- دنیا بد نیست، کم است. دنیا رنج است اگر اسیرش باشى، و سود است اگر امیرش بشوى. دنیا پا است اگر با آن راه بروى، و بار است اگر او تو را راه ببرد.
دنیا نور است و همچون خورشید است. اگر با آن نگاه کنى مىبینى، اگر به آن نگاه کنى کور مىشوى و رنج مىبرى و مىسوزى.
دنیا مردار است اگر ذبحش نکنى و به کارش نگیرى و مرداب است اگر به جریانش نیندازى.
ما با دنیا و ثروتمان، بخواهیم یا نخواهیم، مردار زمین و مرده زمان خواهیم بود مگر آنجا که حرکتى بگیریم و حیاتى به دست بیاوریم و سپس، خویش را ذبح کنیم و ذبیح الله شویم..
- اگر بخواهند به کسى چیزى بدهند و عنایتى کنند، او را بین خوف و رجاء قرار مىدهند. در حالى که شیطان بدترین شرایط را براى تو فراهم مىآورد، امّا تو ناامید نباش؛ چون تا ارزشى در تو نباشد، شیاطین به تو هجوم نخواهند آورد؛ و وقتى هم که در بهترین حالات هستى، مغرور نباش! همین که این بسط را در خود دیدى، غرور طاعت، حتى اگر محسن هم باشى، تو را ذلیل مىکند، که وصال رحمت مرحلۀ دیگر و شرط دیگرى را مىطلبد که آن، اخبات (فروتنی، آرامش دل) و انکسار (شکسته شدن، فروتنی) است.
- اگر کفشى از ما گم مىشود، مدام دنبالش مىگردیم، ولى خودمان گم شدهایم، هستى ما گم شده است، نعمتهاى حق را گم کردهایم و هیچ باکى نداریم و این گم کردنها را جزء بدهکارىها و باختهاى خود به حساب نمىآوریم.
- تکامل این است که نیروهایى در تو شکل بگیرد، اما رشد این است که این نیروى شکل گرفته، در راه و در جهت هدفى و در سمت و سوى هدفى بالاتر به کار گرفته بشود.
- این خیلى سادگى است که آدمى خیال کند ربّى که او را از خاک بلند کرده و پرورانده است، رهایش مىکند تا خوراک شیطان شود؛ مگر او مىگذارد که مؤمنین ضایع شوند؟!
- خدا عاشق است و عشق او همۀ هستى را در برگرفته تا آنجا که:
«سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ» (*)؛ اگر کسى را مىزند و بر کسى مىشورد، به خاطر عشق و دوستىاش، این کار را مىکند.
*- رحمت او بر غضبش تقدم دارد- دعای عرفه امام سجاد (ع)
- افسوس که ما، پیش از آن که از آلودگى ها پاک شده باشیم بر خویش عطر پاشیدهایم و خویشتن را جز آن که هستیم به دیگران معرفى کردهایم.
️ما به جاى آن که رنگ خدا را گرفته باشیم، به خدا رنگ زدهایم. چگونه مىخواهیم دیگران را بسازیم و از اسارتها رها سازیم، در حالى که هنوز خویش را نساختهایم؟ ما که خود اسیریم، چگونه سخن از آزاد کردن دیگران میگوییم!
️نمى توان بار رسالت الله رابر دوش داشت تا زمانى که بنده غیر اوییم.
پس باید از حاکمیت غیر او آزاد شد. این است که معلم، قبل از هر چیز باید حُرّ شود و به آزادى برسد؛ آزادى از خویش، آزادى از غیر و حتى آزادى از آزادى؛ و در این مرحله است که به عبودیت مىرسد.
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید