این روزها در فصل برداشت انار نیریز هستیم. در عالمِ رؤیا، انار نیریز را یاقوت سرخ مینامیم.
انار رباب را پسند بازار میدانیم و به آن میبالیم و میدانیم که مشتریانِ پر و پا قرص خارجی دارد.
هرکس که طعم گوارای دانههای سیاه انار نیریز را چشیده میداند پربیراه نیست که انار نیریز سرآمدِ انارِ ایران و حتی جهان است؛ و چه خاطرهها که بسیاری نیریزیان دارند از چیدن انار و نشستن لب جویِ باغ و هورت کشیدن دانههای سرخ و سیاه و لب و دندان و دست و لباس را سرخ کردن.
اینها را هنوز میتوان تجربه کرد و کامِ دل برآورد.
اما واقعیتِ این روزها، حکایتی دیگر است. حکایتِ رنج و درد و آه و افسوسِ انارکارانی که حاصلِ سالهایِ سال، رنج و زحمت خود و پدرانشان را در حال از کف رفتن میبینند.
از همه دردآورتر کمآبی و کمبارانی است که درختان را کمجان میکند و نایِ قدکشیدن و برگ و بار دادن را از آنها میگیرد.
در تابستان اگر گذارتان به باغهای انار افتاده باشد دیدهاید که درختها پژمرده و کمرمق شدهاند.
تحمل این صحنهها برای ما که فقط بینندهایم دردآور است چه برسد به باغداری که حاصل عمرش و تَرِکهی پدرانش را چنین میبیند.
رنجِ کمآبی، کمرنجی نیست که برخی نامردمیها از سوی دلالانِ آب و برخی صاحبان آب هم بر آن افزون شده و باغداران را رنج میدهد.
کار به جایی رسیده که برخی باغداران مجبور میشوند از نانشان بزنند تا آبی به باغشان برسد.
اینها را اگر علاوه کنیم بر آفات و بیماریهای انار و در آخر بازارِ فروش - که خود حدیث مفصل دارد - انارکاران انگار در میدان جنگ، ماندهاند بیسلاح.
سه محصولِ استراتژیک ما همین انار است و پسته و انجیر که در انار و پسته مقام اول و در انجیر مقام دوم فارس را داریم.
سه مشکلِ کمآبی، بیماری و بازار، بر گُرده این سه محصول فشارهای زیاد میآورد. ولی آیا ما باید دستها را بالا ببریم و تسلیم شویم و شاهد نابودی کشاورزی و اقتصادمان باشیم؟ بیتردید، نه!
برای کمآبی و بیماری باید به سمت گونههای مقاوم برویم که نرفتهایم.
در یک مورد نگانده شاهد بود که در مجموعه باغات جناب آقای بهرام زارعی گونهای انار (از آمریکا) وجود داشت که به کمآبی و خشکی (و احیاناً بیماری) مقاوم بود.
در زمینه بازار هم کاری نشده است.
ما باید برای انار و پسته نیریز برندسازی کنیم؛ که البته کار آسانی نیست.
یکی از راهها برگزاری سالانه «جشنواره انار» است که فکر کنم در نیریز فقط یک بار و آن هم در دهه ۸۰ انجام شد.
این که روستای فاروق مرودشت سکاندار برگزاری جشنواره انار در فارس میشود، یک آفرین برای آنها دارد و بسیار شرمساری برای ما.
نیریز ظرفیت این را دارد که هر سال میهمان جشنواره انار باشد با محتوای: معرفی انار و محصولات جانبی، غذاها و لباسها و بازیهای محلی، تجلیل از باغداران نمونه، راهکارهای ابداعی برای تولید محصول بهتر، معرفی جاذبههای تاریخی و گردشگری، مسابقه عکس و فیلم انار، و کارهای بسیارِ دیگر.
مثل جشنواره گلاب قمصر، جشنواره فندق قزوین، جشنواره انگور ارومیه، جشنواره سیب و انگور سلماس، جشنواره گیلاس اشنویه، جشنواره گل آفتابگردان و گلاب گیری خوی و...
این کمترین وظیفه جهادکشاورزی و انجمن صنفی انار است.
علاوه بر این، فعالان و تولید کنندگان و انجمن صنفی و همچنین مدیریت جهادکشاورزی باید در فضای مجازی سایتهای حرفهای راه بیندازند و در طول سال به معرفی ابعاد مختلف این محصولات بپردازند از جمله: مسائل علمی نحوه کاشت، داشت و برداشت، مبارزه با آفات، بازاریابی، و درجهبندی.
همچنین پیگیری کنند که بازارچه همیشگی عرضه محصولات اصلی و جانبی کشاورزی راهاندازی شود و سردخانه ویژه نگهداری از این محصولات ساخته شود.
با همین کارهاست که انار و پسته برند میشود و مشتری بیشتر و بهتر مییابد.
اگر بنشینیم و کاسه «چه کنم» به دست گیریم، خیلی راحت دلالان آب از داخل و دلالان انار از خارج هرچه میخواهند میکنند و چند سالی دیگر نه از تاک نشان میماند و نه از تاکنشان.
چنین مباد
