- قرآن متعلق به همه بشریت است و منحصر به طبقه و گروه خاصی نیست. اساس کار قرآن «نذیراً للبشر» است. (نذیراً للبشر= پند دهنده آدمیان / آیه ۳۶ سوره مدثر) با بشریت کار دارد و فقط به ایران و غیرایران کاری ندارد. بنابراین، نمیتوان قرآن را دست گرفت و به همه فحش داد و با همه دعوا کرد. برخی آقایان خیال میکردند علوم انسانی و اسلامی یعنی یک مجلهای چاپ کنیم و عکس امام و رهبری را اول آن بگذاریم. این اسلام مالی است، نه اسلامی!
باید اندیشه را زنده کرد، چون علم پوسیده و دانشگاه و حوزه پوسیده و سردخانهای، عالم تربیت نمیکند.
- در قرآن کریم فرمود: مال عامل قیام یک ملت است. این مال را به دست مسئولان سفیه نسپارید. َلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا / و اموالی که خدا قوام زندگی شما را به آن مقرّر داشته به تصرّف سفیهان ندهید (نساء/۵)
حب مال بد است، حب دنیا بد است. اما بالاخره جیبت باید پر باشد؛ کیفت باید پر باشد تا زندگیات بگردد. مال عامل قیام یک ملت است. پس در اوایل سوره مبارکه نساء مال را عامل قیام میداند.
وقتی کسی جیبش خالی باشد، کیفش خالی باشد، خزانهاش خالی باشد میگوییم: «گدا». گدا بار علمی ندارد. قرآن که نمیگوید گدا. این لغت در عرب هم هست. میتواند بگوید «فاقد». فاقد یعنی «ندار». قرآن تعبیر «فاقد» را به کار نمیبرد که. از آن به «فقیر» تعبیر میکند. فقیر به معنی گدا نیست. فقیر یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته است. کسی که ستون فقراتش شکسته، ویلچری است. ویلچری قدرت قیام ندارد برای مقاومت. ما به دنبال کدام اقتصاد مقاومتی میگردیم؟ ملتی که جیبش خالی است، این فقیر است؛ یعنی ستون فقراتش شکسته است. این قائم نیست. شما میخواهید بار روی دوش این وبال کنید؟
حالا این کتاب بوسیدنی نیست؟ کاش هر شب به ما میگفتند قرآن به سر کنید.
قرآن میخواهد بگوید اقتصاد، انسان را ستون دین میکند. حضرت نفرمود ستون سیاست که. اگر سیاست ما دینی است که هست، دین ما سیاسی است که هست، این جنگ ۸ ساله را کی اداره کرد؟ آن موقع که سخن از پست سیاسی نبود که. همین یا حسین یا حسین بود.
الان هم خدای ناکرده جنگ بیاید همان مکتب یا حسین یا حسین است. ما با همین شیر تربیت شدهایم. وقتی که قرآن میخواهد خبر بدهد از توده مردم خبر میدهد. مسکین یعنی چه؟ یعنی زمینگیر. این قدرت حرکت ندارد. نمیتواند پا بشود. چه برسد قائم باشد، چه برسد مقاوم! کسی که جیبش خالی است، کیفش خالی است، این فقیر است نه گدا. این مسکین و زمینگیر است.
طرزی باید جامعه را با اقتصاد اداره کرد که هر کسی در کنار سفره خودش بنشیند، نه اینکه برای دیگری کار کند و مزد بگیرد. حیثیت یک ملّت در سایه کرامتهای آنهاست.
ثروت نه باید در دست دولت باشد نه بخش خصوصی، نه بخش خصولتی، بلکه باید در بخش عمومی باشد؛ یعنی برای توده مردم میسور باشد که از مال مملکت برای تأمین معاش خودشان زندگی آبرومندانه داشته باشند. البته هر کسی به اندازه استعداد اقتصادی خود، قدرت و ادراک و فهم اقتصادی خود، تلاش و کوشش اقتصادی خود سهم بیشتری میبرد و این به منزله خونی است که باید در رگهای این ۳۶۰ درجه دایرهای جریان داشته باشد و اگر این مال به بخشی نرسد، آن بخش فلج میشود، مثل آنکه اگر خونی به عضوی نرسد آن عضو فلج است.
تولید و اشتغال با ربا ممکن نیست و جنگ با خداست. نظام مردمی، بدون بانکهای منزّه از ربا و مطهّر از نزول، محقق نخواهد شد. تولید و اشتغال با ربا ممکن نیست و جنگ با خداست و بنابراین اگر ملّت این چنین باشد به تولید و اشتغال توجه میکند.
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید