تعداد بازدید: ۱۸۷
کد خبر: ۱۷۲۴۹
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۴۰۲ - ۲۰:۵۳ - 2023 01 July
ماجراهای تبعه موجاز
نویسنده : نجیب

زولَیخا! اربابان این وَلایت بَ مردم گفتَه مَی‌کونند خودَتان هم روی بازار نَظارت داشتَه باشید.

- خب؟!

- برای همین من دیروز کندَه‌کاری را کَنار گوذاشتم و وظیفه نَظارتی خودم را انجام دادم.

- آخر بَ تو چَه؟ تو تبعه موجاز چَکاره این وَلایت هستی؟ خودِ بازرسان کارَشان را بلدند.

- فِکِر نکونم. والا زورم بَگرفت از این همه گَرانی نرخ. طبق ریشَه‌یابی من، موقصر اصلی گَرانی گاو است.

- گاو؟ گاو دیگر چَکاره این وَلایت است؟

- بَ نظرم که همَه کاره همین گاو‌ها هستند. دیروز رفتم پنیر خریدَه کونم، دیدم نرخش دو برابر شده. بَ دُکان‌دار گفتَه کردم: آقا چَه خبر است؟ چَرا این قدر گَران مَی‌دهی؟

بَگفت: موقصر من نیستم؛ کارخانَه گَران بَکرده.

پیش خودم گفتَه کردم: این نَمی‌شود. باید ته و توی حَکایت را بیرون بَیاورم. تیکت (بلیط) اتوبوس بَگرفتم و پیش ارباب کارخانَه روان شدم.

بَ او گفتَه کردم: چَرا پنیر را گَران بَکردید؟

بَگفت: ما هم شیرَمان را از دامدار گَران مَی‌خریم.

پیش یَک ارباب دامداری روان شدم و گفتَه کردم: آقا چَرا شیر را بَ کارخانَه گَران مَی‌دهی؟

بَگفت: علوفه گَران شده؛ گاو‌ها هم زیاد مَی‌خورند.

پیش گاو‌ها روان شدم و گفتَه کردم: موقصر گَرانی کیست؟

همَه آن‌ها با هم داد بَزدند: ماااااا.

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها