- چه مقدس است این اندوه.
چه مقدس است آن چشمی که برای انسانها میگرید و چه مقدس است آن دو قطره اشکی که به حال انسانها میریزد.
قدرتمندترین افراد کسی است که قدرت مالکیت بر خود را داشته باشد اگرچه در این دنیا مالک هیچ چیزی نباشد و بالعکس اگر کسی مالک همه دنیا باشد، ولی از مالکیت بر خویشتن محروم باشد چنین شخصی باید ناتوانترین اشخاص محسوب شود.
متأسفانه کارنامه زندگی بشر حاکی از این است که بشر در طول تاریخ به طور شرمآوری غالباً مالکیت بر اشیای برونی را اگرچه از نظر کمیت ناچیز و از نظر کیفیت پست بوده بر مالکیت بر خویشتن ترجیح داده است.
هیچ میدانید که همه حقکشیها و آدمکشیها بر مبنای تزاحم بر سر مالکیتهای برونی بوده است؟
- هیهات دیگر جامعه بشریت زمامداری بر خود ببیند که کفش خود را وصله بزند تا پابرهنگان قلمرو زمامداریش کفشی پیدا کنند و بپوشند.
پیراهن خود را بدهد آنقدر وصله بزنند تا دیگر از دادن به وصله زننده شرمنده گردد.
هیهات که روزی فرا رسد که این کره خاکی مردی را ببیند که زمامداری چند کشور پهناور اسلامی آن روز را برای اینکه مرتکب دروغی نشود زیر پا بگذارد.
دیگر از این پسمانده تاریخ نتوان توقع انسانی را داشت که با شنیدن ظلم به یک زن یهودی که با جامعه اسلامی در حال همزیستی به سر میبرد با کشیدن خلخالی از پایش توسط دشمن چنان مضطرب شود که بگوید اگر یک انسان با ایمان از شنیدن چنین خبری بمیرد در نزد من مستحق سرزنش نمیباشد.
- در تمامی طول تاریخ هر کجا که شکوفایی و پیشرفتی مفید مشاهده کردید در آنجا دست عدالت را خواهید دید که رسالت عظمای خود را انجام داده است.
بالعکس در هر جا که نکبت پژمردگی، بدبختی، برگشت به عقب، و سقوط، دامنگیر بشری شده است بدون تحمل زحمت زیاد چنگالهای خونین ظلم را خواهید دید که گلوی حامیان عدالت را گرفته و آنان را به خاک و خون کشیده است.
- هیچ عاملی برای رشد انسانی نیرومندتر از آن نیست که بداند همه حرکات او تحت نظاره خداوندی است و هر کاری که میکند و سخنی که میگوید، اندیشهای که در ذهنش به جریان میافتد، ثبت و ضبط گشته سرنوشت آینده ابدی او را تشکیل میدهند.
کسی که به چنین اصلی معتقد است کمترین تعدی به حقوق دیگران نمیکند، هرگز دروغ بر زبانش جاری نمیگردد، سخنی بر ضرر دیگران نمیگوید. حتی اندیشههای خود را هم از گرایش به پلیدیها محفوظ میدارد.
- و بدانید خدا به شما رحمت کند. شما در روزگاری زندگی میکنید که گوینده حق اندک و زبان برای راستگویی کند است و کسی که ملتزم به حق است خوار شمرده میشود.
مردم در این زمان گرفتار گناهند و چرب زبانی و تملق در میانشان شایع است.
جوان آنها بدخلق و خشن است و پیر آنها گنهکار. عالمشان منافق و زاهدشان در محبت ریاکار.
کوچک ایشان بزرگشان را تعظیم نمیکند و توانگرشان فقیر را در معیشت یاری نمیکند.
- حضرت علی (ع) در خطبه ۲۳۳ آورده است:
هیچ تفاوتی میان یک حیوان فاقد عقل و درک و تفکر و آن انسانی که دارای همه آن نیروها باشد، ولی آنها را به کار نیندازد وجود ندارد.
پس در حقیقت انسان موقعی میتواند از مرز میان حیوان و انسان عبور کرده و به قلمرو انسانیت وارد شود که به آن علمی که به او داده شده است عمل نماید.