یک سال دیگر از عمر ما عوامالناس گذشت و قایق شکسته و موج گرفته زندگی ما رسید به سال ۱۴۰۲.
البته برخیها بهجای این قایق موج گرفتهی فکسنی، میگویند «قطار» که خود دانند و خدایشان و قضاوت بماند برای مردم و البته تاریخ.
این سالها که از زندگی ما میگذرد، بیشتر مخلوطی است از فیلمهای کمدی و البته تراژیک. یعنی یک سرش کمدی است و سر دیگرش تراژیک.
اگر به کارهای مسئولان نگاه کنی، کمدی است. آدم را به یاد فیلمهای «لورل و هاردی»، «پت و مت»، یا «مستر بین» میاندازد.
ولی اگر به زندگی مردم نگاه کنی یک فیلم تراژیک است. از همان فیلمها که اولش مینویسند: «مشاهده این فیلم برای همگان بویژه افراد دارای ناراحتی قلبی مناسب نیست».
از همین نمونه در نیریزِ خودمان هم داریم که یک سرش کمدی است و سر دیگر تراژیک.
از این مثالها البته فراوان است. آنجا که گفتند: با یک میلیون میشود شغل ایجاد کرد. سالی یک میلیون مسکن میسازیم. یا قبلترش که گفتند بروید سهام بورس بخرید.
بگذریم.
شنیدهاید میگویند وقتی آدم دم مردن است، فیلم زندگیاش سریع از جلو چشمانش میگذرد؟
من نمیدانم مردم بیچاره ما آن دم آخر که فیلم زندگی خودشان را میبینند، میخندند؟ گریه میکنند؟ افسوس میخورند؟ کیف میکنند؟
هرچه هست به نظر اینجانب، برای رفاه حال ما ایرانیان باید یک ژانر جدید به فیلمهای سینمایی اضافه کنند و اسمش را بگذارند: «کمژیک»!