گفتم: شنیدی نمایندههای مجلس همه مشکلات ملت رو گذاشتن کنار و از خودشون یه طرحی در کردن که سن بازنشستگی تا ۳۵ سال بالا بره؟
گفت: آره یه چیزایی شنیدم. این یعنی چی حالا؟
گفتم: هیچی دیگه. یعنی از این به بعد باید ۵ سال بیشتر از قبل برای دولت جون بکنیم و حمالی کنیم تا به افتخار بازنشستگی نائل بشیم.
به زبون خودمون، یعنی دولت ۵ سال بیشتر از قبل از ما کار میکشه و از اون طرف ۵ سال کمتر حقوق بازنشستگی میده.
گفت: عجب! حالا داره یه چیزایی حالیم میشه. یعنی اینقدر اینا به فکر ملت بدبخت نیستن؟
گفتم: نه! حالا مونده تا حالیمون بشه. مثلاً فرض کن ما تو ۲۰ سالگی رفتیم سر کار و قراره تو ۸۵ سالگی بمیریم. قبلاً تو ۵۰ سالگی بازنشسته میشدیم و دولت باید ۳۵ سال حقوق بازنشستگی میداد.
یعنی به زعم دولت ما ۳۵ سال وبال گردنش میشدیم. اما حالا تو ۵۵ سالگی بازنشسته میشیم و باید ۵ سال و به عبارتی ۶۰ ماه بیشتر حق بیمه بدیم به دولت و دولت هم ۵ سال کمتر یعنی ۳۰ سال به جای ۳۵ سال حقوق بازنشستگی بده.
گفت: عجب! لامروّتا!
گفتم: تازه این طرح چند تا مسئله پنهون دیگه هم داره.
گفت: چی دیگه؟!
گفتم: اولاً که نمایندههای محترم به جای این که وکیلالمله (= نماینده مردم) باشن وکیلالدوله (نماینده دولت) هستن و قراره جیب دولت رو پر کنن.
چون میخوان صندوقهای بازنشستگی دولت از ورشکستگی نجات پیدا کنه.
دوماً با این کار فشار بر گُرده بیمهشدهها زیاد میشه و ۵ سال بیشتر جون میکنن و حمالی دولت رو میکنن و عملاً اگه میخواستن ۸۵ سال عمر کنن ۷۵ سال و کمتر عمر میکنن و زودتر جام رحمت رو سر میکشند و الفاتحه معالصلوات.
با این کار دولت سرجمع ۱۰-۱۵ سال کمتر حقوق بازنشستگی و عیدی آخر سال و کوفت و زهر مار پرداخت میکنه.
سوماً نمایندهها با این خوشخدمتی به دولت، تونستن به سلامت و با سلام وصلوات از فیلتر هیئت اجرایی انتخابات عبور کنن.
گفت: خدایا! چه گرفتاری شدیمها!
گفتم: تازه کجاش رو دیدی؟ تا همینجاش هم دولت به همین صندوقهای بازنشستگی بدهکار هم هست و هرازگاهی به پول ما بیمهشدههای بدبخت ناخونک هم میزنه.