
در دوران فوتبالی اوج و فرود زیادی داشت و گاه تا چندین ماه درگیر مصدومیت بود؛ اما هر زمان که در اوج بود، گلهای خوبی میزد.
در ۱۰ سالگی به آزادی نیریز دعوت شد و سی و سه سال از عمر ۴۱ سالهی خود را در این تیم گذراند...
محسن مؤدب چهرهای نامآشناست برای ورزشکاران و خصوصاً اهالی فوتبال نیریز.
*****
- از کی به فوتبال رو آوردید؟
از همان بچگی فوتبال را دوست داشتم و مثل اغلب فوتبالیستهای زمان ما، فوتبال را از کوچهها و زمینهای خاکی شروع کردم. یادم هست معلمان ورزش ابتداییام آقایان مروی و محمودی بودند و با تیم منتخب مدرسه فرهمندی در مسابقات بین مدارسی که در استادیوم برگزار میشد شرکت میکردیم.
۱۰ ساله بودم که آقای اکبر شفیعی که در آن زمان بازیکن تیم آزادی بود، از ما دعوت کرد تا در تیم آزادی بازی کنیم. همین شد که به عضویت تیم آزادی درآمدم و تاکنون نیز به عناوین مختلف در این تیم حضور داشتهام. پس از آن نیز، زمانی آقای تقیزاده مربی تیم بزرگسال آزادی شد. ایشان از شیراز آمدند و من و چند بازیکن بااستعداد دیگری را که آن زمان در رده جوانان بازی میکردیم و بازیمان خوب بود، به تمرینات و مسابقات بزرگسال که در لیگ برتر استان بود دعوت کردند؛ به طوری که ما از سن ۱۷-۱۶ سالگی به بعد موفق شدیم در لیگ برتر بزرگسال استان بازی کنیم.
- چه شد که از سایر ورزشها فوتبال را انتخاب کردید؟
علاقه و استعداد. فوتبال را خیلی دوست داشتم. یادم هست در همین وسط بلوار سرداران، زمینی خاکی بود که با بچههای کوچه و مدرسه تیمی درست کرده بودیم و مدام در آن بازی میکردیم. زمین را صاف کرده بودیم و تیر دروازه گذاشته بودیم برای خودمان. ۸-۹ سال بیشتر نداشتیم، اما پشتکارمان خیلی خوب بود، به طوری که حتی با تیمهای محلههای دیگر هم مسابقه میدادیم. تماشاچی داشتیم و بعضاً آنقدر حساسیت بازیها زیاد میشد که کار به دعوا و جر و بحث میکشید.
- مربیهای شما چه کسانی بودند؟
آقایان اکبر شفیعی، سعید فتاحپور، مجتبی افسر، علی مؤمنیراد، مسعود خالقی، رضا اعیانمنش، جعفر تقیزاده، اصغر اکبری، رضا سمیعپور، مهدی اعیانمنش، محسن شفیعی و مجید البرزی.
- همدورهایهای شما چه کسانی بودند؟
محسن قانون، مهدی منزه، مجید البرزی، مسعود خالقی، محسن شفیعی، مهدی زلفی، ایمان ماجدی، امین رجبی، مجتبی دارا و زندهیاد مهدی حائم از همدورهایهای من در تیم آزادی بودند. البته تعدادی بازیکن غیربومی هم به ما کمک میکردند.
- امکانات ورزشی آن زمان چگونه بود؟
از لحاظ امکانات که در همهی مقاطع و در همهی باشگاهها و حتی سطح اول کشور همیشه گلایه و شکایت است، اما خب با توجه به همهی این مسائل، باشگاه آزادی از امکانات خوبی برخوردار بود. در تمام دورانها، تمام مدیران عامل از جمله آقایان رضا اعیانمنش، اکبر شفیعی و خصوصاً آقای جعفر مختاری که در شرایطی سخت تیم را تحویل گرفتند، زحمات زیادی برای این تیم کشیدند و تا جایی که توانستند امکانات خوبی در اختیار بازیکنان قرار دادند.
- چرا فعالیتهای باشگاه آزادی محدود شده؟
خب باشگاه آزادی فعالیت خوبی داشت تا زمانی که به کرونا برخورد کرد و فعالیتها متوقف شد. در حال حاضر نیز مسئولین این تیم بنا دارند با برنامهریزی درست، در روزهای آتی، فعالیت باشگاه را از سر گیرند.
- به جز تیم آزادی، در تیم دیگری هم توپ زدید؟
با توجه به عِرقی که به نیریز و باشگاه آزادی داشتم، هیچوقت از این تیم بیرون نرفتم. البته در مقاطعی و حدود یکی دو سال برای تیم شهرداری نیریز و علمیکاربردی که در سطح لیگ استان بودند، بازی کردم. چندین دعوت هم از شهرهای دیگر داشتم که به خاطر مدرسه و شرایط کاری، ترجیح دادم در نیریز و تیم آزادی بمانم.
- برای یک فوتبالیست خوب شدن چه ملاکهایی لازم است؟
علاقه و استعداد، تلاش، پشتکار و حمایت از سمت خانواده. قطعاً اگر این چند فاکتور باشد، ما میتوانیم با بازیکنان مستعدی که در شهرستان داریم، در سطح اول کشور حرفهایی برای گفتن داشته باشیم. ما استعدادهای فوقالعادهای داریم که به دلیل نبود امکانات و همچنین هزینههای زیاد، سوخت میشوند. همانطور که اگر در زمان ما، مشکلات مالی نبود، صد در صد یک یا چند بازیکن از نسل ما میتوانست در سطح لیگ اول کشور و حتی تیم ملی توپ بزند. البته لازم به یادآوری است از زمانی که حمایتهای لازم از تیمهای برق و فجر نشد و این تیمها به دستههای پایینتر سقوط کردند، باعث شد فوتبال تمام استان، کمی رو به زوال برود.
- اگر رئیس اداره ورزش و جوانان بودید، برای ورزش شهرستان چه میکردید؟
در جایگاه رئیس اداره ورزش و جوانان نیستم، اما دردآشنای ورزش فوتبال هستم. از زحمات رئیس حالحاضر اداره ورزش و جوانان آقای فرجزاده سپاسگزاری میکنم، اما ورزشکاران توقع دارند که مشکلات ورزشیشان بیشتر پیگیری شود و زحمت بیشتری کشیده شود. نیریز با وجود منابع مالی، کارخانهها، سنگبریها و فولاد، شهر توانمندی است، اما باعث تأسف است که الان باید زمین چمن ما، بدترین زمین چمن در سطح استان باشد. من به عنوان یک فوتبالیست، تمام زمینهای چمن استان فارس را در این سی سال رفتهام و در آنها بازی کردهام و متأسفانه دیدهام که هیچ زمین چمنی به خرابی زمین چمن نیریز نیست. متأسفانه زمین چمنی که تا ۱۲-۱۰ سال پیش بهترین زمین چمن استان بود، الان به بدترین زمین چمن استان و زمینی سیمانی تبدیل شده و روزی نیست که بچههای مردم با بدن زخمی و مصدومیت به خانه نروند. از آن طرف زمین چمن طبیعی هم محلی برای فرودآمدن هلیکوپتر است و فرودآمدن هلیکوپتر، باعث ایجاد چاله در زمین شده که باعث میشود بازیکنان در حین بازی، زمین بخورند. همینجا تقاضا دارم فکری به حال این موضوع کرده و جایگاه فرود هلیکوپتر را عوض کنند.
- چرا در سالهای اخیر اشتیاق به فوتبال در جامعه کمرنگ شده؟
خب این درست نیست و از نظر من شور و شوق بچهها به فوتبال، کم که نشده هیچ، زیاد هم شده. الان ما پنج مدرسه فوتبال داریم که حدود ۹۰۰-۸۰۰ بازیکن در این تیمها مشغول توپزدن هستند. علاقهمند زیاد داریم، اما متأسفانه امکانات نیست.
- خاطرات؟
خاطرات شیرین که در این سالها زیاد داشتهام، اما خاطرهی تلخی که هیچ گاه فراموش نمیکنم این بود که با یکی از تیمهای شیراز مسابقهای داشتیم که در آن بازی، با یک مساوی میتوانستیم در لیگ برتر بمانیم. بازی در شیراز برگزار شد و متأسفانه ما با نتیجه ۲ بر ۱ بازی را واگذار کردیم و به لیگ دسته یک سقوط کردیم که این واقعاً خاطره تلخی بود.
- چه انتظاری از مسئولان دارید؟
از مسئولان شهرستان، مسئولان ورزش و نماینده محترم جناب آقای دکتر طهماسبی تقاضا دارم قضیه زمین چمن شماره یک استادیوم را هرچه زودتر پیگیری کنند تا تعویض شود. باید توجه بیشتری به ورزش داشته باشند و برای فراهم کردن امکانات ورزشی کم نگذارند. چون واقعاً ورزش با روح و روان و جسم و سلامتی آدم سرو کار دارد.