سلام خدمت خوانندگان محترم، پر و پا قرص و همیشگی هفتهنامه!
من هر چی میام میگم: تو رو خدا تو صحبت کردن و نوشتن دقت کنین تا معنی و مفهوم مطالب عوض نشه، گوش شنوایی نیست که نیست!
چرا؟ میگم براتون.
یکی از خالههام خیلی امروزی و باکلاسه! و به قول امروزیها خیلی up to date و لاکچری تشریف داره و مرتب از زندگی لاکچری و سفرها و سفره و میز غذا و لباس و استایلش عکس توی فضای مجازی منتشر میکنه!
ولی از اون طرف پدر بزرگ مادریام که پدر همین خاله و مادرم است فوقالعاده متعصب و غیرتی است!
نمیدونم خاله خانم من این سوسول بازیها را از کی به ارث برده؛ الله اعلم!
مادر بزرگم میگه به عمههای رسوا شدش رفته، ولی بابابزرگم اعتقاد داره به خاله هاش رفته!
بگذریم...
دیشب خاله یه عکس خفن از خودش با کیف و کفش و کلاه گذاشت توی گروه خانوادگی!
مامان بزرگم زیر همین عکس نوشت: منم وقتی جوون بودم شبیه این کفش رو داشتم، باهاشم یه عکس دارم!
پدر بزرگ هم ورداشته زیر پیام مامان بزرگ نوشته: «هاشم کیه؟»
همین کافی بود که کل گروه از شلیک خندههای فامیل بره رو هوا ...
الانم مامان بزرگ چند روزه مهمون خونه ما شده!
ابابزرگ گفته تا نگی هاشم کیه خونه نیا؟!
همین است که دائم میگویم از کلمات در جمله درست استفاده کنید!