غلامرضا شعبانپور / مدیر مسئول
در ۷۳ سال پیش روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ خورشیدی مجلسین شورای ملی و سنا ماده واحدهای به این شرح تصویب کردند: «بهنام سعادت ملت ایران و بهمنظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران درتمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرارگیرد.»
بر پایه این قانون، نفت ایران از اکتشاف تا صادرات به طور کامل در اختیار دولت قرار گرفت.
در اوایل سال ۱۳۳۰ مجلس برای اجرای این قانون به دکتر محمد مصدق که نماینده مجلس بود رأی اعتماد داد و او سکان نخست وزیری را به دست گرفت.
قبل از آن کل صنعت نفت ایران طی قراردادی در اختیار شرکتی به نام شرکت نفت ایران و انگلیس که به اختصار BP نامیده میشد قرار داشت و سود ناچیزی به دولت ایران پرداخت میکرد. مصدق پس از کش و قوسهای زیاد سیاسی توانست از شرکت مذکور خلع ید و مهندس مهدی بازرگان را به عنوان مدیرعامل شرکت نفت ایران منصوب کند. دولت انگلیس که سهم زیادی در BP داشت و دارایی بزرگی را از دست داده بود دست به سه اقدام زد:
۱- شکایت به شورای امنیت سازمان ملل
۲- شکایت به دیوان بین المللی لاهه
۳- تهدید نظامی و آوردن ناوچههای جنگی روبروی آبادان و تهدید به اشغال این شهر
خواسته اصلی دولت انگلیس ادامه حاکمیت بر شرکت مذکور و در صورت خلعید درخواست دریافت خسارت از دولت ایران را داشت.
مدت قراردادی که در سال ۱۳۱۶ خورشیدی (۱۹۳۳ میلادی) بین دولت ایران و انگلیس امضا شده بود ۶۰ سال بود و، چون خلع ید پس از ۱۳ سال صورت گرفت ادعای خسارت کرد.
مصدق با رایزنیهای طولانی و حضور یک ماهه در آمریکا و شرکت درچندین جلسه شورای امنیت و استفاده از وکیل با تجربه - ضمن آنکه خودش دکترای حقوق بود - توانست شکایت انگلیس به شورای امنیت را به نفع ایران مختومه کند.
پس از آن به لاهه هلند رفت و با دفاعیات مفصل در دادگاه بین المللی لاهه با حضور وکیل کارکشته توانست حکم دادگاه را به نفع ایران بگیرد و پیروز به کشور برگردد.
این دفاعیات از فرازهای بسیار مهم و جذاب تاریخ معاصر کشورمان میباشد که لازم است هر ایرانی وطن پرستی - به ویژه جوانان - آن را مطالعه کنند و از کم و کیف آن آگاه شوند.
در افتادن با دولت انگلیس که سابقه دهها سال دخالت مستقیم و غیر مستقیم در ایران و خلیج فارس و خاورمیانه داشت کار سادهای نبود به ویژه اینکه چند سالی بیشتر از پایان جنگ دوم جهانی و اشغال ایران توسط قوای روس و انگلیس نمیگذشت و ایران از آرامش، پایداری، ثبات سیاسی و اقتصادی خوبی برخوردار نبود.
ارتش انگلیس در جزایر خلیج فارس از جمله ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ حضور داشت و تا اواخر دهه ۱۳۴۰ این جزایر را تخلیه نکرد.
دولت انگلیس پس از شکست در شورای امنیت و دادگاه بین المللی لاهه دست به کار حذف دکتر مصدق از نخست وزیری شد.
کم کم آمریکا را با خود همراه کرد.
در داخل نیز با ترفندهای متعدد توانست شاه و دربار و برخی رجل سیاسی و مذهبی را با خود همراه کند و آنها را بر ضد مصدق بشوراند. رفته رفته اختلافات داخلی زیاد شد.
انگلیس خرید نفت ایران را تحریم کرد.
اوضاع اقتصادی بسیار آشفته شد.
نقشه کودتا علیه مصدق توسط انگلیس، آمریکا، عناصر داخلی و دربار آماده شد. یک میلیون دلار برای اجرای آن تأمین گردید و در نهایت دولت ملی دکتر محمد مصدق در ۲۸ اَمرداد ۱۳۳۲ با کودتای سه ضلعی ساقط شد.
مصدق در دادگاه نظامی به سه سال حبس محکوم شد. پس از پایان حبس تا آخر عمردر روستای احمدآباد در ملک شخصی و خانوادگیاش در حصر گذراند و در سال ۱۳۴۵ بدرود حیات گفت.
با پیروزی کودتا صنعت نفت ایران در اختیار کنسرسیومی مرکب از هفت شرکت نفتی آمریکایی و اروپایی قرار گرفت.
این کنسرسیوم به کارتل بین المللی هفت خواهران مشهور شد که تا سالها بعد خرید و فروش ۷۰ درصد نفت جهان را در اختیار داشت.
مبارزه دکتر مصدق با چنین غول اقتصادی که از پشتیبانی قدرتهای جهانی برخوردار بود کاری بس سنگین بود.
البته دکتر مصدق در فرایند این مبارزه مرتکب اشتباهاتی شد که در مقالات قبلی به برخی از آنها پرداختهایم.
شاید اگر این اشتباهات رخ نمیداد این مبارزه سرنوشت کشورمان را دگرگون میکرد و گامهای بلندی در راستای توسعه متوازن برداشته میشد و ما امروز در جایگاهی بسیار بهتر از حال قرار داشتیم.
امید آنکه از فراز و فرود تاریخ پند گیریم.
انشاا...
شاد و سالم و موفق باشید