تعداد بازدید: ۱۱۶
کد خبر: ۱۷۳۴۹
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۹ - 2023 08 July

واژه خرافه و خرافات را زیاد شنیده‌ایم.

خرافات (جمع واژه عربی خرافه) به معنی اعتقاد غیرمنطقی و ثابت نشده به تأثیر امور ماورای طبیعت در امور طبیعی است. نوعی عقاید غیرواقعی.

خرافه به مفهوم امروزی آن عبارتست است از باور‌های بی‌پایه‌ای که در عین تأثیر در ذهن و زندگی مردم، بر دلایل عقلانی و توجیه منطقی استوار نباشد.

این باور‌های بی‌پایه مردم را به تفکر ویژه یا رفتار‌های به خصوصی وا می‌دارند.

در لغت‌نامه‌های عربی و نیز در لغت‌نامه دهخدا چنین آمده است که واژه «خرافه» مخفف «سخنان خرافه» است.

در روزگاران گذشته مردی خرافه نام در عربستان بود که مدام سخنان یاوه و دروغ می‌گفت و مطالبی از جن و پری نقل می‌کرد. اما کسی سخنان او را باور نداشت. از اینجاست که هر سخن نادرست و بی‌اساسی را سخن خرافه نامیدند.

تحریف و خرافه در شناخت رابطه اهل بیت (س) با پیامبر (ص)
اساسِ محبوب بودن و برتری اهل بیت (س) در میان یاران پیامبر آن بود که اینان از ایمانِ برتر و عمل بیشتر به شریعت اسلام بهره‌مند بودند. اما با گذشت زمان، علت محبوبیت و نزدیکی آنان را به پیامبر، رابطه خویشاوندی با وی دانستند. یعنی به جای ایمان و اخلاص برتر آنان، بر این نکته تأکید کردند که فرزندان و جگرگوشگان و وابستگان پیامبر بودند و پیامبر آنان را دوست می‌داشت. اما در واقع خویشاوندی مهم نیست بلکه ایمان و عمل صالح مهم است؛ بنابراین رابطه علی و فاطمه با پیامبر، رابطه ایمان و عمل بود نه رابطه فرزندی و دامادی. اگر ایمان و عمل نباشد، رابطه خویشاوندی آنان را نه از کیفر آخرت باز می‌دارد و نه حتی از کیفر دنیا.

علی به یکی از خویشاوندان مورد اعتماد خود که فرماندار او بود نامه‌ای نوشته و او را به خاطر خیانت به بیت‌المال سرزنش کرده و حتی تهدید به کشتن می‌کند و می‌فرماید: اگر مال مردم را به آنان برنگردانید، هرگاه بر تو دست یابم، تو را با شمشیری می‌کشم که همیشه دوزخیان را با آن کشته‌ام.

سپس می‌فرماید اگر حسن و حسین هم مانند تو دست به خیانت بزنند، ذره‌ای از آنان جانبداری نخواهم کرد و در پناه علاقه من قرار نمی‌گیرند و حق را درباره آنان اجرا می‌کنم.

این‌ها همه هشدار‌های روشنی هستند به پیروان اهل بیت که به ایمان و رفتار خودشان تکیه کنند نه به دلیل نسبت داشتن با پیامبر یا امامان یا دوستی و علاقه به آنها.

تحریف و خرافه در آرمان‌های تشیع
تأکید شیعه بر عدالت و امامت بود. عدالت خدا، عدالت مسئولان و عدالت در جامعه و نیز تأکید شیعه بر امامت بود. یعنی چگونگی مدیریت جامعه از اصول مذهب شیعه بود. اما دریغا که با گذشت زمان، شیعه عدل و امامت را کمرنگ کرد و به جای آن تجلیل از امامان، توسل به آنان و عزاداری و زیارت را شعار اصلی خود قرار داد. در صورتی که امامت چیزی نبود که بر اساس عواطف و احساسات استوار گردد بلکه امامت بر عقل و اندیشه استوار بود. زیرا در مکتب تشیع، امامت از اصول است و اصول بر عقل و اندیشه استوارند.

ادامه دارد

برگرفته از:
یثربی، سید یحیی (۱۳۹۹) فلسفه خرافات/ معرفی و شناخت خرافات، علل و انگیزه‌های گرایش و مبارزه با آن، تهران: امیرکبیر، صص ۱۳ و ۲۶۷ و ۲۶۸

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها