
از کتابداران فعال و پویای شهرستان است آمنه دردانه؛ کسی که تنها به کتابداری اکتفا نمیکند...
همین چند روز پیش بود که دردانه برای یاد دادن ضربالمثلها به دانشآموزان به صورت داستان، به دبستان قارینیا و یکی از کلاسهای ششم رفت و همانجا بود که جرقه رفتن به مرکز فنی و حرفهای در ذهنش زده شد.
میگوید: «با بچهها ضربالمثل کار میکردم.
در پایان کلاس از پدر یکی از بچهها پرسیدم به عنوان پدرِ یک بچه دوازده ساله دوست داری فرزندت چه چیزی یاد بگیرد و ایشان جواب داد ابزار و یک سری مهارتهای فنی؛ به عنوان مثال حداقل آچارها را بشناسد و همین باعث شد با همکاری مدرسه و فنی حرفهای، این کار را عملی کنیم.
ما به همراه بچهها به مرکز فنیحرفهای رفتیم و در آنجا دانشآموزان از نزدیک با کارگاههای آموزشی مانند پیال سی، تأسیسات، جوشکاری و برق آشنا شدند.
برخورد مربیهای آنجا با بچهها عالی بود و آنها با زبانی بسیار ساده برای بچهها در مورد سؤالاتشان توضیح دادند.
دانشآموزان در آنجا با یک سری ابزار و وسایل آشنا شدند، همچنین فهمیدند که در نیریز چنین کارگاههایی وجود دارد و آنها میتوانند برای یادگیری این فنون به آنجا مراجعه کنند و حتی برای تعیین شغل آیندهاشان مفید باشد.»
آمنه دردانه در مورد دیگر فعالیت هایش اضافه میکند: «سعی میکنیم در کتابخانه علاوه بر امانتدادن کتاب، کارهای مفید دیگری نیز انجام دهیم. در تابستان چند دوره مانند چیدمان منزل، تغذیه، آموزش دمنوشهای گیاهی و تربیت فرزند داشتیم.
در حال حاضر نیز برنامه کمکهای اولیه را به صورت عملی داریم؛ مانند آموزش نبض دستگاه تبسنج، اندازهگیری فشار خون، احیاء قلبی و... که البته این دورهها را با همکاری سایر ادارات و نهادها انجام میدهیم. برنامه بعدی ما نیز آموزش گل و گیاه و همکاری با جهاد کشاورزی است.»
در ادامه، با غلامرضا داوطلب معاون و مشاور مرکز فنی و حرفهای نیز گپ و گفتی کوتاه در این مورد انجام میدهیم.
داوطلب در مورد بازدید اخیر دانشآموزان از کارگاههای آموزشیاشان میگوید: «بچهها برای آشنایی با ابزار و همچنین آشنایی با رشتههای فنی به مرکز مراجعه کردند و از کارگاههایی مانند پیالسی، مکانیک، جوشکاری، تأسیسات، تراشکاری و. بازید به عمل آوردند.
از ظاهر بچهها مشخص بود که از آمدنشان به آنجا بسیار راضی هستند.
کنجکاو بودند، جستجو میکردند، سؤال میپرسیدند و نحوه کارکردن با دستگاهها برایشان بسیار جالب بود.»
وی در مورد بازدید دیگر دانشآموزان مدارس میگوید: «ابزار شناسی و فلزکاری را میشود به بچههای ده دوازده ساله توضیح و آموزش داد؛ اما رشتههایی مانند جوشکاری، تراشکاری یا برق را که رشتههای خطرناکی هستند، باید به بچههای بالای ۱۴- ۱۵ سال آموزش داد.»
مریم اصغری معاون آموزشی آموزشگاه شهید قارینیا از این بازدید بسیار راضی است.
میگوید: «بچهها بسیار راضی بودند و اصرار داشتند که به یکی دو کارگاه دیگر هم که البته مربیهایشان نبودند سر بزنیم که متأسفانه نشد. البته در برنامههای آیندهامان است که دو کلاس ششم دیگر را نیز برای بازدید به مرکز فنی و حرفهای ببریم.
البته همکاری مدیر و مربیان آنجا هم بسیار عالی بود.
با صبر و حوصله به تکتک پرسش بچهها جواب دادند و بچهها توانستند به صورت عملی کار کنند.»
علی پیروزمند از بچههایی است که به کارگاه فنی و حرفهای رفته.
میگوید: «به کارگاههای مختلفی رفتیم؛ مانند پیالسی، کار با کامپیوتر، تراشکاری، جوشکاری و... که خیلی خوب بود.
موم و عسل و لولهکشی را هم با دوستانم در وقت استراحتمان رفتیم که کندوها عسل نداشت و بیشتر زنبورها هم مرده بودند.
کشت گلخانهای را هم دوست داشتیم ببینیم که بسته بود.
در آنجا موتور خودرو ۲۰۶، موتور پیکان و موتور ال۹۰ را به ما نشان دادند.
در کارگاه پیال سی یک دستگاه بود که میتوانستیم به آن دستور دهیم.
مانند کارگاه نوشابهسازی که میتوانیم به آن دستور دهیم و در آن نوشابههای خراب را جدا میکنند.
دوست دارم دوباره اگر فرصتی پیش بیاید به این کارگاهها بروم؛ خصوصاً کارگاههای کشاورزی و گلخانه که تعطیل بود.»
محمدطاها قلمداد از دیگر دانشآموزانی است که به این کارگاه رفته.
میگوید: «در آنجا به ما میکرومتر دادند و ما با آن کار کردیم.
بعد هم شبیهسازی شده لولهکشی را به ما نشان و یاد دادند.
اندازههای سیمجوش، شبیهسازی شده موشک و خیلی چیزهای دیگر را از نزدیک دیدیم.»
محمدطاها میگوید: «همیشه دوست داشتم دندانپزشک شوم؛ ولی با وجود دیدن این کارگاهها و خصوصاً اگر فرصتی پیش بیاید، دیدن کارگاه گلخانه و کشاورزی، ممکن است نظرم تغییر کند و کشاورزی را دنبال کنم؛ خصوصاً اینکه خانواده خودمان هم در کشاورزی فعال هستند.»
امیرحسین فراستی در مورد بازدید از کارگاه میگوید: «کارگاه ماشین و ابزارآلات را دوست داشتم.
یک دستگاه تفلون تراش داشت و چند شکل مختلف با آن درآوردند.
با چند وسیله اندازهگیری و پیچگوشتی هم آشنا شدیم. چند ماشین هم برای شبیهسازی آورده بودند.
به کارگاه اتومکانیک نیز سر زدیم.
دوست دارم باز هم از این کارگاه دیدن کنم.
شاید در آینده یکی از این شغلها را انتخاب کنم.»