پولدار و فقیر ندارد. این روزها مشکلات اقتصادی همه را دچار خود کرده و موجب نارضایتی و گلایه شدید مردم شده. از کارگر و کارمند گرفته تا معلم و کارخانهدار و کارفرما و مغازهدار.
این هفته مصادف است با بزرگداشت چند قشر شریف جامعه یعنی معلمان و کارگران و کارفرمایان که به واقع پایههای اصلی فرهنگ و اقتصاد جامعهاند. آنان را دعوت میکنند و تقدیر میشوند و بهبه و چهچه میشنوند و سخنرانیها را تحمل میکنند، ولی از کاهش مشکلات و درمان دردها چیزی نمیبینند.
از آن جلسات و همایشها اگر بیرون بیاییم و واقعیات جامعه را بنگریم، مگر یک معلم یا استاد دانشگاه چقدر حقوق میگیرد؟ حقوق کارگر چقدر است؟ وقتی خط فقر به ۴۰ میلیون تومان نزدیک شده، آیا معلم و کارگر با این حقوقها میتوانند یک ماه دوام بیاورند و شرافتمندانه زندگی کنند؟
کارفرما چه؟ آیا با این هزینههایِ هنگفت تولید و نابسامانیهای شدید بازار و نوسانات ارز و روابط خارجی ضعیف و بازارِ راکد میتواند ادامه دهد و رشد کند و اشتغال بیافریند و ارزآوری کند؟
شرایط اقتصادی به جایی رسیده که دیگر نه برای کارفرما میصرفد که فردی را استخدام کند و به او حقوق و مزایا و پاداش و عیدی بدهد، نه برای کارگر صرف دارد که برای او کار کند و آخر ماه حقوقِ زیر خط فقر بگیرد، و نه برای خریدار که آن محصول یا خدمات را به قیمت واقعی بخرد.
این نتیجهی آن عارضهای است که بارها شنیدهایم: «رکود تورمی».
در ویکیپدیا آمده:
«رکود تورمی یا ایستایی تورمی (stagflation) دورهای است که چهار عامل تولید، درآمد، اشتغال و تجارت کاهش معنیداری پیدا میکنند.
در این حالت جامعه هم دچار «تورم» است و هم «رکود اقتصادی».
تورم، روند افزایشی و دنبالهدار و نامنظم قیمتها در اقتصاد است.
از رکود، به عنوان دوره کسادی و بحران یاد میشود. این دوره در مقابل دورهی رونق قرار دارد. در این دوره حجم تولید و تجارت و اشتغال کاهش مییابد.
رکود و تورم وقتی به هم میرسند شرایط ویژهای را در اقتصاد رقم میزنند. شرایطی که در آن نه رکود به تنهایی حکمفرمایی میکند و نه تورم. بلکه در این شرایط، رکود و تورم با یکدیگر عجین میشوند و «رکود تورمی» را دامن میزنند.
در این شرایط اقتصاد باید با دو معضلِ همزمان دستوپنجه نرم کند، که برآمدنِ هماهنگ از پس آن دو، امری به شدت دشوار به نظر میآید؛ زیرا سلاحی که برای کاهش تورم به کار میرود (کاهش نقدیندگی) از آنطرف بر رکود دامن میزند، و شکست رکود نیز از طریق تزریق منابع مالی و نقدینگی به تورم میانجامد، و این چرخه اگر پیش رود رکودِ تورمی، بزرگ و بزرگتر میشود.»
همانطور که خواندید راهکارهای مقابله با رکود، تورم را افزایش میدهد و راهکارهای مبارزه با تورم، به رکود میانجامد. به همین دلیل مبارزه با «رکود تورمی» بسیار سخت است و تصمیمات بزرگ و متخصصان برجسته میطلبد.
بسیاری کارشناسان فقط عوامل اقتصادی را بوجود آورنده رکود تورمی میدانند. اما کارشناسانی هم هستند که عوامل سیاسی- اجتماعی را دامنزننده بحث رکود تورمی میدانند که به ناکارآمدی دولتها اشاره دارد.
هرچه باشد، دهانِ غول بیشاخ و دم رکود تورمی روز به روز بیشتر باز میشود و مردم را بیشتر و هولناکتر میبلعد.
اگر پای صحبتهای کارگران یک کارخانه بزرگ بنشینی، از پایین بودن حقوق خود مینالند و خواهان ۲ برابر شدن آن هستند.
صاحب آن کارخانه هم از رکود بازار و افزایش شدید هزینههای تولید و کاهش شدید سود و کمبود شدید نقدینگی میگوید و عقیده دارد باید قیمت محصول بالا برود، ولی دولت اجازه نمیدهد.
مردم هم از افزایش هزینههای زندگی مینالند و فریادشان از گرانیهای روز به روز بلند است.
مثلث کارفرما، کارگر، و مشتری همه گلایهمندند و این از نتایج همان رکود تورمی است که گریبان جامعه را گرفته.
نتیجه این میشود که این روزها میبینیم کارهای دلالی رونق گرفته و هر کس در هر شغلی از معلم گرفته تا همان کارفرما و حتی کارگر، به هر زحمتی شده پولی فراهم بیاورند و بیفتند در بازار خرید و فروش و دلالی ماشین و مسکن و حتی موتورسیکلت!
این اقتصاد هرگز و هرگز در شأن مردم ما نیست.
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید