«عراق تهاجم سراسری، علنی و رسمی خود به ایران را در ساعت ۱۳:۳۰ روز ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ خورشیدی آغاز کرد.
اولین فاز این تهاجم، حمله گسترده هوایی به ۱۰ فرودگاه و پایگاه هوایی از جمله فرودگاه مهرآباد تهران بود.
در آغاز جنگ نیروی هوایی ارتش عراق که حدود ۳۵۰ جنگنده میگ، سوخو و توپولوف داشت با ۱۹۲ فروند از این هواپیماها و در سه موج، حملات متوالی تهاجمی شدیدی به پایگاههای هوایی و فرودگاههای ایران اجرا کرد.
بمبهای عراقی که با چتر فرود میآمدند به اکثر باندهای پروازی کشور اصابت کردند.
جز یک هواپیمای بمب افکن سنگین توپولوف ۱۶ که در منطقه سرپل ذهاب و شرق شهر قصر شیرین مورد اصابت پدافند ایران قرار گرفت و سرنگون شد هواپیماهای دیگر عراق سالم به پایگاههایشان بازگشتند.»
(علایی، جلد اول، ۱۹۶ و ۱۹۷)
فردای آن روز در اول مهر، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با ۱۴۰ فروند هواپیمای جنگنده وارد آسمان عراق شد و پایگاههای هوایی کرکوک، رشید، علی، التقدم و اهدافی در موصل، حبانیه، ناصریه، شعیبیه، کوت، بصره، امالقصر، المثنی و فرودگاه بینالمللی بغداد را هدف قرار دادند.
(ویکی پدیا، عملیات کمان ۹۹)
«از بعد از ظهر روز ۳۱ شهریور تا ۲۶ آبان ۱۳۵۹ ارتش بعثی عراق توانست شهرهای خرمشهر، بستان، سوسنگرد، هویزه، دهلران، قصر شیرین و نفت شهر را تصرف کند.
همچنین قوای بعثی توانستند تا دیوارهای جنوبی شهر اهواز جلو بیایند، آبادان را محاصره کنند و سپس خود را به دیوارهای شهر شوش برسانند و جاده اندیمشک - اهواز را زیر آتش بگیرند.
در این مدت بیش از ۱۵ هزار کیلومتر مربع از خاک ایران به اشغال عراق در آمد.»
(علایی، جلد اول، ۱۹۸)
در سال اول جنگ به علت نبود آمادگی کافی و اختلاف در سطح فرماندهی، اقدام مؤثری برای بیرون راندن اشغالگران انجام نشد هرچند مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر و شبیخونها، عملیات هویزه، امام مهدی و ... خواب را از چشم ارتش بعث ربود و پیشبینی سران حزب بعث را به هم ریخت.
اما پس از رفع موانع و با حضور گسترده مردم داوطلب، عملیاتهای گسترده علیه ارتش اشغالگر بعث شروع شد و به فاصله ۸ ماه و با انجام چهار عملیات گسترده، ۱۲۵۰۰ کیلومتر مربع از اراضی اشغالی به مام وطن بازگشت و خرمشهر آزاد شد.
ایرانیان با تقدیم ۱۸۸ هزار شهید (همان، جلد دوم، ۵۲۵) که بیش از نیمی از آنان رزمندگان داوطلب مردمی بودند، از این جنگ تحمیلی ۸ ساله سرافراز بیرون آمدند و صدام حسین را وادار کردند تا در نامه رسمی به رئیس جمهور وقت ایران اعلام کند: «با پیشنهاد شما مندرج در نامه جوابیه هشتم اوت ۱۹۹۰ که آقای برزان ابراهیم تکریتی نماینده ما در ژنو از نماینده شما آقای سیروس ناصری دریافت کرد و به لزوم مبنا قرار دادن عهدنامه ۱۹۷۵ ناظر میباشد، ضمن مرتبط دانستن آن با اصول مندرج در نامه ۳۰ ژوئیه ۱۹۹۰ ما، به ویژه در مورد مبادله اسرا و بندهای ۶ و ۷ قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت موافقت میشود.»
(منصوری لاریجانی، ۲۵۸)،
اما اکنون پس از گذشت ۴۳ سال از آغاز این رویداد بزرگ، بسیار ضروری است که این حماسه ملی را ملی نگه داریم. آن را آلوده به بازیها و رقابتهای سیاسی نکنیم.
رشادت مردم را پرچمِ این جناح و آن جناح سیاسی ننماییم.
هیچکس حق مصادره این سرمایه ملی را ندارد؛ هرچند اگر چنین آلودگیهایی هم رخ دهد، تاریخ آن را خواهد زدود و واقعیت را صیقل میدهد و به دیگر نسلها منتقل میکند.
برهمه مسئولان از صدر تا ذیل و همه قشرهای اجتماعی لازم است که تلاش نکنند جایگاه رفیع دفاع ۸ ساله را کاهش دهند.
بر رزمندگان عزیز است که واقعیتهایی را که به عنوان شاهد و راوی دست اول به چشم دیدهاند روایت و مکتوب کنند تا فضایی برای شبهِ راویانِ جنگندیده باز نشود.
بر محققان دانشمند است تا با روشهای کاملاً علمی و بیطرفانه این رویداد بزرگ را بکاوند و یافتههای آن را منتشر کنند.
گرامی باد یاد و خاطره رادمردان شهید، جانباز، آزاده و رزمندهای که خوش درخشیدند.
سر تعظیم فرود میآوریم در برابر خانوادههای گرانقدر آنان که رنجی عظیم را تحمل کرده و میکنند.
شاد و سالم و موفق باشید
منابع:
۱ - علایی، حسین (۱۳۹۱) روند جنگ ایران و عراق، جلد اول و دوم، تهران: مرز و بوم
۲ - منصوری لاریجانی، اسماعیل (۱۳۸۷) آشنایی با دفاع مقدس، تهران: انتشارات خادم الرضا
۳ - سایت ویکی پدیا، (۱۴۰۲/۶/۲۷)