![](/files/fa/news/1402/11/21/57834_653.jpg)
میپرسید چرا؟
با یک حساب سرانگشتی به این نتیجه رسیدیم که یک مردن به ظاهر ساده و نه آنچنان با تشریفات خاص، بالای ۱۱۰ میلیون تومان برای اطرافیان آب میخورد!
بله!
اشتباه نخواندهاید، بالای ۱۱۰ میلیون تومان و گزاف نگفتهایم اگر بگوییم در برخی از همین روستاهای خودمان بالای ۴۰۰ میلیون تومان!
هزینههای سنگ قبر، پذیرایی در مسجد، شیرینی، خرما، ظروف یکبار مصرف، شهرداری و بستن قبر، چاپ اعلامیه، مسجد، سخنران، مداح و صد البته هزینه غذا و تالار، هزینههایی هستند که گاهی واقعاً کمرشکناند.
ج یکی از افرادی است که نزدیک به ۱۲۰ میلیون خرج مراسم مرحومشان شده.
میگوید: در روز خاکسپاری و مراسم حدود ۷۰۰ هزار تومان برای مسجد، ۵۰۰ هزار تومان برای سخنران، ۱ میلیون تومان بابت مداح، ۳۰ میلیون تومان بابت سنگ قبر، ۱۵ میلیون تومان بابت پذیرایی در مسجد و میوه و شیرینی و خرما و سایر مخلفات، ۳ میلیون تومان بابت شهرداری و بستن سنگ قبر، یک و نیم میلیون تومان بابت چاپ آگهی و ۳۵ میلیون تومان بابت غذا و تالار پرداختیم.
در روز چهلم نیز ۵ میلیون تومان بابت کیک و آبمیوه، ۵۰۰ هزار تومان بابت مداح، ۳۰۰ هزار تومان کرایهصندلیها، ۲ میلیون تومان مخلفات سفره قبر و ۱۰ میلیون تومان بابت ناهار مسافران و افراد درجه یک پرداختیم که جمع آن چیزی حدود ۱۱۰ میلیون تومان شد.
م از افراد دیگری است که هزینه مراسم مرحوم مادرش را بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان عنوان میکند.
میگوید: تعداد مهمانانمان زیاد بود و نزدیک ۱۰۰ میلیون تومان هزینه غذا و تالارمان شد، ضمن اینکه ما در روز چهلم هم برای ناهار مهمان نداشتیم.
۲۵ میلیون تومان هزینه سنگ قبر، ۳۰ میلیون تومان میوه و شیرینی و کیک و آبمیوه و حلوا و سایر مخلفات برای مراسم سوم و چهلم، نزدیک به ۵ میلیون تومان برای سخنران و مسجد و مداح، ۳ میلیون تومان برای شهرداری و بستن قبر و ۱ میلیون تومان هزینه چاپ آگهی شد که با این حساب ۱۶۴ میلیون تومان و شاید هم کمی بیشتر هزینهی مراسممان شد.
هزینهی مراسم عزا در یکی از خانوادههای روستاهای همجوار، اما کمی عجیب غریب است، مبلغی بالای ۴۰۰ میلیون تومان...
یکی از بستگان مرحوم میگوید: نزدیک به ۴۵ میلیون تومان هزینه سنگمان شد و بجز آن مابقی را همه خوراکی اعم از کیک، میوه، کلوچه، آبمیوه و حلوا و البته غذا.
پولی بابت سخنران و مسجد هم ندادیم، چون آشنا داشتیم و قبول نکردند، اما تا دلتان بخواهد خرج غذا و خوراکی شد.
برای روز سوم حدود ۹۰۰-۸۰۰ نفر مهمان داشتیم و تا روز چهلم نیز به رسم ما، اقوام و اطرافیان حضور داشتند و هر روز برای حدود ۶۰-۵۰ نفر مهمان غذا پخت میشد.
روز چهلم هم به همین ترتیب، سفرهای بزرگ و نزدیک به ۸۰۰-۷۰۰ نفر مهمان.
البته این را هم بگویم که مرسوم است برای خانواده مصیبتدیده پیشکشی از قبیل گوسفند، برنج، روغن و حتی کارت هدیههای ۶-۵ میلیون تومانی میبرند که چیزی حدود ۵۰-۱۴۰ میلیون تومان خوراکی و پول برای ما جمع شد، اما خب باز نزدیک به ۳۰۰-۲۵۰ میلیون تومان از جیب پرداختیم.
ماشینم را فروختم تا خرج مراسم کنم
خانم ن ۵۰ ساله است.
از هزینههای کفن و دفن که میپرسم میگوید:
امان از حرف مردم!
همهاش شده چشم و همچشمی.
همین ۱۱ ماه پیش برای مراسم همسرم صد میلیون و خردهای خرجمان شد.
نداشتیم آنقدرها و به خاطر همین مجبور شدیم ماشین همسرم را که به نام من بود بفروشیم، با این حال باز هم از گوشه و کنار میشنیدیم که میگفتند دلشان نیامده در تالار غذا بدهند و مراسمشان را در خانه برگزار کردند.
به کلی مهمان غذا دادیم و تعدادی غذا زیاد آمد که هر کس چند تا چند تا ظرف غذا گذاشت پشت ماشینش و رفت. تا یکی دو ماه دیگر هم سالگرد همسرم است و از همین حالا نمیدانم چه کنم؟
به خدا هنوز دو تا بچه در خانه دارم، یک پسر مدرسهای و یک دختر عقدکرده که در خرید جهیزیهاش ماندهام، و نمیدانم خرج مراسم سالگرد را از کجا بیاورم!
همین پارسال آنقدر پشت سرمان حرف و جلوی رویمان نیش و کنایه زدند که پسرم امسال اصرار دارد مراسم پدرش را در تالار برگزار کنیم؟
آخر با کدام پول؟
نمیدانم!
یا باید وام بگیرم یا تهمانده طلاهایم را بفروشم.
من نمیدانم اینها چه رسمی است که سال به سال هم بدتر و چشم و همچشمی بیشتر میشود.
همین سال گذشته برای روی قبر شوهرم کلی خوراکی خریدیم.
میگفتند باید از هر میوه سه تا توی دیس چید و میوهها جفت نباشد. مثلاً سیب سهتا، خرمالو سهتا، کیوی سه تا، موز سه تا و... کیک فنجانی، شکلات، حلوا، کلوچه و چه و چه... برای تهیه حلوا و یک کیلو آرد درِ نانواییها باید التماس میکردیم... همین الان به مراسم سالگرد که فکر میکنم تنم میلرزد...
آخر اینها چه دردی از آدم دوا میکند
آقای ج. ک ۶۷ ساله است و پانزده روز پیش مادرش به رحمت خدا رفته است.
میگوید: تا همین الان بدون هزینه سنگ و ... نزدیک ۶۰-۵۰ میلیون تومان خرج کردهام.
به تالار نرفتیم و حدود ۲۰۰ غذا در روز ختم دادیم که نزدیک ۳۰ میلیون تومان شد.
کیک و آبمیوه و چیدنیهای روی قبر هم به کنار. آخر اینها چه دردی از آدم دوا میکند.
بیشتر از نصف این هزینهها اضافی است و میتوان از آن صرفنظر کرد.
من که تصمیم گرفتهام به جز تعداد محدود کسانی که از راههای دور میآیند برای مراسم چهلم ناهار ندهم، کلاً مردم خودشان هم باید رعایت کنند و برای ناهار نمانند یا روحانیها باید صحبت کنند که این خرج و مخارج را کم کنید.
چهل روز عزا گرفتن و خرج دادن یعنی چی؟ من ۲۵ سال کویت بودم، حتی شیخ عرب هم که فوت کرد یک روز برایش مراسم گرفتند و تمام.
سنگ برای اموات میخرند پنجاه میلیون تومان، شما همان قبرستان بقیع را هم که ببینی چیزی جز مشتی گل خام نیست، نه سنگ آنچنانی هست و نه تشکیلاتی.
دلشان نیامد برای مرحومشان خرج کنند
خانم ج. ح ۳۶ ساله است.
میگوید: مراسم کفن و دفن جدیداً خیلی تجملاتی شده. ناهار میدهند و هزینههای آنچنانی میکنند.
یکی از همین اقوام خودمان چند وقت پیش فوت کرد که به حدود ۸۰۰-۷۰۰ نفر در روز ختم و حدود ۳۰۰-۲۰۰ نفر در روز چهلم غذا دادند.
خب برای بعضیها که از راههای دور میآیند صاحب عزا مجبور است، اما بقیه را چه؟ مجبور که نیست.
هزینههای روی قبرشان نزدیک ده میلیون تومان از قبیل مرغ، برنج، میوه، شیرینی و حلوا شده بود.
اگر هم هزینه نکنی میگویند دلشان نیامد برای مرحومشان خرج کنند.
دویست تاج گل
حسن مقدم از خرج کردن مراسم فوت میگوید:
فرق دارد بستگی دارد حاجی سرِ بازار باشی یا کرایهنشین تهکوچه!
چه فایدهای دارد این خرجها؟
طرف چهار سال یک بار هم پیدایش نمیشود، ولی وقتی میمیرد خودش را از راه دور میرساند، والا این طور آدمها بیشتر باعث دردسرند و نیایند بهتر است.
باید سه وعده غذا برایشان آماده کرد و در آن گیر و دار برایشان به فکر جایی برای خواب بود.
باور کنید این خرجها همهاش اضافی است و هیچ تأثیری به حال مرده ندارد.
تنها اعمال خوب آدم است که در آن دنیا به کار میآید، اگر دست کسی را گرفته باشی و به کسی کمک کرده باشی.
کسی برای مراسم عزای کسی رفته بود شیراز و میگفت نزدیک دویست تاج گل فقط برایش آورده بودند.
اگر پول این تاجگلها را خرج چند فقیری که به معنای واقعی نیازمند و دستش زیر ساطور باشد، کنیم بهتر نیست؟
همهی این خرجها اضافی است.
همهی اینها بجز یک کفن و سنگی که مشخص کند اینجا چه کسی خوابیده!
آن هم نه سنگ آنچنانی.
الان طرف هرچه پولدارتر باشد سنگش هم بزرگتر است.
خدا کند آدم تا زنده است به یاد هم باشد، به قول شاعر:
آدمی تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟
شیرینی ایتالیایی!این چه رسم و رسومی است؟
خانم ر. ع ۵۳ ساله است.
او هم معتقد است اکثر خرج و مخارج مراسم کفن و دفن و ترحیم زیادی و اضافی است.
میگوید: کاش رسم شود به جای این خرج و مخارج پول آن را به چهار تا نیازمند بدهیم؛ به ویژه دخترانی که در خرید جهیزیه ماندهاند، اینطوری به روح مردهامان هم بیشتر میرسد.
نمونهاش در همین اقوام خودمان.
پدر خانوادهای مرده بود و دخترش اصرار روی اصرار که باید شیرینیهای مراسم شیرینی ایتالیایی باشد، بقیه خرج و مرجها به کنار، همان شب پدرش به خواب بنده خدایی آمده و گفته بود هیچ کدام از چیزهایی که خرج کردید به من نرسید.
روایت است از پیامبر اکرم که اگر کسی عزیزی را از دست میدهد تا سه روز اقوامش برای خانواده مصیبتدیده غذا ببرند و آنها را تسلا دهند، اما الان برعکس شده و این خانواده مصیبت دیده است که باید تا سه روز غذا بدهد و در آن وضعیت از بقیه پذیرایی کند.
الان طرف کلی خرج میکند که در امامزاده خاک شود، چه لزومی دارد؟
طرف ندارد، مجبور است قرض کند و وام بگیرد تا مراسمش را برگزار کند.
آخر این چه رسم و رسومی است؟
یکی نوشابه زرد میخواست و آن یکی سیاه! به خدا همهی اینها بیفایده است
سعید چهل ساله میگوید:
اصلاً با این خرجها موافق نیستم.
همین دو سه سال پیش مادرم فوت کرد و هرچه گفتم خرج نکنید، کسی قبول نکرد که نکرد.
همان موقع نزدیک صد و پنجاه میلیون تومان خرجمان شد.
مادرم فوت کرده بود و داشت از دلم خون میچکید و یکی از من نوشابه زرد میخواست و آن یکی سیاه!
یکی ران مرغ را میخواست و آن یکی سینه.
هر چه به خواهرهایم گفتم این خرجها بیفایده است نتوانستم متقاعدشان کنم و در آخر هم هزار تا حرف و حدیث به گوشمان رسید که یکی گفته بود مرغشان خوب سرخ نشده و آن یکی گفته بود سبزی کنار غذایشان نبوده!
به خدا همهی اینها بیفایده است.
همهاش...
ساده برگزار میکنیم
خانم دمیری اهل تمشولی است و از کسانی است که معتقد است مراسم باید بدون تشریفات و ساده برگزار شود.
میگوید: ظهر روز مراسم بیشتر از ده بیست نفر، آن هم از اقوام درجه یک خانه میت نمیمانند تا طرف به دردسر نیفتد.
عصر هم فقط با یک کیک و آبمیوه از مهمانها پذیرایی میکنیم.
خوراکیهای روی قبر هم مختصر است.
ظرف کیک یا شیرینی با یکی دو تا سینی حلوا.
چهلم را هم ناهار نمیدهیم و در مسجد با کیک و آبمیوه پذیرایی میکنیم، به جز کسانی که از شهرهای دور بیایند و نتوانند به خانه کسی بروند که آنها هم بیشتر از ۱۵- ۱۰ نفر نمیشوند.
عکس:سعیده صحراگرد
واقعا این مواردی که گفته شد آینده ای نه چندان دور برای همه ما اتفاق خواهد افتاد ((( ببینید وقتی عزیزی فوت می کند چقدر خانواده و فرزندان در زحمت می افتند از یک طرف غم و ناراحتی از دست دادن عزیزشان و از یک طرف مشکلات مالی و رسم و رسومات غلط تجمل گرایی ))) واقعا فکری بیاندیشیم و کاری کنیم و دست به دست هم دهیم تا این مورد در آینده برای خودمان هم اتفاق نیافتد و اولا مورد رحمت خداوند قرار گیریم و دوما موجبات رنجش و ناراحتی خانواده نباشیمممممم . التماس تفکر