بیبی نگاهی به صف طویل کنار خیابان انداخت.
- اینجو دیه به امید خدا چه خَوره؟
- خبری نیس بیبی، راهنمایی رانندگیه اینجا، اینا اومدن امتحان بدن برا گواهینامه.
- گَوایینامه؟
- بله بیبی...
فردا صبح بیبی کفش و کلاهپوشان جلوی در ایستاده بود...
- کجا بیبی؟
- تا جون تو درشه!
- وا! بیبی، شد من یه بار سؤال بپرسم شما درست جواب بدین؟
- میفمی بری چیچیه؟
- نع...
- من هنو حرف نزدم تو دری آیِی یأس میخونی...
- قول میدم نخونم، حالا کجا میرین بیبی؟
- ماخام برم گَوایی نامه بیگیرم.
- شمااااا؟
- هاااااا...
-، ولی آخه.
-، ولی و مرگ، نگفتم هی مِخی آیِی یأس بوخونی.
- آخه بیبی جون فک نمیکنم به افراد بالای نود سال گواهینامه بدنا، در ضمن مگه ماشین داریم؟ گیریمم که داشته باشیم، میدونین الان هزینهی گرفتن گواهینامه چقد شده؟
- نع...
- چار میلیون و دویست سیصد تومن.
- چنننن؟
- چار میلیون و دویست سیصد، اونم اگر بتونین بار اول قبول شین...
- من خو چار ملیون نیدم.
ولی گوایینامهام که نگیرم بویه بشینم پشت فرمون.
ندیدیای سوریو چیطو میشینه.
در را باز کرد که برود...
- الان کجا میری بیبی تو این سرما؟
- سر مزار تووووو!
*****
بیبی که از در آمد تو سگرمههایش توی هم بود.
- چی شده بیبی؟
- تا چیش تو کور شه!
- وا! بیبی... ینی چی؟ چی شده خب؟
- ماشینه مش هاشمه زدم تو دیوال...
- چی؟ همون نیسان آبیه رو؟
- هاااااا. بریای مرتیکه مش هاشم میگم بیا ماشین یادِ من بده، مثلاً اومده یادُم بده، هولکی شدم رفتم تو دیوال...
-ای واااای، چیزیام شد بیبی؟
- شیشهی ماشینُش خرد شد.
جلوشَم داغون شد.
اُوینَشَم شِکِس.
- آخیییی... بیچاره مشهاشم.
کلی خسارت زدین بهش بیبی.
این چه کاری بود کردین آخه؟
- مردهشورُت ببره دختر، نیخوا دلفکر من باشه بگه بیبی خودُت طوریت شده یا نه، دره غصهی لگن مش هاشمه میخوره!
- اَ فردا میرم با مشموسی موتورسواری یاد بیگیرم.
خودوشم بیشینه پشت سرم که نرم تو دیوال!