از ژاپن که حرف میزند، چشمانش برق عجیبی میزند.
کسی که سی و سه سال از عمر چهل و سه سالهاش را کاراته کار کرده و خاطرهها دارد از روزهای ورزشیاش...
فوقلیسانس مهندسی برق قدرت، معلم هنرستان و از چهرههای ورزشی شاخص شهرستان خصوصاً در کاراته است.
- از چه زمانی ورزش را شروع کردید؟
در مدرسه مثل بقیه فوتبال بازی میکردم.
در سن ده سالگی، چون از نظر بدنی قوی بودم به سمت کاراته کشیده شدم.
خانوادهها آن روزها علاقهای به حضور فرزندشان در رشته کاراته نداشتند، ولی چون با استاد عباس خرمدل هم محلهای بودیم موافقت کردند که من به کلاس ایشان بروم و تا امروز کاراته را ادامه دادم.
- امکانات ورزشی آن زمان چگونه بود؟
اصلاًً قابل مقایسه نیست.
آن زمان در سالن شهرداری یکی از کلاسهایمان به مربیگری آقای خرمدل برگزار میشد که کف آن موزاییک بود.
یک کیسه بوکس داشت که برای زدن سه مشت به آن باید در صفی طولانی میایستادیم.
همان صف طولانی با لباسهای کاراته طول خیابان سرداران را که خاکی بود میدوید تا به استخر ژاندارمری برسد.
این در حالی بود که بعضی از بچهها حتی کفش نداشتند.
تشک کاراته یا همان تاتامی در نیریز وجود نداشت و ما فقط زمانی تاتامی را میدیدیم که به مسابقات استانی در شیراز میرفتیم.
- در چه سبکی از کاراته فعالیت دارید؟
در سبک سوکیوکوشین که از سبکهای آزاد کاراته است.
این سبک از کاراته در ایران و جهان، فعال و معتبر است.
خود من نیز از معدود مربیانی در ایران هستم که هم در بخش کومیته و هم در کاتا فعالم.
- چه شد که وارد عرصه مربیگری شدید؟
در دوران دانشجویی حدود ۲۰ سال پیش وارد عرصه مربیگری شدم. آن زمان آقای خرمدل به دلایلی کاراته کار نمیکرد.
آقای عابدیننژاد کاراته کنترلی و ما کاراته آزاد کار میکردیم و به خاطر دوستی مربیهایمان، همیشه جوی سالم و دوستانه بین دو باشگاه بود.
البته در برههای هم ما تغییر سبک دادیم و کاراته کنترلی کار کردیم و دوباره به کیوکوشین بازگشتیم.
در طی این سالها، به کمک دیگر مربیان شهر توانستیم افراد زیادی را به سمت کاراته جذب کنیم، به طوریکه الان از حدود ۶۰۰۰ نفر ورزشکار بیمه شده در نیریز، ۱۰۶۰ نفر آنها را هنرجویان کاراته تشکیل میدهند و اغراق نیست اگر بگویم بیش از نصف آنها از بانوان هستند.
در چند سال اخیر، بخش کاراته قطرویه و مشکان را فعال کردهام که مربیان آنها دو کاراتهکای بسیار خوب و از بازیکنان سوپر لیگ کشور به نامهای آقایان یاسین صادقی و رضا هاشمزاده هستند.
همچنین اولین مربی بومی شهرستان بختگان آقای مهدی نگهداری با حمایت مجموعه ما در آنجا کلاس کاراته دایر کرده و حتی به مقام دوم تیمی استان هم رسیدند.
- خود شما تاکنون چه مقامهایی به دست آوردهاید؟
به عنوان مربی مقامهای زیاد تیمی کسب کردهام که شاخصترین آنها قهرمانی مسابقات تیمی بینالمللی در اسفندماه سال گذشته در تهران بوده است.
همچنین اولین مقام استانی تیمی در سال ۸۵ و اولین مقام تیمی کشوری در سال ۸۵ نیز جزو افتخاراتم بوده است.
- برای یک کاراتهکای خوبشدن چه ملاکهایی لازم است؟
علاقه، نظم، ژنتیک، شهامت و از همه مهمتر، داشتن یک مربی کاربلد.
مربی خوب داشتن یک عامل مهم در یادگیری و ترقی در رشته کاراته است.
من آنطور که باید و شاید مربی حرفهای نداشتم و خودم با خطا و آزمون به جایی رسیدم که الان هستم.
راهی را که من در طی ۳۰ سال به آن رسیدم، شاگردانم آن را ۱۰-۹ ساله طی میکنند، چون مربی بالای سرشان است و این خیلی مهم است.
- چه شد در مسابقات جهانی سبک شرکت کردید؟
مسابقات جهانی هر چهار سال یکبار در ژاپن برگزار میشود.
آرزوی هر کاراتهکایی است که به آنجا برود و در چنین مسابقات معتبری به عنوان بازیکن حضور داشته باشد.
این رؤیای ۳۰ ساله من بود که محقق شد. بعد از چندین مسابقه انتخابی قرار بود در سال ۲۰۲۰ به مسابقات اعزام شویم که به خاطر کرونا، مسابقات سه سال عقب افتاد.
به خاطر تحقق این رؤیا خیلی جنگیدم و بسیار سختی کشیدم.
شش ماه آخر، همه کارهایم را به طور کامل رها کرده بودم و فقط تمرین میکردم.
با کمترین امکانات و بدون داشتن اسپانسر، مربی و حامی؛ حتی روزهای تعطیل تمرین میکردم.
به باشگاههای شیراز سر میزدم و با بچههای آنجا تمرین میکردم.
دو ماه قبل از مسابقات در اردوی تیممنتخب از ما تست گرفتند.
اول قرار بود به عنوان مربی به توکیو اعزام شوم، اما به دلیل کمبود بودجه و با تصمیم هیأت رئیسه سبک، در نهایت به عنوان بازیکن اعزام شدم.
در این مسابقات من در رشته کومیته توانستم مقام نهم را به دست آورم.
همان شب قبل از مسابقه دچار دنداندرد شدیدی شدم، به طوری که نتوانستم تا صبح بخوابم.
از آن طرف قرار بود در وزن خودم که بین ۶۵ تا ۷۰ کیلو بود مبارزه کنم و خودم را برای مسابقه در این وزن آماده کرده بودم، اما وقتی به آنجا رفتم فهمیدم باید با وزن اُپن بازی کنم و مسابقه در ردهسنی ما فقط در وزن اوپن برگزار میشود.
حریف اول من ۸ کیلو از من سنگینتر و ژاپنی بود که بازی را توانستم ببرم و بردن یکژاپنی سنگینتر از خودت آن هم در در خاک ژاپن، کاری بسیار دشوار است.
حریف دومم نیز ژاپنی و از حریف اولم قویتر و سنگینتر بود.
بازی دوم پایاپا بود و باید داورها راند اول را مساوی میدادند و خب من واقعاً به خاطر بیخوابی و فشار زیاد، بازی را با رأی داوران واگذار کردم.
هرچند حریف من دو بازی بعدی خودش را نیز برد و به فینال بازیها رسید و به نوعی من به فینالیست مسابقات باختم و به اذعان حاضرین بازیهای شایستهای انجام دادم.
تنها بازیکنی بودم که در مسابقات جهانی هم در کاتا و هم در کومیته شرکت کردم و این کار من را چند برابرسختتر از بقیه کرده بود.
در کاتا بزرگسالان هم حریفم لهستانی و شناخته شده بود، طوری که عکس حریفم در پوستر مسابقات جهانی درج شده بود.
این بازی را با رأی پرچم داوران سه به یکواگذار کردم.
شاید اگر شب قبل مسابقه، خواب کافی داشتم و با بازیکنانی هم وزن خودم بازی میزدم، با توجه به شناختی که از حریفان پیدا کرده بودم حتی روی سکو نیز میایستادم و این دور از دسترس نبود.
- هم دورهایهای شما چه کسانی بودند؟
آقایان حمید فایض، برادران خرشاد، آرش تمنادار، مجید فتحی، مجید شبچراغ، حمید خرمدل، هاشم میرزازاده، رسول علیمردانی، دو برادر کوچکم مجتبی و مرتضی و سید حبیب ابطحی از هم دورهایهای من بودند.
- سمتی هم در کاراته دارید؟
در هیئت کاراته نیریز سمتی ندارم، اما نایب رئیس سبک سوکیوکوشین استان و مربی تیم منتخب بزرگسالان کاتا سوکیوکوشین ایران هستم.
علاوه بر آن رئیس هیئت تکواندو نیریز هم هستم.
- با توجه به رشته اصلیاتان چه شد که رئیس هیئت تکواندو نیریز شدید؟
آقای معانی، آقای فرجزاده و دوستان دیگر از من خواستند سرو سامانی به هیئت تکواندو بدهم که پذیرفتم.
با همکاری اداره، سالن خوبی برای ورزشکاران این رشته گرفتم و با پیگیریهای مکرر از هیئت استان توانستیم برای بانوان دو مربی با رزومه خوب بیاوریم که در حال حاضر استاد زهرا رکنی دارای دان ۶ تکواندو از شیراز که از مربیان بسیار خوب و منتخب استان هستند به همراه شاگردشان استاد نظری از ایج، کار آموزش بانوان نیریز را به عهده دارند.
در بخش آقایان هم به خاطر استقبال کم، مربی از استان داده نشد که برای این مورد هم به فکر بومیسازی مربی در آینده هستیم و قدمهایی در این زمینه برداشتهایم و امیدواریم به زودی کلاس آقایان شروع به کارکند.
- چند فرزند دارید؟ آیا آنها هم اهل ورزش هستند؟
آقا پارسا ۱۴ ساله و آقا پوریا ۱۲ ساله است.
هر دو از ۵ سالگی زیر نظر خودم با کاراته آشنا شدند و علاوه بر استعداد در این رشته، خودشان هم علاقه داشتند.
الان تعداد مدال و مقامهایشان از پدرشان بیشتر است و در مسابقات شناخته شده هستند.
- اگر رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان بودید، برای بهبود ورزش نیریز چه میکردید؟
ریاست اداره ورزش و جوانان شهرستان، سمت حساسی است و باید برای قبول آن کفش آهنی پوشید.
همهی ورزشکاران از اداره ورزش و جوانان توقع دارند، خصوصاً توقع مالی.
اگر رئیس اداره ورزش و جوانان بودم از خرد جمعی رؤسای هیئتها استفاده میکردم و یک شورای ورزشی قوی درست میکردم و یکپل ارتباطی قوی و هدفمند بین صنایع شهر و ورزش ایجاد میکردم که البته این کارِ یک روز و یک هفته نبوده و به تنهایی هم امکانپذیر نیست.
- چه توقعی از مسئولین و اداره ورزش و جوانان دارید؟
داشتن یک سالن اختصاصی برای کاراته میتواند واقعاً برای پیشرفت کاراته شهرستان مفید باشد.
الان یک ششم بیمهشدگان ورزشی شهرستان از بچههای کاراتهکا هستند، اما یک سالن اختصاصی ندارند.
اگر سالن اختصاصی داشتیم میتوانستیم با رایزنی و نفوذ حتی اردوی تیم ملی را در اینجا برگزار کنیم، مانند کاری که آقای مرتضی رضائیان انجام داد.
با این کار نیریز شناخته میشد و بچههای نیریز میتوانستد در کنار ملیپوشان تمرین کنند و مسلماً سطح فنی آن رشته در شهر تکان میخورد.
الان متأسفانه ما در نیریز حتی یک خوابگاه درست نداریم که این هم دغدغه ما وهمه ورزشکاران است.
- خاطره ورزشیاتان؟
محل اقامتمان در شهر شیزوکا بود.
من و هماتاقیام که کرمانی بود، یک شب در اتاق هتل یک رتیل را دیدیم که ازدریچه اتاق وارد شده و از روی دیوار اتاق بالا میرود.
خواستیم آن را بگیریم که فرار کرد.
خلاصه هر طور بود با زبانی دست و پا شکسته به یکی از خدمههای آنجا فهماندیم که در اتاق ما رتیل است و هر لحظه امکان دارد ما را نیش بزند.
ایشان موضوع را به مدیر هتل که پیرمردی حدوداً هفتاد ساله بود گزارش داد.
مدیر هتل وقتی فهمید من کاراتهکا و از اعضای تیم ایران هستم، به نشانه احترام ورزشی، سه بار جلوی من تعظیم کرد و گفت خودش هم از کاراتهکاهای قدیم در سبک کیوکوشین و از شاگردان سوسای اویاما و دان ۳ بوده است.
بعد هم اتاق خودش را که بزرگتر و در طبقه بالابود به ما داد تا بدون نگرانی در آنجا بمانیم.
سومی مسابقات قهرمانی شرق فارس سال ۱۳۷۱ شهرستان استهبان