فرشته که از مردِ پیر و ثروتمندی پرستاری میکند، به گناه قتل او به زندان افتاده و منتظر اعدام است.
فرشته، امیدی به رهایی از زندان ندارد و چیزی از شب حادثه را نیز به یاد نمیآورد.
با اینکه همه اسناد و مدارک بر علیه اوست، پدر فرشته از حامد تهرانی، وکیلی کاربلد، کمک میگیرد تا او را نجات دهد.
غافل از اینکه همسر حامد، وکالت مقتول را برعهده دارد و فرشته را به دردسر انداخته است. این تقابل، شروع ماجراهای دیگری است...
در سریال گناه فرشته، خشونت، دلهره، مرگ، فسادهای مالی و اجتماعی وجود دارد به همین دلیل تماشای آن را برای گروه سنی زیر ۱۵سال مناسب نیست.
حامد عنقا که در سریالهایی مثل قلبیخی، پدر و آقازاده در قامت نویسنده ظاهر شده بود اینبار در جایگاه کارگردان قرار گرفت و با بهرهگیری از بازیگران چهره مثل شهاب حسینی، امیر آقایی، لادن مستوفی، محمدمهدی سلطانی سروستانی، پردیس پورعابدینی و... سعی دارد تلفیقی از سینمای کیمیایی که دیالوگ محوراست را با ترکیبی از پروندههای جنجالی به هم بدوزد و به نمایش بگذارد.
مثلاً کاراکتر عماد پدر حامد تهرانی انگار آمده تا هر چیزی را با کلمهای قصار و با صدای شیوای بهروز رضوی به خورد مخاطب دهد که افراط در آن واقعاً آزاردهنده شده است.
اما آنچه که بحث برانگیز شده شباهت این سریال با پروندههای چند دهه اخیر میباشد. پروندههایی نظیر شهلا جاهد و داستان ناصر محمدخانی و...
هر چند کدواژههای اینگونه پروندهها در سریال بسیار است، اما از منتقدین اصرار و از کارگردان انکار!
در اول هر قسمت از سریال نوشته میشود که شخصیتهای این سریال واقعی نیست و در سال ۱۴۰۲ رخ نداده است!
اما برخی از کد واژهها:
◻ در یکی از سکانسها شباهتهای زیادی بین کاراکترهای داستان با شخصیتهای واقعی وجود دارد.
وضوعی که همه را به یاد بازسازی صحنه قتل میترا استاد توسط محمد علی نجفی شهردار تهران در سریال آقازاده میاندازد.
◻ شباهت چادر و لباس فرشته با لباس و چادر ریحانه جباری در دادگاه غیر قابل انکار است و جالبتر اینکه هر دو یعنی «فرشته» و «ریحانه» متهم به قتل یک چهره مهم بودند!
◻ چهره و پوشش فرشته شبیه شهلا جاهد در جلسه دادگاهش بود.
◻ در قسمت چهارم سریالِ «گناه فرشته» روزنامهنگاری به نامِ «محمود واعظ» ترسیم شد که شمایل و همچنین نامش شباهتی به نام «ماشاا... شمسالواعظین» (روزنامه نگار پرسابقهی ایران) دارد.
این شباهت جنجالِ بسیاری ایجاد کرد؛ بهطوری که انجمن صنفی روزنامهنگاران بیانیهای در این زمینه داد و در جلسهای، با اشاره به تخریب چهره روزنامهنگاران و خاصه خود شمسالواعظین نسبت به این اتفاق اعتراض کرده و با محکوم کردن آن، این اتفاق را تعرض به این حرفه قلمداد کردهاند.
هر چند خود شمس الواعظین در این باره نوشت: با تشکر از لطف همه دوستان عزیز و همکارم، همه میدانند که من هیچگاه به اتفاقات و انتقادات نسبت به خودم واکنشی نداشتم.
برای این ماجرا هم نه تنها از منظر ساحت شخصی اصلاً از آن دلخوری ندارم که برای بیش از این هم مسئلهای نداشته و ندارم.
بدون هیچ تعارفی، سابقه ۴۵ ساله من نشان میدهد که به هیچ نقد و حتی اتهام شخصی پاسخ ندادهام.
در قسمت چهارم، روزنامهنگاری که خود را مخفی کرده و شخصیتهای سریال میگویند از مخفیگاه خارج شده در قبال فروش اطلاعات، قصد خروج از کشور دارد که کشته میشود!
حال با این همه شباهت آقای عنقا! دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس؟!