تعداد بازدید: ۲۷۵
کد خبر: ۱۸۸۴۰
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۴ - 2023 15 December
به بهانه انتشار کلیپ صادق بوقی
author
روزنامه نگار: امین رجبی

بگو شادی کجاست؟

یکی از پربازدیدترین محتوا‌ها در فضایِ مجازیِ این ماه، فیلم پایکوپی و آواز و شادی «صادق بوقی» پیرمرد ۷۰ ساله و جمعی از بازاریان در بازار ماهی‌فروشان رشت بود. پیرمردی مهربان و ساده‌دل که نمادی از فرهنگِ شاد و غنی مردمان شمال و استان گیلان است.

به نوشته رسانه‌ها، «صادق بنا متجدد» ملقب به صادق بوقی در گذشته سال‌ها به عنوان بوقچی، لیدر و تبلیغاتچی کنار تیم‌های فوتبال شمالی فعالیت می‌کرد و به همین دلیل به او لقب «صادق بوقی» داده‌‎اند. او پس از بازنشستگی به شغل ماهی‌فروشی مشغول شد. هم اکنون هم تاکسی دارد و البته در اوقات بیکاری سری به دوستان ماهی‌فروش خود در بازار رشت می‌زند.

صادق بوقی از سال ۱۳۹۹ به صورت خودجوش آغاز به رقص و آوازخوانی در بازار رشت کرد و به سرعت در میان مردم محبوب شد. ویدیو‌های رقص و آوازخوانی او در فضای مجازی منتشر شد و به شهرت او افزود.

صادق بوقی به دلیل اخلاق خوب و رفتار مهربانانه خود در میان مردم رشت بسیار محبوب است و او را به عنوان نماد شهر رشت می‌شناسند. او همیشه با لبخند و مهربانی با مردم برخورد می‌کند و به آن‌ها احترام می‌گذارد.

آوازه صادق بوقی محدود به استان گیلان می‌شد، اما بستن صفحه اینستاگرامش کافی بود تا فیلم پایکوبی او به سرعت در سراسر ایران و حتی برخی رسانه‌های جهان مطرح شود و موجی از همراهی با او شکل بگیرد.

هرچند بعداً صفحه او بازگشایی شد و او در پیامی این خبر را به مردم داد.

سؤال و تعجب همگان این بود که مگر پیرمرد چه کرده که با او برخورد شد؟ کدام قانون را شکسته و چه آسیبی به دیگران وارد کرده؟

آیا شادی جرم است؟ به یقین نه!
این که یک پیرمرد می‌تواند چنین ساده و بی ریالی دستمزد، موج شادی بیافریند چه اشکال دارد؟ آیا صدا و سیما و آن همه دستگاه‌های فرهنگی با آن همه بودجه و امکانات توانسته‌اند به مردم شادی دهند؟ باز هم نه!

اکنون که مردم ایران در غلیانی از مشکلات به سر می‌برند، این که درصد بالایی از مردم زیر خط فقرند، این که با بحران‌های زیست محیطی مواجه‌اند، و این که خشکسالی امید آن‌ها را کمرنگ کرده، آیا نیاز به شادی ندارند؟ اگر برخی با کژسلیقگی و بدفهمی، این حداقل شادی‌ها را از مردم بگیرند، آیا جامعه دچار ناامیدی نمی‌شود؟

در فیلم زندگی زیباست (Life is Beautiful) ساخته روبرتو بنینی، یک خانواده در خلال جنگ جهانی دوم به اردوگاه کار اجباری منتقل می‌شوند.

پدر و پسر ۵ ساله‌اش در اردوگاه با شرایط وحشتناکی روبرو می‌شوند و مادر در اردوگاهی دیگر جدای از آن‌ها به سر می‌برد. آنجا خشونت و بی‌رحمی موج می‌زند. پدر، اما چاره در آن می‌بیند که فرزندش را از فروپاشی و یأس نجات دهد. او با خود می‌اندیشد که این جهنم، ساخته‌ی دست و محصول جنون و خودکامگی عده‌ای متوهم است.

پدر به این نتیجه می‌رسد که باید آن اردوگاه وحشتناک را برای پسر قابل تحمل کند؛ بنابراین به او می‌گوید که همه این اتفاقات یک بازی نمایشی است و ما در این نمایش نقش بازی می‌کنیم. 
پدر با فریب فرزندش تلاش می‌کند که این آخرین امید - یعنی شادی- را از دست ندهد.

او هرکاری که می‌تواند انجام می‌دهد. حتی مرگ را به بازی می‌گیرد تا این بازی دردناک برای فرزندش قابل تحمل باشد. اگرچه خود به مسلخ می‌رود، اما پسر و همسرش می‌مانند برای ادامه زندگی.

پیام فیلم روشن است. باید نگذاشت شادی و امید از زندگی رخت بربندد. حتی در سخت‌ترین شرایط. چون این آخرین سنگر است.

کریستین بوبن می‌گوید:

فقط یک چیز در زندگی 
زیبا به شمار می‌آید
و آن شادی‌ست

هیچ‌گاه نگذار کسی آن را از تو بگیرد...!

مردم ایران صبورانه و نجیبانه تورم و رکود را تاب آورده‌اند، با تصمیمات عجیب و غریب مسئولان کنار آمده‌اند، رقم‌های نجومی فساد را شنیده و دم بر نیاورده‌اند. آن‌ها مستحق شادی‌اند. این که به هر بهانه‌ای دور هم جمع شوند و پایکوبی کنند و بخندند و شادی کنند. 
روز‌های کرونا را یادتان هست؟ در اوج سختی و مرگ و میر و فشار کاری، برخی پرستاران کلیپ‌هایی از شادی و رقص در فضای مجازی منتشر کردند و با شادیِ هرچند ظاهری تلاش کردند جامعه امیدش را از کف ندهد.

صادق بوقی نماد همین آخرین امید است. آخرین سنگر‌هایی که باید همه با هم در پاسداشت آن بکوشیم و نگذاریم کسانی همین را هم سد کنند و با برخورد‌های سلیقه‌ای و سلبی جامعه را به غم بکشانند.

سرزمین مادری، رؤیای اجدادی کجاست؟
مردم این شهر می‌پرسند آبادی کجاست؟

ما به گرد خویش می‌گردیم آه‌ای ساربان!
آرمانشهری که قولش را به ما دادی کجاست؟‌

ای رسولِ عقل! ما را بگذران از نیلِ شک
گر تو موسی نیستی موسای این وادی کجاست؟

خنده‌های عیش ما جز خودفراموشی نبود
این هم از مستی که فرمودی! بگو شادی کجاست؟

باد در فکر رهایی روی آرامش ندید
راه بیرون رفتن از زندان آزادی کجاست؟

فاضل نظری

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها