فرانتیر این سایکولوژی منتشر شده است، وقتی دانشجویی انجام پروژه ای را به تعویق می اندازد، عواملی فراتر و جدی تر از یک محرک فیزیکی مانند خستگی، یا تنبلی یا فشار کاری دخیل اند. در بسیاری از موارد مشکلات روانی مطرح اند.
رایج ترین دلایلی که سبب به تعویق انداختن کارها می شوند عبارتند از:
کمال گرایی
ترس از شکست
ترس از انتقاد
عزت نفس پایین
اضطراب
مشکل در تمرکز
مقاومت در برابر چالش ها
مشکل در تعیین اهداف
قطع ارتباط با آینده
کمبود انرژی
کمی تأمل کنید، شما ممکن است گرفتار کدام یک از موارد بالا باشید؟ با خودتان صادق باشید و بکوشید جواب این پرسش را پیدا کنید.
ابتدا سعی کنید نسبت به اینکه انجام کارها را به تعویق می اندازید، کاملاً آگاه باشید. یعنی بدانید که شخص شما از کار را به موقع انجام دادن طفره می رود و این نه به دلیل تنبلی که به دلیل یکی از موارد ذکر شده در فوق است.
سپس با آگاهی از این مورد در خودتان تأمل کنید، سعی کنید بفهمید که چرا این کار را می کنید. آیا می خواهید کار کاملا بی عیب و نقص از کار درآید و به اصطلاح یا کامل باشد یا که اصلا انجام نشود؟ خوب در این صورت شما فرد کمال گرایی هستید و باید که در جهت متعادل سازی خود و فرارفتن از این فضای سیاه یا سفیدی که برای خود ساخته اید فکری بکنید.
آیا می ترسید موفق نشوید؟ یا با انتقاد دیگران مواجه شوید؟ مهم این است که شما تمام تلاش تان را کرده اید. روی عزت نفس تان کار کنید، مضطرب نباشید و اگر به تنهایی نمی توانید برای پیدا کردن راه حل کمک بگیرید.
چگونه با پشت گوش انداختن کارها مقابله کنیم؟
با ترس خود روبه رو شوید
خود و توانایی های تان را به چالش بکشید. اگر به تعویق انداختن کارها ریشه در ترس شما دارد. صادقانه از خودتان بپرسید: از چه می ترسم؟ از اینکه نتوانم؟ از اینکه نتیجه کار خراب شود؟ و بدانید که بدترین سناریو این است که دست روی دست بگذارید و هیچ کاری نکنید.
ببینید ترس شما از کجا می آید. آیا می ترسید شکست بخورید، دیگران شما را مسخره کنند یا خجالت زده و تحقیرشوید، آیا می ترسید همه چیزهایی را که تاکنون ساخته اید از دست بدهید؟
ریشه ترس تان را بشناسید. افکار منفی را کنار بگذارید. به این نتیجه برسید که مهم این است که تلاش تان را بکنید.
نگرش و تفکرتان را تغییر دهید
ما عمدتا در مسیرها یا در «تلههای فکری» که فلج مان میکنند گیر میافتیم.
از قبل این پیش زمینه را به ذهن مان می دهیم که توانایی ما محدود است. تفکر منفی پیش فرض مغز ما است، در واقع برای تغییر از منفی به مثبت، کار و تلاش لازم است. خبر خوب این است که این یک توانایی آموخته شده است، بنابراین همه ما می توانیم آن را یاد بگیریم، ما با آن به دنیا نیامده ایم. باید که با پشتکارعضلات ذهنی مثبت بسازیم.
میتوانیم طرز فکر خود را تغییر دهیم، بهجای اینکه به یک کار سخت نگاه کنیم، میتوانیم فکر کنیم: این کار زمان میبرد، اما انجام آن بسیار ارزش دارد.
کلید دستیابی به سطوح بالای عملکرد و بهره وری این است که وظایف اصلی خود را بشناسیم و هر روز صبح در ابتدا آن ها را به خود یادآوری کنیم و توجه و تمرکزمان را بر آنان بگذاریم.
مستقیماً به وظایف اصلی خود بپردازیم. موقعیت مان را درک کنیم و درگیر حاشیه نشویم.
با "چرا" شروع کنید
هدف یا دلیل انجام کار چیست؟ و چرا باید به آن اهمیت دهیم؟ وقتی هدف خود را بدانیم و از تاثیری که می توانیم بگذاریم، آگاه باشیم، وادار به اقدام می شویم. وقتی چرایی خود را تعریف میکنیم، میتوانیم آنچه را که انتظار داریم، امیدها، نگرانیها و ترسهایمان را بیان کنیم.
ما باید کنجکاوی خود را دنبال کنیم و مغزمان را به طور منظم تغذیه کنیم تا ایده های خلاقانه تولید کنیم. به جای از دست دادن زمان و به تعویق انداختن تلاش برای به خاطر سپردن ایده هایی که به ذهنمان خطور کرده است، یادداشت کردن ایده ها به محض دریافت آنها کمک می کند.
یک کار را به مراحل واضح و متمرکز تقسیم کنید
یکی از دلایل به تعویق انداختن این است که اهدافی که تعیین میکنیم اغلب خیلی بزرگ یا خیلی مبهم هستند، بنابراین در عوض از شروع یا علاقه به کارهای بزرگ یا آنچه از خود انتظار داریم احساس ترس میکنیم.
کارهای بزرگ را به پروژه های کوچک تبدیل کنید. میتوانیم هر پروژه را به فازها و هر فاز را به بخشهایی تقسیم کنیم و هر بخش را به مراحل کوچکتر تقسیم کنیم. ما فقط باید در یک زمان روی یک چیز تمرکز کنیم، به این ترتیب به تعویق انداختن یک کار ساده ،سخت تر از یک پروژه در مقیاس کامل می شود.
به نقطه پایان، لذت انجام کار و نتیجه بردن فکر کنید
تجسم کنید که کار انجام شده است. حس شیرینی را تجربه می کنید و انگیزه می گیرید، جدی تر کار را دنبال کنید.
یادآوری اینکه آینده چگونه به نظر می رسد، موثر است. با استفاده از تصاویر یا حتی نقل قول های الهام بخش، به ایجاد مسیرهای جدیدی در ذهن کمک کنید.
به تعویق انداختن، واقعیتی خاموش که آزاردهنده است.
همانطور که متوجه شدید، عوامل پشتِ به تعویق انداختن کارها چندگانه و پیچیده هستند. قابل توجه ترین چیز این است که، در بیشتر موارد، این واقعیت به شیوه ای خودنابودکننده تجربه می شود، با توجه به اینکه این امری داوطلبانه نیست و نیز رفتاری است که می تواند به راحتی کنترل شود، در جهت اصلاح و بهبود آن بکوشید.
اگر برای مدتی در این چرخه معیوب ناراحتی گرفتار شده اید، سعی کنید آن را غیرفعال کنید. برخی از پیشنهادات ذکر شده در بالا را اعمال کنید و با رویکردهای ذهنی جدید و عادات فعال تر عمل کنید. گاهی اوقات تغییرات کوچک جای خود را به تحولات انگیزشی می دهد. شما لایق این هستید که احساس خوبی داشته باشید و بهره وری همیشگی خود را به دست آورید.